• 1404 سه‌شنبه 26 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6018 -
  • 1404 دوشنبه 25 فروردين

«اعتماد» گزارش مي‌دهد

هسته سخت نظام عليه نظام؟

سيما پروانه گهر

وقتي در نخستين روزهاي فروردين‌ماه سال جاري بعد از نزديك به 50 روز نيروهاي انتظامي با تجمع‌كنندگان مقابل مجلس كه مطالبه ابلاغ قانون حجاب و عفاف را داشتند، برخورد كردند مشخص بود كه طيفي كه خود را حلقه سخت نظام يا هسته سخت نظام معرفي مي‌كنند، ادبيات جديدي را در پيش خواهند گرفت؛ ادبياتي كه البته ريشه در 3 سال قبل داشت و از همان زمان «مساله حجاب» نقطه‌اي براي خط و نشان كشيدن شده بود، وحيد يامين‌پور مرداد سال 1401 در گفت‌وگويي تلويحا از نحوه برخورد حاكميت با مساله حجاب و كوتاهي در برخوردهاي قضايي انتقاد و البته تهديد كرد كه در صورت ادامه اين رويه حلقه سخت وفاداران از قطار انقلاب پياده مي‌شود .

در فروردين‌ماه سال جاري نيز فيلمي از گفت‌وگوي سيدمنان رييسي نماينده مردم قم در مجلس دوازدهم منتشر شد. اگرچه تاريخ انتشار در زمان بعد از برخورد با تجمع مقابل مجلس بود اما مشخصا اين گفت‌وگو در اسفندماه سال گذشته ضبط شده بود. رييسي كه رياست ستاد انتخاباتي سعيد جليلي در قم را بر عهده داشت، در اين گفت‌وگو با انتقاد از شوراي عالي امنيت كشور مي‌گويد: « هسته سخت نظام كه سكه 100 ميليوني و دلار 100 هزار توماني را تحمل مي‌كنند، دلشان به اين خوش است كه اينجا دارد احكام خدا اجرا مي‌شود. مي‌گويد من گراني را تحمل مي‌كنم، زير بار فشار اقتصادي له مي‌شوم و پاي جمهوري اسلامي ايستاده‌ام به خاطر انتساب جمهوري اسلامي به اسلام، به شريعت، به احكام اسلام. [هسته سخت نظام مي‌گويد] اين انقلاب اسلامي است، اگر قرار باشد از اسلام تهي شود براي چه خون بدهيم، براي چه گراني‌ها را تحمل كنيم؟ اين نكته مهم است كه مردم - مردمي كه پاي انقلابند، هسته سخت نظام - نبايد نااميد شوند. اگر هسته سخت نظام نااميد شد و جدا شدند از بدنه انقلاب، يعني رحم‌الله مِن يقرأ فاتحه مع‌الصلوات. اميدوارم شوراي عالي امنيت ملي فهم اين موضوع را داشته باشد، كه اگر بخواهد به اين قصه [تعليق اجراي قانون حجاب] ادامه دهد، هسته سخت نظام نااميد مي‌شود. اميدوارم اينقدر فهم داشته باشند...»

يامين‌پور در ويدئويي در سال 1401 مستقيما به اين مساله اشاره و ادبيات تهديد را آغاز مي‌كند: «اين طور نيست كه شهروندان نظام جمهوري اسلامي بعد از اينكه ديدند نظام جمهوري اسلامي نسبت به مسائل اخلاقي و جنسي تلورانس دارد، بگويند خود اين نظامي است كه ما با آن ادامه خواهيم داد، منتقل مي‌شوند به مرحله بعد و – خطاب به نظام- مي‌گويند پس اورجينال سكولار شو! اين نكته به لحاظ نظري است». او در ادامه رفتار عملي اين حلقه سخت در قبال جمهوري اسلامي را نيز پيش‌بيني كرده و مي‌گويد: «به لحاظ عملي باز هم نظام نفع خود را در اين نمي‌بيند كه اصطلاحا وا بدهد. چرا كه جمهوري اسلامي مي‌بيند قطاري سوار است كه لوكوموتيو اين قطار «حلقه سخت وفاداران» هستند كه اتفاقا براي همين (منظور اجراي سفت و سخت شريعت) طرفدار نظام جمهوري اسلامي هستند و اگر (نظام) از چند اصل كوتاه بيايد، آن حلقه وفاداران اولين گروهي هستند كه از قطار نظام جمهوري اسلامي پياده مي‌شوند». يامين‌پور همچنين تاكيد و تهديد مي‌كند: «وقتي شما نظارت و اعمال قدرت را بر مي‌داريد، يعني حمايت كيفري از اخلاق نمي‌كني و مواضع رسمي خود را تغيير مي‌دهيد، (مثلا) روسري را آزاد مي‌كني، او (شهروند) به برداشتن روسري اكتفا نمي‌كند، الان روسري را بر سر چوب (مي‌زند) بر روي بلندي مي‌ايستد و ... ».

فاصله بين بيان اين دو جمله از زبان يامين‌پور و رييسي حدود سه سال است . در اين سه سال البته چهره‌هاي ديگري نيز با طلبكاري خود را حلقه و هسته سخت نظام ناميدند و تهديد كردند كه اگر قرار باشد مطالباتشان تامين نشود، حمايت خود را از نظام بر مي‌دارند و ديگر در هر منازعه‌اي پاي كار نظام نيستند. صداي اين تهديدها البته مختص حجاب و قانون حجاب نبود و در موضوعات سياست‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نيز هسته سخت تاكيد داشت كه اگر مطالبه ما توسط نظام پيگيري نشود، ما رويه ديگري در پيش خواهيم گرفت و به روايت يكي از چهره‌هاي اين روزهاي فضاي مجازي راهي يمن مي‌شويم!

آذر‌ماه سال گذشته فواد‌ايزدي پاي ثابت نقد مذاكرات و برجام و توافق در صداوسيما، در يك گفت‌وگو با برنامه يوتويوبي علي عليزاده گفت كه «اگر جواناني كه بايد از كشور دفاع كنند، احساس كنند حكومت خيلي اسلامي نيست، دفاع نخواهندكرد و ايران به سوريه تبديل مي‌شود؛ بنابراين بحث حجاب بُعد سياست خارجي ايجاد مي‌كند».

فرم ادبيات تهديد‌گونه اين طيف در سال‌ها و البته به صورت تندتر در سال‌هاي اخير حتي صداي بقيه طيف‌هاي اصولگرا را نيز در آورده است. حالا كار به جايي رسيده كه روزنامه اصولگراي فرهيختگان نيز در يادداشتي از اين رويه انتقاد و تاكيد كرده است كه اين حلقه نمي‌تواند طلبكار باشد. در يادداشتي كه هفته گذشته در اين روزنامه منتشر شده تاكيد شده است: «هسته سخت نظام نيازي ندارد، نظام را تهديد كند يا طلبكار نظام باشد و در برابر هزينه‌اي كه براي حفظ نظام داده است، مطالبه‌اي داشته باشد كه خلاف مصلحت كشور باشد. اويي را كه براي نظام جان مي‌دهد، نبايد سپر و بهانه مطالبات خود كرد يا به مسيري هدايت كرد كه براي ايستادن مقابل نظام متبوع خود تحريك شود. اين قسم مواضع از سويي تهديد حاكميت و از ديگر سو، تحريك هسته سخت است. تصويرسازي «بي‌تفاوت نسبت به نظام» از حاميان پروپاقرص جمهوري اسلامي در واقع نشان‌دادن راهي به اين حاميان است كه آنها براي خود محال مي‌دانند، اما اين موضع مي‌گويد كه همين محال هم مي‌تواند مورد انتخاب قرار بگيرد و محال نباشد!».

 

هسته سخت چه كساني هستند و چه سابقه سياسي دارند؟

به نظر مي‌رسد نقطه شروع وارد شدن نظري و عملي حلقه سخت به ادبيات و عرصه سياسي ايران، همزمان با آغاز دولت اصلا‌حات است. بعد از پيروزي سيدمحمدخاتمي در انتخابات سال ۱۷۶ باز مي‌گردد. وقتي گفتمان مقابل دولت اصلاحات و اصلاح‌طلبان شروع به توليد شبكه‌اي انساني جديد كرد كه طي دو دهه به سوپرانقلابي‌ها‌يي تبديل شدند كه خود را حلقه و هسته سخت مي‌دانندنشريه عصر ما به عنوان ارگان رسمي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در آن زمان شروع به ترسيم آناتومي جريان‌هاي سياسي در كشور كرده بود و اين جريان جديد كه ذيل عنوان كلي حزب‌اللهي‌ها و با تابلو كلي اصولگرا تقسيم‌بندي مي‌شدند را «چپ‌هاي جديد» ناميد و آنها را اينگونه تفسير كردند: « برداشت جريان فكري «چپ جديد» از دين و شريعت اسلامي تلفيقي از برداشت‌هاي سنت‌گرايانه و نوآورانه موردي به نظر مي‌رسد». خشن هستند و آنارشيسم و هرج‌ومرج‌طلبي بر رفتار سياسي آن سايه افكنده و به‌شدت از نظر فكري متشتت و بي‌انسجامند». به «انقلاب دايم» باور دارند و مي‌خواهند از تبديل «نهضت به نظام» جلوگيري كنند. به استقلال و عدم وابستگي به خارج به‌شدت حساسيت دارند و در زمينه تسليحاتي خودكفايي كامل مي‌خواهند و «شايد مناسب‌ترين الگوي استقلال اقتصادي طيف مزبور، كشور آلباني در زمان حاكميت كمونيست‌ها و «انور خوجه» باشد». در شماره 17 اسفند 1373 اين نشريه در مطلبي ديگر درباره چپ جديد هشدارهاي ديگري نيز داد: «اينها مانند راست سنتي اما به دلايل ديگر با آزادي مخالف هستند. اين گروه، برخلاف راست سنتي كه خواستار تمركز قدرت در دست فقها هستند، «توتاليتر» است. اين طيف از نظر كسب هويت سياسي مستقل «طيفي جديد به لحاظ تاريخي است»، نه به سنت وفادار است و نه به مدرنيته. هر نوع تبادل فرهنگي را با غرب توطئه تلقي مي‌كند و آن را مترادف «تهاجم فرهنگي» مي‌داند و «همه دگرانديشان را دشمنان اسلام، انقلاب، نظام و در حال توطئه دانسته و آنها را به‌هيچ‌وجه تحمل نمي‌كند» نشريه صبح با مديريت مهدي نصري كه آن زمان شمايل كامل راست بود مجموعه مقالاتي را منتشر مي‌كرد كه در عمل كارخانه توليد ادبيات و گفتمان سوپرانقلابي‌ها يا همان چپ‌هاي جديد بود. در يكي از اين مقالات نويسنده با استناد به آيه ۲۴۹ سوره بقره عبارت «هسته سخت» را به كار برد و غلبه اين هسته -كه در اقليت هستند- بر اكثريت را تئوريزه كرد.

در همين مقاله در نشريه صبح اكثريت جامعه و كساني كه به خاتمي راي داده بودند «مفتون غرب» توصيف شدند و در ادامه نويسنده تاكيد كرد كه حاكميت بايد هسته‌هاي سخت وفادار به خود را براي پاسداري از مرز‌هاي ايدئولوژيك در انديشه و سبك زندگي تئوريزه كند.

عبدالرضا داوري، فعال رسانه‌اي و مجازي درباره اين برهه زماني تحليل ديگري نيز ارايه مي‌دهد. او در يكي از مطالب منتشر شده در حساب كاربري توييتر خود نوشته است كه در دولت اصلاحات، محمود احمدي‌نژاد بعد از خروج از دولت بسيج اساتيد دانشگاه علم و صنعت را با تئوري ايجاد هسته سخت با محوريت موسسه محمدتقي مصباح‌يزدي شكل داد. اين شبكه در سال ۱۳۸۴ توانست در فضاي تقابلي عليه هاشمي‌رفسنجاني به عنوان نماد اشرافيت، محمود احمدي‌نژاد را به پاستور بفرستد. مهم‌تر از فرستادن احمدي‌نژاد به ساختمان پاستور رخدادي بود كه نطفه اين هسته سخت رقم زد؛ خنثي كردن فضاي اصولگرايي و اصلاح‌طلبي و سنتز نيرو‌هاي جديد كه امروز ذيل سوپرانقلابي‌ها مدعي هستند كه حلقه سخت نظام هستند و براي نظام خط و نشان مي‌كشند».

 

حلقه سخت شامل چه طيف‌هاي سياسي مي‌شود؟

تا پيش از انتخابات رياست‌جمهوري سال گذشته به نظر مي‌رسيد كه حلقه سخت تركيبي از طيف سعيد جليلي و جبهه پايداري است اما حالا مرزبندهاي شفافي ايجاد شده كه نشان از شكاف در اين طيف دارد و حلقه سخت از گذشته نيز در اقليت آماري بيشتري قرار دارد.

اسفندماه سال گذشته محمود نبويان، عضو ارشد جبهه پايداري و از مطرح‌ترين شاگردان محمدتقي مصباح‌يزدي و راي اول اصولگرايان در انتخابات تهران در مجلس دوازدهم در اقدامي عجيب در يك ويدئو تاكيد كرده كه مساله اصلي بايد «اصل نظام» باشد و اگر ابلاغ قانون حجاب به صلاح نظام نيست نبايد بر روي آن پافشاري كرد.

او كه تا پيش از اين در حوزه سياست خارجي از تندروترين چهره‌هاي جبهه پايداري در سال‌هاي اخير بوده، حالا مقابل شورش طيف ديگري در جبهه انقلاب قد علم كرد و ابهامات و شايعات مختلف در شش ماه دوم سال گذشته درباره اختلاف بين طيفي از جبهه پايداري و حلقه سعيد جليلي را عيان كرد. علي رغم ائتلاف راهبردي و استراتژيك حاميان سعيد جليلي و جبهه پايداري در سال‌هاي اخير، اما به نظر مي‌رسد اين ائتلاف دچار اختلافاتي جدي شده است. در اين فعل و انفعالات چهره‌هاي جبهه پايداري در يك‌سو و حلقه سعيد جليلي با يارگيري از اعضا و نزديكان دولت سابق مختصات جديدي از تقسيم‌بندي را در منتهي‌اليه جريان راست ايجاد كرده‌اند. گويا انتخابات رياست‌جمهوري اخير، مواردي از قبيل قانون حجاب و موضوعات اجتماعي از قبيل فيلترينگ باعث شده تا بين علماي «خالص‌سازي» اختلافاتي رخ دهد. در اين مسير البته برخي روحانيون و خطباي نزديك به جبهه پايداري نيز زمين ثابتي و رسايي را برگزيدند؛ مرتضي آقاتهراني، محمدتقي نقدعلي و عليرضا پناهيان با لباس روحانيت خود را صاحب فتوا و حكم دانسته و با ادبياتي ديگر به طيف ديگر جبهه انقلاب از قاليباف تا نيرو‌هاي مسكوت جبهه پايداري يادآوري مي‌كردند كه حكم آنچه ما می‌فرماييم.

بعد از انتخابات رياست‌جمهوري ۱۳۹۲ شكاف بين طيف‌هاي مختلف جريان اصولگرايي رخ نمود. پيش از آن راست سنتي به حاشيه رفته بود و تكنوكرات‌ها و اصولگرايان ميانسال ديگر سبزي براي جامعتين و شيوخ خرد نمي‌كردند. به حاشيه رفتن شيوخ، اما ميدان را براي درگيري نيرو‌هاي باقي مانده كه طي يك دهه از اصولگرا به انقلابي تغيير اسم دادند، باز كرد. از انتخابات مجلس يازدهم زمين بازي كوچك‌تر و درگيري‌ها بزرگ‌تر شد؛ محمدباقر قاليباف با كادرسازي و گفتمان‌تراشي طيف خود را خلق كرد و در مقابلش جبهه پايداري قرار گرفتند كه در عمل در زمين رقيب قديمي قاليباف فعاليت مي‌كردند؛ سعيد جليلي. در اين ارزيابي نبايد از نظر دور داشت كه سعيد جليلي هرگز عضو جبهه پايداري نبود و در دهه ۸۰ و ۹۰ زير سايه نگاه مثبت محمدتقي مصباح‌يزدي او كانديداي اصلاح پايداري‌ها بود. بعد از چند نوبت شكست پايداري‌ها با مهره كانديداي اصلح مصباح‌يزدي شايد حالا بخشي از پايداري‌ها به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه چرا بايد روي اسبي شرط‌بندي‌ كنند كه نه از خانه آنها برخاسته و نه برايشان شانس برد داشته است و علاوه بر اين نيروهاي هوادارش نيز خود را صاحبان طلبكار انقلاب و نظام مي‌دانند!

محمود نبويان شمايل طيفي است كه اصل نظام برايش از هسته سخت نظام مهم‌تر است. طيفي كه مي‌گويد اولويت حفظ اصل نظام است و در مقابل احكام نهاد‌هاي داخل نظام علي‌رغم دلخوري و رنجوري سكوت مي‌كنند. آذر ماه سال جاري حميد رسايي نماينده تهران در مجلس دوازدهم - و البته از نيرو‌هاي جدا شده از جبهه پايداري- درباره عدم ابلاغ قانون حجاب در جلسه علني انتقادي را بيان كرد كه با پاسخ سربسته محمدباقر قاليباف نيز همراه شد و به رسايي يادآوري كرد كه «همان مرجعي كه تاريخ ابلاغ قانوني را ۲۳ آذر اعلام كرده بود حالا نيز از عدم ابلاغ آن ذيل تصميم شوراي عالي امنيت ملي» خبر داده است. گفت‌وگوي بين قاليباف و رسايي شايد يكي از مهم‌ترين ديالوگ‌ها در بررسي آناتومي سوپرانقلابي‌ها در ماه‌هاي اخير باشد و به خوبي نشان مي‌دهد براي اين دو طيف در گعده كوچك سوپرانقلابي‌ها خطوط قرمز تا چه اندازه متفاوت است.

 

شورش اقليت عليه اكثريت

طرز تفكر و حتي ادبيات اين طيف بر اين است كه ده‌ها ميليون يك طرفند و در طرف ديگر خودِ اندك‌شمارشان قرار دارند كه نامشان هم هست «هسته سخت نظام.» توهم بزرگ‌ترشان هم اين است كه فكر مي‌كنند خودشان هستند كه نظام را حفظ كرده‌اند و از اين رو مي‌گويند نظام وامدار آنها است. اينكه يامين‌پور در گفته‌هاي خود مشخصا از كلمه شهروندان استفاده مي‌كند و مي‌گويد:«اگر شهروندان ببينند كه نظام در اجراي برخي موارد كوتاه مي‌آيد به روسري بسنده نمي‌كند و به نظام مي‌گويد اورجينال سكولار شو.» نگاه او را به خوبي به مختصات و موقعيت‌ها نشان مي‌دهد؛ شهروندان يعني اكثريت! چرا حلقه سخت اين توهم را دارد كه مي‌تواند به جاي اكثريت براي كشور تعيين تكليف كند؟!

ايزدي نيز در گفته‌هاي خود با تاكيد بر «جوانان مومن» تفكيك كاملي بين اكثريت و اقليت را اعمال مي‌كند، گويي حلقه سخت در اقليتي در مقابل شهروندان هستند و مشخصا خواسته‌هاي اين دو با هم در تقابل است. در اين دوگانه اگر حاكميت گوش خود را سمت شهروندان بگيرد و بر اساس مطالبات آنها سياست‌گذاري كند، حلقه سخت ممكن است عليه نظام بشورند و با برداشتن حمايت خود از حاكميت و پياده شدن از قطار نظام رويه ديگري در پيش بگيرند. فارغ از بازخورد‌هاي حقوقي چنين ادبياتی نكته اصلي اين است كه به واقع اين حلقه سخت از اقليت بودن خود اطمينان دارد و بازهم در مقابل اكثريت شاخ و شانه مي‌كشد؟ يعني حلقه سخت به وضوح مي‌داند جامعه و شهروندان مطالباتي خلاف ديدگاه‌هاي آنها دارند، اما با تهديد مي‌خواهند ريل سياست‌گذاري را در دست خودشان نگه دارند و اگر غير اين باشد انگشت تهديد سمت نظام مي‌گيرند؟! نكته ديگر اينكه تصور و بدون تعارف‌تر توهم سرپا ايستادن نظام بر اساس حمايت اين حلقه سخت توسط چه شخص يا جرياني به اين طيف تزريق مي‌شود؟ آيا نيت حلقه سخت بيان چنين توهمي است كه بدون من نابود هستي پس مطابق ميل و خواسته من رفتار كن؟!

علاوه بر اين بر اساس نظرسنجي‌ها و فضاي امروز جامعه مي‌توان به يقين گفت كه برآورده كردن مطالبات اين گروه محدود موجب كاهش محبوبيت اجتماعي و مشروعيت سياسي نظام شده است. نگاهي به مطالبات و جنس اعتراضات چندساله اخير، خود گوياي اين است كه عملكرد اين گروه محدود همواره در جهت برافروختن بيشتر اعتراضات بوده و از اين گروه محدود طرفدار خبري جز سخنراني‌هاي تند و تحريك‌كننده كه اتفاقا آتش خشم مردم را بيشتر برافروخته مي‌كرد، خبري نبوده است.

به بيان شفاف‌تر حلقه سخت نظام مي‌گويد شهروندان از جمهوري اسلامي حمايت نمي‌كنند بنابراين بايد خواسته‌هاي اين طيف محدود برآورده شود تا نظام سر پا بماند! اولين ایراد به اين ادعا را مي‌توان در برگزيده انتخابات رياست جمهوري اخير ديد؛ چرا كانديداي هسته سخت در مقابل راي مردم به گزينه ديگري نتوانست به رياست‌جمهوري برود؟!

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون