« اعتماد» در گفتوگو با رامين مهمانپرست بررسي كرد
بستر براي ادامه رايزنيها هموار شده اما پيشبيني حصول توافق ميان تهران و واشنگتن زود است
در شرايطي كه بازار گمانهزنيها درباره آينده رايزنيهاي هياتهاي نمايندگي ايران و امريكا كه قرار است از شنبه آينده از سرگرفته شود، گرم شده، گروهي از ناظران به حاشيههاي گفتوگوهاي مسقط اشاره كرده و تلاش دارند تا با توسل به همين جزييات در باب آينده و خطوط كلي توافق پيشبينيهايي را ارايه دهند. در همين راستا روزنامه اعتماد با رامين مهمانپرست، ديپلمات پيشين درباره گفتوگوهاي اخير در مسقط گفتوگو كرده است. رامين مهمانپرست ضمن مثبت خواندن رويكرد و مواضع و همچنين سازنده بودن فضاي حاكم بر نشست اخير تاكيد كرد كه ترامپ به عنوان معاملهگر به دنبال توافقي است كه از منظر اقتصادي سودمند باشد. با اين همه به باور اين ديپلمات پيشين پيشبيني چراغ سبز رييسجمهوري به خواستههاي ايران در شرايط كنوني زودهنگام است .
براساس گزارش رسانهها و همچنين مواضع مقامهاي رسمي ايران و ايالاتمتحده، رايزنيها در مسقط سازنده بوده و در آرامش و فارغ از هياهو برگزار شده، در اين ميان گزارهاي كه رسانههاي غربي بيش از همه بر آن متمركز شدهاند، انتخاب چهرهاي چون استيو ويتكاف براي رهبري رايزنيها با ايران است؛ رايزنيهايي كه از منظر ترامپ بسيار حساس و با اهميت ميباشد. حال به باور شما چرا دونالد ترامپ اين سرمايهگذار امريكايي را به عنوان رهبر هيات امريكايي براي رايزني با تهران برگزيده است؛ چهرهاي كه پيشتر گفتوگوها براي برقراري آتشبس در غزه را در قطر هدايت و اجرايي كرد.
آنچه كه در رويكرد و سياستهاي آقاي ترامپ بالاخص در دور دوم رياستجمهورياش مشخص و برجسته است، مسائل اقتصادي و بهطور خاص تقابل با چين ميباشد؛ رويارويي كه به محور اصلي سياست خارجي ايشان تبديل شده است. در همين راستا، آقاي ترامپ پيشتر اعلام كرده بود كه با ورود مجدد به كاخ سفيد، بايد پروندههايي چون بحران اسراييل در منطقه و درگيري ميان روسيه و اوكراين به سرانجام رسيده باشد. با همين انگيزه، دولت امريكا در دوره رياستجمهوري ترامپ تلاش كرد سطح درگيريهاي خود در مناطق مختلف را به حداقل برساند تا از پرداخت هزينههاي اضافي جلوگيري شود. در همين چارچوب، موضوعاتي چون لزوم تامين هزينههاي امنيتي توسط كشورهاي اروپايي عضو ناتو و همچنين اعمال تعرفههاي گمركي نيز همگي گوياي آن هستند كه رويكرد غالب آقاي ترامپ، رويكردي اقتصادي است. حال براي حل بحرانهاي منطقهاي نيز ترامپ چهرهاي بهنام آقاي ويتكاف را برگزيده كه از شركاي تجاري رييسجمهوري ايالاتمتحده است و چهرهاي ميباشد با پيشينه تجاري. ويتكاف نيز با رويكردي مشابه ترامپ و مبتني بر منطق معامله و ارزيابي سود و زيان اقتصادي وارد عرصه مذاكرات شده است.از همين رو به باور من، آقاي ترامپ بهدنبال اتخاذ يك رويكرد صرفا سياسي نيست، بلكه در پي دستيابي به توافقهايي است كه منافع اقتصادي مشخصي براي ايالاتمتحده به همراه داشته باشد. از اين منظر، حتي در قبال ايران نيز اگر رييسجمهوري امريكا بتواند به يك تفاهم دست يابد، دستيابي به منافع اقتصادي را نيز بخشي از آن خواهد دانست.
اين ادعا مطرح است كه ترامپ درصدد بوده تا رايزنيها با ايران در امارات برگزار شود، با اين همه تهران خواهان برگزاري گفتوگوها در عمان بود؛ كشوري كه به شكل سنتي نقش ميانجي ميان ايران و امريكا را ايفا كرده است، به باور شما عليرغم تنشها چرا ايالاتمتحده با خواست ايران موافقت كرد؟
جمهوري اسلامي ايران همواره مواضع خود را به روشني در موضوعات مختلف اعلام كرده و پيشتر نيز مقامهاي رسمي كشورمان تاكيد كرده بودند كه زير بار تحميل و فشارهاي ناشي از مواضع يكجانبه امريكا نخواهند رفت. برخورد از موضع بالا، همانطور كه آقاي ترامپ در قبال برخي كشورها مانند كانادا نشان داد و مدعي بود اين كشور ايالت پنجاه و يكم امريكا است، يا زماني كه عنوان ميكرد كانال پاناما بايد تحت كنترل ايالاتمتحده قرار گيرد، يا اينكه گرينلند بايد به امريكا بازگردد، براي ايران قابلپذيرش نبوده و نيست. از طرفي ديگر در برخي پروندهها، ترامپ بر انجام مذاكرات مستقيم اصرار داشت و حتي نمايندهاي از امارات متحده عربي را براي اين منظور معرفي كرد.حال با لحاظ كردن اين گزارهها به نظر من، واكنش مسوولان جمهوري اسلامي به اين موضوع هوشمندانه بود. آنها به خوبي نشان دادند كه ايران ديدگاههاي مستقل خود را دارد و در همين راستا، به جاي پذيرش نقش امارات، كشور عمان را به عنوان ميانجي مناسب معرفي كردند. علاوه بر اين، نكته قابل تأمل اين است كه سابقه عمان در ارتباط با ايران مثبت و قابلاتكا بوده است، چه از منظر مواضعي كه اين بازيگر نسبت به جمهوري اسلامي ايران داشته و چه از لحاظ نقشي كه تاكنون در زمينه تسهيلگري مذاكرات ايفا كرده است. اين انتخاب از منظر ايران بدون اشكال بود. از منظري ديگر، زماني كه طرف امريكايي دريافت كه ايران تمايل به گفتوگو دارد، اما چارچوبهاي مشخص خود را تعريف كرده، درك اين موضوع برايش اهميت يافت كه توافق بايد در قالب همين چارچوبها صورت گيرد. آقاي ترامپ شخصيتي خاص دارد؛ با وجود مواضع ادعايي و گاه تند، چنانچه توافقي حاصل نشود، بهسادگي مواضع خود را تغيير ميدهد. از همين رو به باور من، درنهايت ايشان پذيرفت كه ديدگاههاي ايران نيز بايد در فرآيند مذاكرات مورد توجه قرار گيرد و به همين دليل بود كه كشور عمان را به عنوان ميانجي و ميزبان گفتوگوهاي غيرمستقيم ميان تهران و واشنگتن پذيرفت.
باتوجه به موضعگيري پيشين واشنگتن مبني بر برچيده شدن كامل برنامه هستهاي ايران به عنوان پيششرط رايزنيها، اگر فرض را بر مثبت بودن نتايج نشست اخير بگذاريم چقدر احتمال دارد تداوم گفتوگوها بين تهران و واشنگتن كه قرار است شنبه هفته پيش رو ادامه يابد، به نتيجهاي مشخص دست يافته و مثبت قلمداد شود؟
نخست بايد توجه داشت كه ادعاي برچيده شدن كامل برنامه هستهاي ايران، بيش از آنكه مبتني بر واقعيت باشد، روايت مخالفان توافق است؛ چه در داخل رژيم صهيونيستي كه جريانهاي تندرو حاكم بر آن بهدنبال تشديد درگيري هستند و چه در ميان برخي جريانهاي داخلي ايران كه بهطور كلي مخالف توافق بوده و حتي ممكن است مخالفتي با وقوع درگيري نداشته باشند. اين گروهها، پيش از آغاز هرگونه مذاكرهاي، تلاش ميكنند فضاي سياسي را منفي و مسموم كنند و چنين وانمود كنند كه حضور ايران در مذاكرات بهمعناي آمادگي براي توقف كامل برنامه هستهاي، كنار گذاشتن توانمنديهاي موشكي و پهپادي و نيز صرفنظر كردن از حضور و نفوذ منطقهاي است. اين پيشفرضها و ادعاها اگر قرار بود مبناي مذاكره قرار گيرند، مشخص بود كه موضع جمهوري اسلامي ايران نسبت به آنها چيست. بديهي است كه در صورت طرح چنين پيششرطهايي، اصولا مذاكرهاي -حتي به شكل غيرمستقيم- آغاز نميشد، چراكه پذيرش اين موارد بهمعناي بنبست كامل در گفتوگوها است. از سوي ديگر، آقاي ترامپ در اظهارات خود به صراحت اعلام كرده بود كه نگراني اصلي ايالاتمتحده، دستيابي ايران به سلاح هستهاي است. در پاسخ، مقامات ايراني نيز موضعي شفاف اتخاذ كرده و يادآور شدهاند كه جمهوري اسلامي ايران هيچگاه به دنبال دستيابي به سلاح هستهاي نبوده و نخواهد بود. در همين راستا فتواي مقام معظم رهبري نيز بهروشني بر حرمت سلاح هستهاي تاكيد دارد و مسوولان جمهوري اسلامي نيز بارها تصريح كردهاند كه چنين برنامهاي در دستور كار كشور نيست. بنابراين، چنانچه نگراني اصلي طرف مقابل همين موضوع باشد، ميتوان از منظر فني براي آن راهحلي يافت و اين نگراني را برطرف كرد. درخصوص مذاكرات اخير نيز بهنظر نميرسد كه هنوز طرفين وارد جزييات فني شده باشند، بلكه آنچه در دستور كار بوده، مشخصسازي چارچوبهاي كلي گفتوگوها و بررسي موضع ورود طرف امريكايي بوده است؛ اينكه امريكا اساسا با چه نگاهي و همراه با چه پيششرطهايي قصد ورود به روند مذاكرات را دارد.اين پيششرطها، چنانچه غيرمنطقي باشند، طبيعتا ميتوانند مسير مذاكرات را مسدود كنند، اما اگر همانگونه كه از اظهارات وزارت امور خارجه امريكا برميآيد، سازنده و مثبت باشند و تنها موضوع هستهاي در دستور كار قرار گرفته باشد، امكان پيشرفت در گفتوگوها وجود خواهد داشت.
صحبت از «چراغ سبز» دونالد ترامپ به خواستههاي ايران هنوز زود است؛ چراكه مشخص نيست آيا امريكاييها با رويكرد ايران در حوزه فعاليتهاي هستهاي موافقت كردهاند يا خير. طرفين همچنان وارد جزييات نشدهاند. با اين حال، همين ميزان از فضاي مثبت و سازندهاي كه براي تعيين چارچوب مذاكرات ايجاد شده و توافق بر ادامه مسير گفتوگو صورت گرفته، بهتنهايي براي عصبانيت رژيم صهيونيستي كفايت ميكند. لابي صهيونيستي در امريكا و رسانههاي غربي در تلاشاند با طرح ادعاهايي فضا را تخريب كرده و القا كنند كه ايران از مواضع خود عقبنشيني كرده يا اينكه امريكا توانسته اهدافي را به ايران تحميل كند. در چنين شرايطي، هوشياري در برابر اينگونه فضاسازيها از سوي رژيم صهيونيستي و حاميان آن ضروري است تا روند گفتوگوها از مسير منطقي خود خارج نشود.
آينده رايزنيها را با توجه به موانع پيش رو چگونه ارزيابي ميكنيد، آيا بستر براي حصول توافق ميان تهران و واشنگتن فارغ از اختلافنظرهاي جدي ميان دو بازيگر وجود دارد يا خير.
در پاسخ به اين سوال، ميتوان پيشبيني كرد كه فرآيند رايزنيها ادامه خواهد يافت، بهويژه در فضايي كه قابليت شكلگيري يك چارچوب روشن و قابل اتكا را دارد. چنانچه ايالاتمتحده با رويكردي واقعبينانه و مثبت وارد اين روند شود، دستيابي به راهحل نهتنها ممكن، بلكه قابل تحقق خواهد بود. با اين حال، ميزان موفقيت در رسيدن به توافق نهايي، به شكل مستقيمي به مواضع امريكا و عوامل تاثيرگذار در صحنه سياسي بينالمللي منوط خواهد بود. از همين رو اين اميدواري وجود دارد كه ايالاتمتحده در مسير پيشرو با توسل به رويكردي واقعبينانه و محترمانه وارد عمل شود. در صورت تحقق چنين رويكردي، ميتوان به شكل تدريجي و گام به گام به تفاهمات بيشتري دست يافت. البته هنوز براي قضاوت درباره دستيابي به توافق نهايي زود است، چراكه مذاكرات پيشرو بسيار دشوار و پيچيده خواهد بود.با اين حال، آنچه در حال حاضر اهميت دارد، تداوم حركت در مسيري مثبت و سازنده است. همين روند ميتواند نشانهاي اميدبخش براي آينده مذاكرات باشد و زمينه را براي دستيابي به نتايج مطلوب و پايدار فراهم كند.