• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5951 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ دي

براي مهاجرت راه گريزي بیابیم يا نظاره‌گر باشيم؟

زهرا نژادبهرام

طي سال‌هاي گذشته آمار مهاجرت از كشور روند صعودي داشته است. نخبگان در همه عرصه‌ها و ديگر گروه‌هاي اجتماعي تمايل به مهاجرت پيدا كرده يا آنكه مهاجرت كرده‌اند. مهاجران از ايران در تلاش براي ايجاد فرصت‌هاي تازه كشور را ترك مي‌كنند. شايد تمايل آنها به مهاجرت نه به عنوان تنها راه بلكه از منظر راهي تازه براي زندگي است.  مهاجرت به‌رغم همه دشواري‌ها و محدوديت‌ها براي آناني كه به دلايل مختلف اين تصميم را مي‌گيرند بستري براي تحولي در زندگي است؛ آنها شرايط اقتصادي - اجتماعي خود را در مقايسه با آنچه انتظار دارند و در پي آن هستند با عينك جست‌وجوي فرصت رقم مي‌زنند. اين مهم از منظر آنان كه مهاجرت مي‌كنند قابل پذيرش است اما سياست‌ورزي در كشور و برنامه‌ريزي در ايران در برابر اين ميل به مهاجرت نه‌تنها راهي براي بهبود جست‌وجو نكرده بلكه شايد به نوعي با آن همراه شده است. بسياري از نخبگان علمي و دانشجويي كشور در جهت كسب فرصت‌هاي ديگر و شايد بهتر رخت مهاجرت مي‌پوشند اما تلاش ما براي ايجاد آن فرصت‌ها در كشور چه بوده است؟ سوالي كه امروزه ذهن بسياري از ما را درگير ساخته است. وزير بهداشت دولت چهاردهم درخصوص مهاجرت پزشكان مي‌گويد: در حوزه پزشكي افراد بسياري هستند كه كار مشخص، معين و خوبي دارند و در علم و عمل هم رتبه استادي دارند اما مهاجرت مي‌كنند. وي گفت: بالاي ۸۰ درصد آنها مجبورند رشته پزشكي را كنار بگذارند چون در آنجا نمي‌توانند كار پزشكي كنند زيرا مبناي اقتصادي ندارد.‌ از نگاه او در حوزه پزشكي شاهد يك سرمايه‌سوزي هستيم؛ اگر چه در كلان، مهاجرت نخبگان يك سرمايه‌سوزي است كه شايد قابل محاسبه مادي و علمي نباشد و اين سرمايه‌سوزي از دست رفتن ژنتيك برتر كشور است(1).  اين سخنان نگراني براي مهاجرت را بيشتر مي‌كند اما هر وقت اين موضوع به نوعي از سوي خبرگان و رسانه‌ها مورد توجه قرار مي‌گيرد، بلافاصله روش‌هاي تنبهي و ممانعتي شكل مي‌گيرد تا از مهاجرت آنان جلو‌گيري شود؛ اما هيچ‌ وقت برنامه‌ريزي و سياست‌ورزي به راه‌هاي پيشگيري و ترغيبي، توجهي نمي‌كند. 

در پژوهشي توسط رصدخانه مهاجرت ايران كه در سال1401 منتشر شد، شاخص ميل به مهاجرت در همه گرو‌هاي بررسي شده (دانشجويان و فارغ‌التحصيلان دانشگاهي، پزشكان، پرستاران، استادان، محققان، پژوهشگران و فعالان كسب و كارهاي نوپا يا همان استارتاپ‌ها) مويد آن است كه بيش از ۴۰ درصد آنها ميل به مهاجرت دارند. به عبارتي ۵۳ درصد استادان و پژوهشگران، ۴۵ درصد پزشكان و پرستاران، ۴۳ درصد فعالان استارتاپي و ۴۰ درصد دانشجويان و فارغ‌التحصيلان دانشگاهي ميل دارند از ايران مهاجرت كنند(2).  اين مهم فارغ از اتفاقات اجتماعي - سياسي سال 1401 است چرا كه اين مساله همچنان در طول سال‌هاي اخير قابل مشاهده است. امروزه در هر خانوار ايراني حداقل يك نفر مهاجرت كرده يا ميل به مهاجرت دارد و اين مساله فارغ از نوع تحصيل و رشته تحصيلي است. اين مساله امروزه به عنوان يكي از چالش‌هاي بزرگ براي آينده شمرده مي‌شود و بي‌توجهي به آن نگراني‌هاي بيشتري را توليد مي‌كند.
به عبارت ديگر توجه به اين مساله فارغ از همه تبعات اجتماعي - فرهنگي آن، دغدغه ديگري به نام نسلي جديد از ميان مهاجران است كه ايران را تنها روي نقشه مي‌شناسند. كساني كه والدين آنها در هر قشر و شغلي به صورت خانوادگي يا فردي تصميم به مهاجرت مي‌گيرند تصويري متفاوت از كشور مادر دارند؛ تصويري كه شايد سهم ما را در توجه بيشتر به اين نسل و تقويت احساس تعلق به آنها بيشتر مي‌كند. ذكر اين نكته ضروري است كه نياز به نيروي كار در كشورهاي توسعه‌يافته به خصوص اروپا و گسترش روند مهاجر‌پذيري در همه مشاغل و شوق مهاجرت از سوي بخشي از شهروندان كشور نگراني براي آينده كيفي و كمي جمعيتي ايران را بيشتر كرده و اين مهم امري نيست كه بتوان به آن بي‌توجه بود. لذا لازم است روند بهبود شرايط اجتماعي و اقتصادي كشور به نوعي باشد كه حس تعلق شهروندان را براي ادامه زندگي در كشور بيشتر كند و روند بهبود اجتماعي - فرهنگي در كنار فرصت‌هاي رشد شغلي و منزلتي تقويت شود. شايد بتوان بخشي از مشكلات اقتصادي را در كشور از سوي گروهي از متقاضيان مهاجرت يا مهاجرين ناديده گرفت اما مسائل اجتماعي، فرهنگي و منزلتي امري نيست كه ناديده انگاشته شود. 
در نظريه محروميت نسبي، منگالم و شوارزولر (3) احساس محروميت از ارزش‌ها و امور مطلوب، تحت شرايط خاصي، موجب مهاجرت مي‌شود(4) لذا شايد اين نظريه بتواند بنياني براي دوباره ديدن مساله مهاجرت در ايران باشد؛ عبارت ديگر مهاجرت همان طور كه برخي از كارشناسان نيز به آن تاكيد دارند يك رفتار تصادفي نيست، بلكه پاسخي براي رفع محروميت‌ها محسوب مي‌شود.
بررسي داده‌هاي جهاني و ملي درباره تمايل به مهاجرت نشان مي‌دهد كه وضعيت ايران در مقايسه با جهان قابل تأمل است. ميانگين جهاني تمايل به مهاجرت دائم برابر با 16 درصد است، در حالي كه اين شاخص در ايران در سال ۱۴۰۲ به ۳۸.۶ درصد رسيده است. اين رقم در ميان جوانان ايراني (۱۵ تا ۲۹ ساله‌ها) به ۵۴.۱ درصد مي‌رسد. بر اساس داده‌هاي گالوپ در سال ۲۰۲۳، آفريقا (۳۷ درصد)، امريكاي لاتين (۲۸ درصد) و خاورميانه (۲۶ درصد) بيشترين ميزان تمايل به مهاجرت را دارند.(5). لذا مساله مهاجرت را در همه سطوح جدي بگيريم و مساله را به عنوان امر مهم راهبردي مورد توجه قرار بدهيم.
در نهايت با توجه به وضعيت آمار و دغدغه‌هاي مهاجرين و نگراني‌هاي ناشي از مهاجرت برخي شهروندان لازم است با نگاهي ديگر به سياستگذاري دراين امر براي امروز و آينده ايران توجه شود. از اين رو ضروري است نكات زير را جدي بگيريم. 
-‌  حفظ منزلت و حس وجود آن، مهم‌ترين مساله شهروندان به خصوص طبقه متوسط و نخبگان براي كاهش تمايل به مهاجرت است.
- رفع بي‌توجهي به مطالبات شهروندان در حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي با هرنوع تعلقات فرهنگي و سياسي و جنسيتي مهم‌ترين ركن براي كاهش تمايل به مهاجرت است.
- رفع فساد و رانت دو ركن اصلي در ايجاد ظرفيت لازم براي شايسته‌سالاري است كه قادر به كاهش حس مهاجرت در ميان شهروندان خواهد شد.

1-https://www.alef.ir/news/4031013111.html
2-https://www.khabaronline.ir/news/1636676
3-Mangalam , shwarzeller
4- مقدس، علی اصغر؛ و شرفی، زکیه 1388، بررسی عوامل برانگیزنده گرایش به مهاجرت‌های بین‌المللی جوانان 18 تا 30 ساله شهرهای شیراز و ارسنجان. مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره 10، شماره 1 
5-  https://ensafnews.com/560295

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون