صنايع جذاب برايسرمايهگذاران امريكايي
مجيد اعزازي
1- سرانجام پس از كش و قوسهاي فراوان طي ماههاي گذشته، نمايندگان ايران و ايالات متحده امريكا امروز در كشور عمان با هم مذاكره خواهند كرد. بيم و اميدهاي بسياري درباره نتايج اين مذاكرات در ميان نيروها و مقامهاي سياسي هر دو كشور وجود دارد و هر گروهي براي اثبات نظريه خود به بخشهايي از اظهارات يا عملكرد مسوولان سياسي دو كشور يا حتي كشور ثالث اشاره ميكنند. اما فراتر از همه استدلالهاي سياسي و امنيتي، انگيزه اصلي دو كشور براي پايان دادن به مناقشه ايران و شرايط موجود، «اقتصادي» است. اقتصاد ايران بهشدت نيازمند گشايش در تجارت و امور مالي بينالمللي است. مسالهاي كه ميتواند- دستكم بهطور موقت و در كوتاهمدت- فشارها و نااطمينانيهاي حاكم بر اقتصاد را كاهش دهد، كسري بودجه را بهبود بخشد، تورم را تا حدي مهار كند، فعاليتهاي اقتصادي و توليدي را رشد دهد، فيتيله فعاليتهاي غيرمولد و رانتي را پايين بكشد و سرمايههاي خارجي را جذب اقتصاد ايران كند. همزمان اقتصاد ايالات متحده در جنگ سرد با اقتصاد چين است و از همين رو، اين كشور تلاش دارد به زعم خود نظمي را در آسيا مستقر كند كه مقوم سياستهاي اقتصادي واشنگتن در برابر سياستهاي اقتصادي پكن باشد.
2- هفته گذشته، رييسان جمهور ايران و امريكا جريان خبري پيرامون روابط دو كشور را در دست گرفتند و به نوعي اطرافيان و شركاي خود را غافلگير كردند. ابتدا دونالد ترامپ از مذاكرات روز شنبه تهران- واشنگتن در كشور عمان خبر داد و كمي بعد، مسعود پزشكيان از «امكان سرمايهگذاري امريكاييها» در ايران سخن به ميان آورد. البته پيش از اظهارات پزشكيان كه بيانگر عدم مخالفت رهبر انقلاب با سرمايهگذاري امريكاييها در ايران بود، عباس عراقچي، وزير خارجه كشورمان طي مقالهاي در روزنامه واشنگتنپست، از استقبال ايران از فعاليت اقتصادي شركتهاي بينالمللي سخن گفته بود. علي لاريجاني، مشاور رهبر انقلاب و برخي ديگر از مقامهاي سياسي كشور نيز طي هفتهها و ماههاي گذشته اظهارات مشابهي را در رسانههاي گروهي مطرح كرده بودند. مساله لزوم سرمايهگذاري امريكا در طرحهاي اقتصادي و صنايع ايران اما مسالهاي تازه نيست و دستكم از روزهاي پس از اجرايي شدن «برجام» از سوي برخي از كارشناسان اقتصادي داخلي مطرح شد. اين همه در حالي بود كه در فرآيند مذاكرات هستهاي منتهي به توافقنامه برنامه اقدام مشترك (برجام) نيز به نوعي تلاش شده بود تا منافع اقتصادي طرفهاي مذاكره تا حد امكان تامين شود، اما نكته مورد اشاره كارشناسان فراتر از تامين منافع كوتاهمدت آنها بود. در فرآيند مذاكرات برجام، از آنجا كه ناوگان هوايي مسافربري ايران بهشدت فرسوده و نيازمند نوسازي بود، قرارداد خريد 80 فروند هواپيماي بويينگ از اين شركت امريكايي منعقد شد. البته اين قرارداد هيچگاه به مرحله اجرا نرسيد. قرارداد خريد 100 فروند هواپيما از شركت چند مليتي ايرباس و 20 فروند هواپيماي «ايتيآر» اما تا حدي اجرا شد به گونهاي كه سه فروند ايرباس و 13 فروند «ايتيآر» در دوران برجام خريداري و به كشور وارد شد. اگر چه اين قراردادها بهطوركامل اجرا نشد، اما قابليت اين را داشت كه از سويي تحريمهاي هوايي را بشكند و منافع ايران را تامين كند و از سوي ديگر، رونق توليد و صنعت را به شركتهاي سازنده امريكايي و اروپايي هواپيما بازگرداند. در اين حال، كارشناسان اقتصادي بر «تسهيم و شريك شدن» فعاليتهاي اقتصادي داخل ايران با سرمايهگذاران خارجي و از جمله امريكا تاكيد داشته و دارند. هسته مركزي اين ايده نيز بر اين مدار استوار شده كه دولت امريكا با هدف تامين منافع اقتصادي شركتهاي خود، براي رفع تحريم بهطور موثر فعاليت خواهد كرد، چرا كه اقتصاد اين كشور در رفع تحريمهاي ايران «ذينفع» خواهد بود و لغو تحريمها بر رشد اقتصادي آن اثر مثبت ميگذارد.
3- در چنين شرايطي است كه بحثهاي اخير درباره «سرمايهگذاري امريكاييها» در اقتصاد ايران معنادارتر و موثرتر به نظر ميرسد و آنگونه كه در اخبار آمده است، احتمالا در مذاكرات امروز برخي از پيشنهادهاي اقتصادي ايران براي سرمايهگذاري و جلب مشاركت امريكاييها ارايه خواهد شد. اينك اين سوال وجود دارد كه پيشنهادهاي احتمالي براي جلب سرمايه خارجي چه خواهد بود؟ و چه صنايعي در ايران جذاب هستند؟ همانطور كه ميدانيم صنايع نفت و گاز ايران طي ساليان گذشته به علت تحريمها و وجود تنگناهاي مالي و فناورانه به روزرساني نشده و در برخي موارد از جمله ميادين مشترك با كشورهاي همسايه توسعه نيافتهاند. از اين رو، جلب سرمايه خارجي براي صنايع نفت و گاز ايران ميتواند تحولات بنياديني را در اقتصاد ايران رقم بزند و دستكم ناترازيها در گاز و بنزين را رفع كند. وضعيت معادن ايران نيز بيشباهت به ميادين نفت و گاز نيست، به گونهاي كه معادن و صنايع معدني كشور بهشدت تشنه فناوريهاي نوين و سرمايه است. اين مساله درباره برخي كانسنگها از جمله «ليتيوم» ملموستر است، چه آنكه ليتيوم در صنايع پيشروي جهان از جمله صنعت باتريهاي خودروهاي برقي، كامپيوترها و گوشيهاي همراه بسيار مورد استفاده است و اثر قابل ملاحظهاي در شكلدهي آينده اقتصاد جهان دارد. از اين رو، رونق هر چه سريعتر استخراج و فرآوري ليتيوم نقش قابل توجهي در آينده اقتصاد ايران بازي خواهد كرد. صنايع هوايي از جمله قطعهسازي براي هواپيماهاي مسافري نيز براي اقتصاد ايران حياتي است و براي شركاي خارجي از جمله سرمايهگذاران امريكايي به واسطه سوددهي بالا ميتواند جذاب باشد.صنايع خودروسازي ايران نيز با توجه به خصوصيسازي صورت گرفته در سال گذشته، آماده جهش و تغيير ريل است و ميتواند با سرمايه و فناوريهاي نوين خارجي به سرعت به رونق و كيفيت لازم برسد. اين صنعت نيز از جذابيت لازم براي بنگاههاي اقتصادي امريكا برخوردار است.