• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5814 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۳۰ تير

آيا مسير توسعه بلوچستان از انتصابات مي‌گذرد؟

محمد بلوچ‌زهي

يكي از مهم‌ترين مطالبات مردم بلوچستان پس از هر دوره انتخابات رياست‌جمهوري يا به عبارتي ديگر پاي ثابت خواسته اليت و خواص بلوچ از روساي منتخب جمهور در ادوار مختلف همواره خلاصه شده است به عبارت كليشه‌اي «انتصاب شايستگان قومي در مناصب كليدي و رده‌هاي مديريتي ملي». همين ابتدا بايد اذعان داشت كه خلاصه شدن همه آمال و آرزوهاي بلوچان به انتصابات در سطح وزرا يا در رده‌هاي مديريتي ملي سبب تقليل و انحراف سطح مطالبات اساسي و واقعي مردم شده است و نيز غفلت از مباحث توسعه‌اي و زيربنايي و همچنين جابه‌جايي اولويت‌ها. به‌‌رغم اينكه تاكنون آن‌طور كه بايد و شايد اين مطالبه انتخاباتي مردم بلوچ و ساير اقليت‌هاي ديني، قومي و مذهبي محقق نشده است، اما كماكان اين خواسته چه از جانب راي‌دهندگان يا نيز در قالب شعار از سوي كانديداهاي رياست‌جمهوري در هر انتخابات تكرار شده است! حال پرسش اينجاست كه آيا درد مردم بلوچ و حتي نيز يكي از بزرگ‌ترين و پهناورترين و محروم‌ترين استان‌هاي كشور كه سيستان‌و‌بلوچستان باشد، واگذاري مناصب كليدي در عرصه ملي به شايستگان و نخبگان آن است كه با گذشت چهارده دوره از انتخابات همچنان تكرار مي‌شود بي‌آنكه اين خواسته رنگ عمل به‌ خود بگيرد؟! قبل از پاسخ به اين پرسش نخست ‌بايد اين مطالبه مردم بلوچ را قانوني و محترم شمرد و صد البته آن را در راستاي تحقق برابري و عدالت اجتماعي، توجه به خواسته‌هاي واقعي و بحق ملت و نيز پاسداشت حقوق شهروندي و همين‌طور بر مدار برنامه‌هاي انتخاباتي رييس‌جمهور پزشكيان دانست كه مضمون و محتواي همه آنها منطبق است با شعار «همه براي ايران و ايران براي همه». اگر نيز به بررسي اجمالي ميزان مشاركت در دور دوم انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم و آراي رييس‌جمهور پزشكيان در اين استان متكثر بپردازيم درخواهيم يافت كه مردم بلوچ در اين دوره عمق شعار راهبردي «براي ايران» ايشان را درك كرده و از آن هم استقبال، چراكه در انتخابات چهاردهم رياست‌جمهوري باوجود اينكه مردم بلوچ بيشترين درصد عدم مشاركت و نيز كدورت و نارضايتي تاريخي را داشته و در مرحله اول انتخابات نيز سياست قهرپيشه كرده‌اند... 

در مرحله دوم با درك خطر و موقعيت خطير و نيز شعار و برنامه‌هاي نامزد اصلاح‌طلب در مجموع ۶۵۵هزار نفر به دكتر پزشكيان راي داده‌اند كه حتي از ۶۴۷ هزار راي ايشان در سه استان سمنان، يزد، كردستان نيز بالاتر است و با اين وجود اگر اين‌بار نيز سرنوشت خواسته‌هاي واقعي و توسعه‌اي مردمان بلوچ با ناكامي مواجه شود و بن‌بست، بدون ترديد نتيجه‌اي غير از دلسردي و سرخوردگي بيش از پيش به صندوق راي در بر نخواهد داشت.

اما آنچه توقع بلوچان را در اين دوره نسبت به تحقق مطالبات مانده بر ميز رياست‌جمهوري ايشان بالاتر برده و بيش از پيش اميدوار ساخته، نخست مكانيسم انتخاب اعضاي كابينه شوراي راهبري دوره انتقال دولت چهاردهم است و دخيل كردن برخي نخبگان بلوچ در پروسه انتخاب وزرا و اعضاي كابينه براي نخستين‌بار در طول دولت‌ها و صداقت در كلام و موضع‌گيري‌هاي انتخاباتي دكتر پزشكيان در خصوص قوميت‌ها و اقليت‌هاي ديني و مذهبي و نيز سپس انتصاب «ساره اميري» زن بلوچ ايراني و بلوچستاني به عنوان وزير آموزش ‌و ‌پرورش امارات متحده عربي.

انتصاب اين زن دانشمند بلوچ در يكي از كليدي‌ترين مناصب دولتي در امارات متحده عربي و ابراز خرسندي بلوچان ايران از اين اتفاق، توقع‌ها و انتظارات را نسبت به گماردن شايستگان بلوچستان در مناصب ملي بالاتر برده و آنها را با اين پرسش مواجه ساخته كه وقتي يك بلوچ ايراني بالاترين رده‌هاي مديريتي در كشورهاي همسايه را طي مي‌كند چرا در كشور خود از چنين فرصت و امكاني بي‌بهره بماند و محروم؟!

اما برگرديم به پرسش نخست اين يادداشت و اينكه آيا مسير توسعه بلوچستان از انتصابات مي‌گذرد؟ كه پاسخ به اين پرسش نيازمند بررسي سوابق انتصابات در دولت‌هاست كه نخست تابوي انتصاب يك فرماندار بلوچ در دولت خاتمي شكسته شد و سپس بالاترين ميزان انتصاب‌هاي فرمانداران توسط دولت احمدي‌نژاد انجام شد. بايد توجه داشت كه صرف بلوچ بودن براي انتصاب‌ها حتي در رده‌هاي مهم مديريتي نه تنها نمي‌تواند كمكي به حال توسعه بلوچستان كند، بلكه تجربه ثابت كرده در دوران خاتمي و نيز دوره نخست دولت روحاني انتصاب چند استاندار غير بلوچ توسعه‌گرا چگونه توانست باعث همگرايي و تحول در ابعاد و بخش‌هاي مختلف منطقه شود و زمينه را براي جهش توسعه‌اي هموار سازد و فراهم. حال شايسته است دولت چهاردهم به‌ جاي تمركز بر مجاهدين شنبه و شيفتگان خدمت كه از همان روز نخست پس از انتخابات در تكاپو هستند و رايزني براي باز كردن جاي پاي خويش در قدرت و تقليل خواسته‌هاي اساسي بلوچان، به توسعه و تدوين طرح و برنامه‌هاي موثر كوتاه‌مدت، ميان‌مدت و درازمدت براي خروج هر چه سريع‌تر اين استان دورمانده از توسعه از بحران‌هاي متعدد فرهنگي، سياسي، اجتماعي، امنيتي و غيره كه اكنون با آن درگير است، بپردازد و نيز در پيش‌ گرفتن رفتارهاي پراگماتيسم مديريتي كه بر عام مردم ملموس باشند و آشكار. حال نبايد فراموش كرد كه ايجاد شكاف موجود در اين استان و مخدوش شدن اعتماد عمومي بلوچان با چند پست فرمانداري و بخشداري و حتي نيز استانداري وزارتي مرتفع نخواهد شد مگر اينكه دولت چهاردهم سواي اين خواسته بحق مردم طرحي تازه را براي برون‌رفت از بحران و تحول در اين استان در پيش بگيرد و صد البته خارج از رفتارهاي شعاري گذشته. به هر روي نبايد از نظر دور داشت كه فقدان تفكر توسعه‌اي حتي در پايين‌ترين سطوح مديريتي فارغ از جنسيت و قوميت يكي از مهم‌ترين عوامل سيه‌روزي و به بن‌بست كشاندن استان و منطقه بلوچستان بوده است و نيز پايين بودن شاخصه‌هاي توسعه‌اي از جمله رتبه نخست بيكاري، بالا بودن شاخص فلاكت، سوءتغذيه، عدم دسترسي به آب شرب بهداشتي و جاده‌هاي استاندارد، وضعيت فاجعه‌بار آموزشي و بهداشت‌ و ‌درمان و امثالهم كه تحقق آن نيازمند نگرشي نو در انداختن طرحي تازه خواهد بود و راهبردي عملگرايانه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون