عشق است و راديو
سامان احتشامي
من متولد 1357 در تهران هستم. تقريبا از وقتي كه راه رفتن را ياد گرفتم، جنگ شروع شده بود. تلويزيون در آن سالها بسيار محدود بود. دو شبكه بيشتر وجود نداشت كه هردوي آنها هم برنامههايشان از بعدازظهر شروع ميشد تا ساعت ده شب و تا فردا چيزي به جز برفك نداشتيم. تنها رسانهاي كه مردم ميتوانستند به وسيله آن اخبار روز را بشنوند و برنامههاي مختلفي را گوش كنند و لذت ببرند، راديو بود. من افتخار اين را داشتم كه براي اولينبار در سن هفت سالگي وارد راديو شوم و در برنامه «صبح جمعه با شما» به كارگرداني شادروان «منوچهر نوذري» به اجراي برنامه بپردازم. در آن زمان و در اوج بچگي من، همكارانم، عزيزاني از جمله خانم «پريچهر بهروان» و «ژاله صادقيان» بودند.
مادربزرگ و پدربزرگم هر دو انسانهايي اهل فرهنگ بودند كه در سالهاي كودكي از من نگهداري ميكردند. سواد خواندن و نوشتن را در همان سالها، قبل از مدرسه، آنها به من آموختند، پس نسبت به هم سن و سالهاي خودم سواد بيشتري داشتم. اين توانايي باعث شد كه بتوانم در راديو تكست (متن) بخوانم و به عنوان يك كودك به اجراي برنامه بپردازم. اگر بخواهم از انبوه خاطرات تلخ و شيرين راديو يكي را تعريف كنم، برميگردم به هفت سالگيام و اولين حضورم در برنامه «صبح جمعه با شما»؛ در واقع اولين برنامهاي كه جلوي من ميكروفن گذاشتند. قرار بر اين بود كه بيژن بيژني كه تازه آهنگ «نهانخانه دل» را خوانده بود مهمان برنامه «صبح جمعه با شما» باشد و من هم در اين گفتوگو شركت كنم. بيژني قد بلندي دارد اما من كه امروز در چهل سالگي كوتاهقدم، در نظر بگيريد در هفتسالگي چقدر ميتوانستم ريزنقش باشم. بنابراين ميكروفن من را در كوتاهترين حالت ممكن قرار دادند و ميكروفن بيژني را در بالاترين حالت كه باز هم جاي مناسبي نداشت. اين صحنه باعث خنده حاضرين در استوديو شد و من در عالم بچگي به خودم گرفتم كه چرا به من ميخنديد! غافل از اينكه درشتي قامت بيژني و كوتاهي ميكروفن او بود كه باعث خنده سايرين شده بود.
يادم هست سالها پيش به همراه شادروان مهران دوستي اولين كساني بوديم كه در راديو جوان صحبت كرديم. بعد از آن تا مدتها در راديو جوان هم گويندگي ميكردم و هم آهنگساز اين شبكه راديويي بودم و افتخار دارم كه هنوز هم در راديو فرهنگ، در برنامه «نيستان» به اجراي برنامه مشغولم. امروز حدود 33 سال است كه در سازمان راديو به صورت غيرمستقيم كار ميكنم. آرم بسياري از برنامههاي راديويي را ساختهام، گويندگي كردهام و عمري است صداي سازم از اكثر شبكههاي راديويي كشور پخش ميشود.
متاسفانه با وجود ماهوارهها و شبكههاي مختلف تلويزيوني، امروز راديو جايگاه ويژه خود را بين مخاطبان از دست داده است. با وجود حقوق بسيار پايين راديو شايد بتوان گفت مجريان و تهيهكنندگان و تمامي دستاندركاران اين رسانه فقط و فقط به خاطر عشقشان به راديو است كه هنوز هم با جان و دل در اين رسانه فعاليت ميكنند. به عقيده من راديوي هر كشوري بيانگر شخصيت و فرهنگ آن كشور است و متوليان فرهنگ كشور بايد توجه ويژهاي به آن داشته باشند.