عصاي بينايي و آگاهي
فاطمه ذوالقدر
عصاي سفيد، پرچم استقلال يك نابيناست و به منزله به رسميت شناختن حقوق نابينايان. عصاي سفيد يك نماد بينالمللي است كه طي رعايت و تدوين حقوق نابينايان به دولتها و كشورها و موسسات نابينايي جهان توصيه شده است. نابينايان ميتوانند با استفاده از آن بهجاي چشم، محيط اطراف خود را موردشناسايي قرار داده و با احساس امنيت به رفت و آمد بپردازند. عصا نشانه شناخت فرد نابينا به ديگران است تا با مراقبت، ايمني آنان را تامين كنند. بنابراين لازم است افراد جامعه نيز با شناخت قوانين آن در ارتباط با اشخاص نابينا عملكرد و واكنش مناسبي از خود نشان دهند. بيانيه عصاي سفيد در سال 1938 توسط فدراسيون جهاني نابينايان اعلام شد. اين بيانيه با ارايه امكانات بيشتر، تصويري جديد از نابينايان در جامعه ترسيم كرد و از افراد نابينا خواست كه به منظور حمايت از منافع خود از تمام مراحل اين قانون مطلع بوده و آن را به تاييد دولت خود برسانند. هماكنون بسياري از ملل مختلف مفاد اين بيانيه را پذيرفته و بهصورت، تمامي يا بخشي از آن را به مورد اجرا گذاردهاند. در كشور ما نيز حمايتهاي موضوع اين بيانيه در قوانين جاري موضوعيت دارد و در حال اجرا است. قسمتهايي از اين بيانيه نيز با الحاق به موادي از آييننامه راهنمايي و رانندگي، در سال گذشته، مصوب هيات وزيران شد. به اين صورت كه چنانچه رانندگان حين رانندگي اين مقررات حمايتي از افراد نابينا و كساني كه عصاي سفيد استفاده ميكنند را رعايت نكنند، متخلف محسوب ميشوند. اما اينكه تا چه حد افراد جامعه از اين مقررات آگاهند آيا تمامي افرادي كه رانندگي ميكنند از اين نكات اطلاع دارند؟ آيا ميدانند در چه مواردي بايد از سرعت خود بكاهند و در چه مواردي توقف كامل داشته باشند؟ به نظر ميرسد آموزش و اطلاعرساني در اين زمينه، ضعيف است.
درخصوص آموزش افراد نابينا و ترغيب آنها به استفاده از عصاي سفيد براي بهرهمندي كامل از حقوقشان، برنامهريزي و فعاليتهاي جديتري ازسوي مسوولان امر ازجمله سازمان بهزيستي و راهنمايي و رانندگي و... انتظار ميرود.
اينگونه آموزشها بايد از كودكي و در مدارس صورت گيرد. در كنار آشنايي دانشآموزان با نوابغ و بزرگاني كه نابينا بودهاند بايد مقررات مربوط و نحوه تعامل با چنين افرادي و احترام به ابزاري كه مورد استفاده آنهاست مانند عصا يا ويلچر و... آموزش داده شود.
نابينايان حق استفاده از كليه امكانات رفاهي معمول در جامعه را دارند. آنان حق دارند از پيادهروها، خيابانها، بزرگراهها و وسايل حمل و نقل همگاني مانند هواپيما، قطار، اتوبوس، اتومبيل، كشتي، هتل، اماكن عمومي، مراكز تفريحي و مذهبي استفاده كنند. حتي در ساخت مجتمعهاي مسكوني نيز بايد شرايط اين افراد درنظر گرفته شود. اگر در بعضي اوقات، محدوديتي براي استفاده از اين تسهيلات و اماكن وجود داشته باشد، بايد فراگير همه افراد جامعه باشد.
قانون حمايت از معلولان نيز ازجمله قوانيني است كه شامل اين دسته از افراد هم بوده و تكاليفي بر نهادها جهت حمايت از افراد معلول مترتب كرده است. تكاليفي مانند مناسبسازي و دسترسپذيري تردد و تحرك، خدمات بهداشتي و درماني و توانبخشي، كارآفريني و اشتغال، امور ورزشي و فرهنگي و هنري، حمايتهاي اداري و استخدامي و مالياتي و... آخرين قانوني كه در اين خصوص از ابتداي سال جاري اجرايي گرديد، قانون حمايت از معلولان مصوب 20/12/96 مجلس شوراي اسلامي است. البته با همه اين تفاسير، همچنان شاهد آن هستيم كه ضعفهاي عديدهاي در اجرا، براي نابينايان و افراد معلول وجود دارد و اميدواريم همه نهادها، با هماهنگي، شرايطي را مهيا كنند تا اين افراد به راحتي محيط پيرامون خود را مورد شناسايي قرار دهند و با امنيت خاطر در جامعه حاضر شوند و تردد كنند.