• 1404 يکشنبه 31 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6023 -
  • 1404 يکشنبه 31 فروردين

نگاهي به جايگاه موسيقي مستقل در ايران امروز

پيشرفت خاموش

با وجود همه مزاياي نشر اينترنتي، نبود ساختارهاي قانوني حمايتي، هنرمندان مستقل را با مشكلات متعددي در توليد نشر و اجرا مواجه كرده است

محمدمهدي گورنگي

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تغييرات گسترده‌اي كه به ‌دنبال آن رخ داد، موسيقي در ايران تعطيل و با ضربه‌اي ناگهاني و بنيادين مواجه شد! از همان روزهاي نخست، بسياري از گونه‌هاي موسيقي كه پيش‌تر بخشي از فرهنگ عامه يا هنر رسمي كشور بودند، به‌طور كامل از صحنه حذف شدند. موسيقي پاپ، موسيقي تلفيقي، موسيقي رقص و حتي برخي فرم‌هاي اجرايي موسيقي سنتي يا ممنوع يا به ‌شدت محدود شدند. براي مدتي، سكوتي سنگين بر فضاي موسيقي كشور حكمفرما شد؛ به‌طوري ‌كه نه تنها برگزاري كنسرت، بلكه حمل و نگهداري ساز بدون مجوز از نهادهاي دولتي نيز ممكن بود با بازداشت يا برخورد قانوني همراه باشد. در اين دوران، تنها قالب‌هايي كه به لحاظ ايدئولوژيك با گفتمان رسمي منطبق بودند؛ نظير سرودهاي انقلابي، برخي موسيقي‌هاي آييني و نواحي و موسيقي سنتي در چارچوب‌هاي تعريف ‌شده، اجازه حيات محدود داشتند.

در دهه ۱۳۶۰، موسيقي به‌طور كلي به حاشيه رانده شد و از آموزش رسمي، توليد گسترده و عرضه عمومي بازماند. اما اين حذف كامل، نه‌تنها نتوانست نياز اجتماعي به موسيقي را خاموش كند، بلكه عطش عمومي براي شنيدن، ساختن و اجرا كردن موسيقي را بيشتر كرد. در خلأ فرهنگي آن دوران، كاسِت‌هاي قاچاقي از موسيقي قبل از انقلاب، نوارهايي از خوانندگان مهاجر و آثار دوباره‌ ضبط‌ شده، به‌ صورت زيرزميني دست به دست مي‌شدند. همين دوره، گرچه به ظاهر دوران ركود بود، اما بذرهاي «موسيقي مستقل» را در دل خود پروراند؛ همان موسيقي كه بعدها، در فضاي تازه‌تر، بدون وابستگي به نهادهاي رسمي، قد علم كرد. ورود تدريجي كامپيوتر و رسانه‌هاي ديجيتال در دهه ۱۳۷۰، زمينه‌ساز تغيير مسير جدي در روند موسيقي ايران شد. جواناني كه دسترسي محدودي به آموزش رسمي داشتند، با تكيه بر امكانات ابتدايي خانگي، نرم‌افزارهاي ضبط و اديتِ صدا و نوعي جسارت نسل‌نوي فرهنگي، نخستين نمونه‌هاي موسيقي «زيرزميني» يا غيررسمي را خلق كردند. اين موسيقي، بي‌آنكه به مجوز وزارت ارشاد وابسته باشد، از طريق كپي روي نوارها و ديسك‌ها و سال‌هاي بعد به ‌وسيله اينترنت، راه خود را به گوشِ مخاطبان پيدا كرد. اين جريان، در آغاز نه سازمان‌يافته بود و نه شبكه‌مند؛ بلكه بيشتر حركتي خودجوش و مقاومت‌گونه از سوي افرادي بود كه شايد نه در جست‌وجوي شهرت، بلكه در پي امكانِ بيان بودند. موسيقي زيرزميني در ايران برخلاف نامش، صرفا در زيرزمين شكل نگرفت؛ بلكه در ذهن، اتاق‌هاي شخصي و پشت رايانه‌هايي ‌زاده شد كه با ابتدايي‌ترين امكانات، اما با حداكثر شور و اشتياق كار مي‌كردند. در آن روزها، نام‌هايي پديدار شدند كه بعدها به شهرت عمومي رسيدند، اما آن زمان حتي امكان معرفي رسمي نداشتند. با ورود اينترنت به‌ وسيله سرويس‌هاي اينترنتي به خانه‌هاي ايرانيان در دهه ۱۳۸۰، مسير جديدي پيشِ پاي هنرمندان مستقل گشوده شد؛ مسيري كه نه از مجراهاي رسمي عبور مي‌كرد، نه به مجوز وابسته بود و نه با سانسور آغاز مي‌شد. در ابتداي اين دهه، تالار‌هاي گفت‌وگوي اينترنتي موسيقي، سايت‌هاي اشتراك‌گذاري فايل و بعدها سرويس‌‌هاي پخش و بارگذاري موسيقي، نخستين پايگاه‌هاي جدي انتشار موسيقي شدند. اگرچه اين بسترها ساختاري غيررسمي و گاه نيمه ‌مخفي داشتند، اما با سرعت چشمگيري به يكي از مهم‌ترين كانال‌هاي ارتباطي ميان هنرمندان و مخاطبان بدل شدند. اينترنت، به‌ويژه در نبود رسانه‌هاي مستقل داخلي، نقش رهايي‌بخش ايفا كرد. هنرمنداني كه تا پيش از آن مجبور بودند آثارشان را از طريق نوارها و ارتباطات محدود پخش كنند، حالا به امكان نشر همزمان و همگاني دست يافته بودند. آثار موسيقي، بي‌واسطه به گوشي‌ها و لپ‌تاپ‌هاي مخاطبان مي‌رسيدند و بازخوردها نيز به ‌صورت مستقيم در قالب كامنت، اشتراك‌گذاري و تعامل شكل مي‌گرفت. اين رابطه تازه، هم افق خلاقيت را گسترش داد و هم هنرمند را از انحصار تهيه‌كننده، ناشر، اسپانسر و تاييديه‌هاي رسمي و دست‌وپاگير رها ساخت. در ميانه دهه ۸۰، با رواج شبكه‌هاي اجتماعي مانند فيس‌بوك و بعدتر اينستاگرام، ويديوهاي خانگي، كليپ‌هاي كم‌هزينه، اما تاثيرگذار و تيزرهاي موسيقي به ابزارهاي كليدي ديده ‌شدن بدل شدند. در همين دوره، پلتفرم‌هاي جهاني مانند ساندكلود و يوتيوب، به كمك جوانان ايراني آمدند تا آثارشان را بي‌واسطه و بدون عبور از سد سانسور، به مخاطباني حتي فراتر از مرزهاي ايران عرضه كنند. در دهه ۱۳۹۰، رشد روزافزون اينترنت موبايل و پيام‌رسان‌هايي چون تلگرام و واتس‌اپ، سرعت و گستره انتشار را چند برابر كرد. حالا هر كاربر، خود يك ناشر بالقوه بود. هنرمندان مستقل، بدون وابستگي به نهاد يا شركت خاصي، تنها با داشتن امكاناتي ساده، يك گوشي هوشمند و اينترنت، مي‌توانستند پروژه‌هايشان را ضبط، تدوين و منتشر كنند.  شكل‌گيري «كانال‌هاي موسيقي» در تلگرام، گروه‌هاي خصوصي پخش اثر و جريان‌هاي وايرال، چنان موثر بودند كه حتي برخي آثار بدون مجوز، هزاران بار بيشتر از توليدات رسمي در رسانه‌هاي دولتي شنيده شدند. حال در زمانه‌اي هستيم كه هنرمندان بدون نياز به تهيه‌كننده و ناشر دولتي و بي‌نياز از مجوز و گردن ‌نهادن به تفكيك‌ها و سانسورها  مي‌توانند آثار خود را مستقيما به مخاطب ارائه و بازخورد آني دريافت كنند و اين روندي است كه با سرعت بسيار رو  به پيشرفت  است. در حقيقت اينترنت و فضاي مجازي، در مقام يك رسانه مردمي، مرز ميان توليدكننده و مصرف‌كننده را از ميان برداشت و امكان تعامل دوسويه ميان هنرمند و شنونده را فراهم ساخت. در برخي موارد، اين بستر چنان موثر عمل كرده است كه هنرمندان مستقل ايراني توانسته‌اند آثار خود را در سطح بين‌المللي منتشر كرده و  وارد بازار جهاني  موسيقي شوند. اين سير تاريخي، نشان‌دهنده بازتابي از خلاقيت هنرمندان جوان ايراني در بهره‌گيري از فناوري، براي بروز هنري و ارتباط با جامعه‌اي است كه تشنه صداهاي تازه، صادقانه و حتي آزادي‌خواهانه بوده و همچنان به دنبال آن است.  اگرچه موسيقي بدون مجوز در ايران به مدد خلاقيت، جسارت و بسترهاي ديجيتال توانسته جايگاهي پررنگ در ميان نسل جوان به دست آورد، اما اين مسير همواره با چالش‌هاي عميق همراه بوده است. در غياب ساختارهاي قانوني حمايتي، هنرمندان مستقل با مشكلات متعددي در توليد، نشرو اجرا  مواجهند.

نبود مجوز رسمي به معناي عدم برخورداري از امكان اجراي زنده در فضاهاي رسمي عمومي، عدم پخش از رسانه‌هاي داخلي و نداشتن دسترسي به حمايت‌هاي صنفي و مالي است. با اين حال بسياري از هنرمندان مستقل كه به مجوزهاي دولتي تن نمي‌دهند آثار خود را به‌ صورت رايگان يا با درآمد حداقلي در پلتفرم‌هاي اينترنتي منتشر مي‌كنند كه البته اگر اين آثار از طريق ناشران رسمي بين‌المللي و با ساز و كارهاي استاندارد منتشر شوند، درآمدهاي بسياري براي هنرمندان به دنبال خواهد داشت.  در برخي موارد نيز هنرمندان با كنسرت‌هاي زيرزميني، مجازي و غيرمجازي، هنر خود را رو در رو براي مخاطبان به  اجرا  مي‌گذارند.  در حالي كه مديريت فرهنگي و هنري تحت چارچوب‌ها، بيشتر در جهتِ اهدافِ خاص پيش رفته است، به مرور شاهدِ شكل‌گيري تشكل‌ها، آيين‌ها، جشن و جشنواره‌هاي خصوصي و مستقل نيز هستيم. برخي فرهنگ‌دوستانِ دغدغه‌مند، بدونِ احساس نياز به نهادهاي دولتي كه بعضا به ‌جاي حمايت، از آنان مزاحمت ديده‌اند، در تلاش براي فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري مستقل هستند. اما فعاليت و توليد آثار مستقل هنري در مواردي با فشارهاي  سليقه‌اي و فرهنگي روبه‌رو بوده و هنرمندان بعضا با محدوديت‌هاي جدي، احضار، ممنوع‌الفعاليتي يا مهاجرت اجباري مواجه شده‌اند. اين وضعيت، استمرار فعاليت هنري را با دشواري‌هاي فراوان همراه مي‌سازد.
با اين حال، يكي از پارادوكس‌هاي قابل ‌تامل در اين مسير، استقبال پرشور مخاطبان ايراني از موسيقي، سينما و در كل «هنرِ مستقل» است. آثار بدون مجوز (در رشته‌هاي مختلف)، در بسياري موارد، بيش از آثار رسمي شنيده، ديده يا خوانده مي‌شوند، در فضاي مجازي وايرال مي‌شوند و تاثير فرهنگي گسترده‌اي بر ذائقه عمومي مي‌گذارند؛ بي‌آنكه سازوكار قانوني مشخصي پشت آنها  باشد. در چنين وضعيتي، خودِ مخاطب به نهادي غيررسمي اما قدرتمند بدل شده است كه با انتخاب و تكرار، به هنرمندان اعتبار و پايداري مي‌بخشد. لايك‌ها، اشتراك‌گذاري‌ها، گوش دادن‌هاي شبانه، دعوت به كنسرت‌هاي خصوصي يا حمايتي، همه و همه به نوعي «پشتيباني مردمي»  بدل شده‌اند كه در نبود پشتيباني دولتي، بار اصلي حيات موسيقي و هنر مستقل را بر دوش مي‌كشند. اين امر گويي نشانه‌اي از سياستگذاري فرهنگي است. به نظر مي‌آيد دولت‌ها هنوز در تلاشند تا با الگوهاي قديمي دهه‌هاي گذشته، فرهنگ دهه جديد را مهندسي كنند، بي‌آنكه بپذيرند نسلي تازه، با ابزارهايي تازه، جهان‌بيني و خواسته‌هايي متفاوت در حال شكل دادن به آينده است.
موسيقي و هنر مستقل، در چنين فضايي، تنها يك ژانر هنري نيست؛ بلكه نوعي كنش اجتماعي و فرهنگي است. نوعي بيانيه بي‌كلام از سوي نسلي كه ديگر نمي‌خواهد براي «ديده شدن»، از فيلترهاي رسمي عبور كند يا براي تاييد شدن، بخشي از خودش را پنهان سازد. اين نسل، هنر را نه ابزار تبليغ، بلكه بازتاب زندگي‌اش مي‌داند؛ نه سرگرمي، بلكه ضرورت و شايد همين است كه موسيقي و در كل، هنر مستقل ايران را با تمام سكوت‌ها، حذفيات و فشارها، همچنان زنده نگه داشته است؛ صداقتي عريان و اميدي خاموش به فردا كه نيازهاي واقعي جامعه و همراهي مردم در آن نمايان است. 
* آهنگساز، موزيكولوگ و مدرس دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون