• 1404 چهارشنبه 27 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6019 -
  • 1404 سه‌شنبه 26 فروردين

ردپاي امارات در سوريه پسا اسد

محمدرضا بابايي

قيام‌هاي موسوم به بهار عربي كه از اواخر سال 2010 اولين جرقه آن در تونس زده شد و ديري نگذشت به برخي از كشورهاي خاورميانه تسري يافت؛ كه از پيامدهاي آن مي‌توان به سرنگوني برخي از رژيم‌هاي عربي، جنگ داخلي و بي‌ثباتي سياسي و اقتصادي اشاره كرد. انقلاب‌هاي عربي در طول يك دهه و نيم گذشته را مي‌توان در اصل يك دگرديسي ناقص از انقلاب‌ها و قيام‌هايي ناميد كه هرگز به موفقيت نرسيدند يا در خوشبينانه‌ترين حالت اهداف از پيش تعيين شده تحقق نپذيرفت. اين رخداد مهم، كشورهاي جهان عرب را به دو دسته تجديد‌نظر طلب و حامي وضع موجود تقسيم كرد. قطر اصلي‌ترين كشور تجديد‌نظر‌طلب بود. دوحه خلأ‌هاي سياسي-امنيتي در كشورهايي كه متأثر از قيام‌هاي بودند را بستري مناسب براي گسترش دامنه نفوذ سياسي خود به ويژه از طريق حمايت از جريان‌هاي نزديك به اخوان‌المسلمين مي‌دانست. در مقابل، امارات متحده عربي و عربستان سعودي از حاميان نظم موجود بودند و سرنگوني رژيم‌هاي عربي اقتدارگرا را خطري براي ثبات و بقاي سياسي خود تعبير مي‌كردند. از اين رو، شمال آفريقا و خاورميانه عربي به كانون رقابت‌هاي ژئوپليتيكي پيدا و پنهان امارات متحده عربي و قطر تبديل شد. در سوريه، اعتراضات مردمي در عرض كمتر از شش ماه به يك جنگ داخلي تمام عيار تبديل شد. قطر يكي از كنشگران منطقه‌اي اصلي در منازعات سوريه بود. دوحه خواستار سرنگوني حكومت اسد و روي‌كار آمدن يك نظام سياسي نزديك به خود بود. امارات متحده عربي، رويكرد محافظه‌كارانه‌اي را در قبال طرف‌هاي درگير در جنگ داخلي سوريه اتخاذ كرد. نزديكي اپوزيسيون سوريه به قطر و تركيه، ابوظبي را از نيات و اهداف سياسي مخالفان اسد در آينده نگران كرده بود. لازم به ذكر است كه رقابت‌هاي ميان امارات متحده عربي و قطر صرفا در اختلافات ايدئولوژيكي ميان اين دو كشور خلاصه نمي‌شود، بلكه ابعاد اين رقابت جنبه‌هاي ژئوپليتيكي و ژئواكونومي را نيز شامل مي‌شود. موقعيت ژئوپليتيكي متمايز سوريه، پتانسيل لازم را به اين كشور مي‌دهد تا بتواند در آينده نقش يك قطب ترانزيتي مهم را در حوزه انرژي منطقه ايفا نمايد. ژئوپليتيك سوريه براي قطر كه يكي از اصلي‌ترين صادركنندگان گاز مايع به اروپا است؛ بسيار وسوسه‌برانگيز مي‌باشد. امارات متحده عربي نيز به نوبه خود، درصدد ايجاد بازدارندگي در برابر مساعي ژئوپليتيكي قطر در سوريه مي‌باشد. البته ناگفته نماند كه يكي از اهداف بلندمدت ابوظبي، سرمايه‌گذاري در بنادر غرب سوريه و توسعه زيرساخت‌هاي اين بنادر است. البته در شرايط بي‌ثبات و ناآرام كنوني سوريه و فقدان اقتدار مركزي، تحقق اين هدف براي امارات حداقل تا كوتاه‌مدت و ميان مدت ميسر نيست. در حال حاضر تلاش ابوظبي، به تقليل نفوذ ژئوپليتيكي دوحه و آنكارا در سوريه خلاصه مي‌شود.

سياست المواني (بنادر) و مواضع دوگانه

امارات در سوريه

امارات متحده عربي در راستاي گسترش نفوذ ژئوپليتيكي و ژئواكونومي خود در منطقه، بخشي از ظرفيت‌هاي سياست خارجي خود را معطوف به بنادر راهبردي مشرف بر تنگه باب‌المندب، درياي سرخ و درياي مديترانه نمود. امارات با تاسيس شركت بين‌المللي بنادر دوبي (DP World) در سال 2005 اولين گام را در راستاي تقويت نفوذ خود در بنادر راهبردي كه در مسيرهاي ترانزيتي بين‌المللي قرار دارند، برداشت. در دوران پسا بهار عربي، و با توجه به خلأ قدرت موجود در منطقه و بي‌ثباتي‌هاي ناشي از آن، سياست دستيابي و نفوذ در بنادر استراتژيك مشرف بر تنگه باب‌المندب و منطقه شاخ آفريقا و مديترانه با جديت بيشتري دنبال شد. با وجود اين شرايط در سوريه تفاوت چشمگيري با ديگر مناطقي كه متاثر از سياست‌هاي امارات بود، داشت. سوريه نقطه تلاقي رقابت‌هاي ژئوپليتيكي و ژئواكونومي كنشگران منطقه‌اي و بين‌المللي است و علاوه بر آن تعدد كنشگران فراملي و فروملي غير دولتي، شرايط را براي ايفاي نقش فعال ابوظبي در اين كشور با چالش‌هاي عديده‌اي روبه‌رو كرده است. از اين رو، نخبگان امارات در طول يك دهه و نيم گذشته، مواضع دوگانه و بعضا متباين را در قبال تحولات سوريه اتخاذ كردند. در سال‌هاي نخست جنگ داخلي سوريه، نوعي همسويي ميان امارات و قطر در رابطه با آينده سوريه وجود داشت و آن چيزي نبود جز سرنگوني دولت بشار اسد. در آن برهه، سواد اعظم اپوزيسيون مسلح سوري متشكل از گروه‌هاي سكولار و ملي‌گرا بودند. تنها بعد از گذشت يك سال و چند ماه از آغاز جنگ داخلي، گروه‌هاي سلفي فرو و فرامرزي از يك سو و طيف‌هاي سياسي و نظامي نزديك به جريان اخوان‌المسلمين رشد و نفوذ چشمگيري پيدا كردند و بالطبع گروه‌هاي سياسي و نظامي سكولار و ميانه‌رو به حاشيه رانده شدند. اين مساله باعث شد تا ابوظبي در رويكرد خود تجديد نظر نمايد و موضع محافظه‌كارانه‌اي را در قبال تحولات سوريه اتخاذ نمايد. از بازه زماني 2013 تا 2017 سياست‌هاي امارات متحده عربي در سوريه صرفا به مبارزه با تروريسم و ارسال كمك‌هاي بشردوستانه به آوارگان سوري خلاصه مي‌شد. لازم به ذكر است كه تا سال 2015، تروريست‌هاي داعش موفق به تصرف بيش از نيمي از خاك سوريه شدند و در جبهه شمال نيز ائتلاف نظامي موسوم به جيش‌الفتح كه متشكل از گروه‌هاي سلفي بود و حمايت‌هاي تركيه و قطر را با خود به همراه داشت، به پيروزي‌هاي چشمگيري دست يافت. سقوط دولت بشار اسد توسط جريان‌هاي سلفي زنگ خطري براي امارات محسوب مي‌شود زيرا اين كشور سياست آشتي‌ناپذيري را در قبال تمامي جريان‌هاي سلفي و اخواني اتخاذ كرده است. از اين رو مي‌توان چنين استدلال كرد كه راهبرد ابوظبي در مبارزه با تروريسم صرفا محدود به داعش و گروه‌هاي سلفي همسو يا نزديك به آن نمي‌شود بلكه طيف وسيعي از گروه‌ها را شامل مي‌شود. تحولات نظامي سوريه در سال 2015، نخبگان ابوظبي را بر آن داشت تا روسيه را براي ورود به جنگ سوريه متقاعد نمايد. از زمان آغاز حضور نظامي روسيه در سوريه، جهت‌گيري سياسي امارات تغيير چشمگيري پيدا كرد و گام‌هايي براي عادي‌سازي روابط ديپلماتيك با دولت بشار اسد برداشته شد كه در نهايت منجربه بازگشايي سفارت اين كشور در دمشق شد. ابوظبي به خوبي مي‌دانست كه پيروزي گروه‌هاي مسلح غالبا سلفي متحد قطر به مثابه تقليل نقش و جايگاه امارات در منطقه تعبير مي‌شود؛ از اين رو، سياست همسويي با اسد براي نخبگان ابوظبي قابل توجيه بود. امارات تلاش‌هاي زيادي براي پذيرش مجدد دولت سابق در مجامع بين‌المللي انجام داد اما سقوط اسد در دسامبر 2024 منجر به تحقق همان چيزي شد كه ابوظبي نگران آن بود و آن چيزي نبود جز نفوذ فزاينده دوحه و آنكارا در سوريه.

امارات و قطر: فصل جديدي از رقابت‌ها

امارات متحده عربي و قطر هر دو بازيگران منطقه‌اي تاثيرگذاري محسوب مي‌شوند اما وزن و جايگاه ژئوپليتيكي آنها اجازه كنشگري فراتر از جايگاه آنها را نمي‌دهد. از اين رو، دوحه از طريق همسو‌سازي جامعه جهاني براي لغو تحريم‌هاي سوريه و اقناع آنها براي پذيرش حكومت جديد، درصدد پيشبرد اهداف خود است. در مقابل، ابوظبي نيز سعي دارد از خلأ‌هاي سياسي و امنيتي موجود در سوريه استفاده نمايند و با حمايت رسانه‌اي و سياسي از شبه نظاميان كرد در شمال شرق سوريه و همسويي با دروزي‌ها و علويان، حكومت جديد سوريه را با چالش مواجه كند. سياست‌هاي امارات و اسراييل در سوريه تا حد زيادي همپوشاني دارند، ابوظبي و تل‌آويو هر دو از نفوذ فزاينده آنكارا و دوحه نگران هستند و نسبت به اهداف و نيات حكومت جديد تشكيك و ترديد دارند. فضاي سياسي و امنيتي جديد در سوريه و كنشگري‌هاي امارات و قطر در اين كشور را مي‌توان فصل جديدي از رقابت‌ها و تضاد منافع ميان ابوظبي و دوحه تعبير كرد كه زمان پيروز اين رقابت‌ها را تعيين خواهد كرد. كارشناس جهان عرب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون