گروه حوادث
طي سال گذشته حوادثي رخ داده كه «اعتماد» در اين گزارش به مهمترين آنها پرداخته است. خودكشي سارق بانك ملي
۱۰ تير ماه ۱۴۰۳ حدود ساعت ۳ بعدازظهر «آرمين» سارق اصلي بانك ملي در يكي از بندهاي زندان تهران بزرگ با مصرف زياد قرص اقدام به خودكشي كرد. «اعتماد» در شماره ۵۸۰۴ گزارشي تحت عنوان «سارق اصلي بانك ملي اقدام به خودكشي كرد» منتشر كرد. يك منبع آگاه در اين راستا به «اعتماد» گفته بود: «همبندي او وقتي وارد اتاق شده آرمين را ديده كه روي زمين افتاده است، اما چيزي كه توجه او را جلب كرده قوطي خالي قرصهايي بوده كه روي تخت آرمين قرار داشته. همبندي آرمين سريع ماجرا را به افسر نگهبان اطلاع داده و آرمين به بهداري زندان تهران بزرگ منتقل شده، اما پزشك بهداري تشخيص داده كه وضعيت آرمين وخيم و اورژانسي است، به همين خاطر خيلي سريع آرمين را به بيمارستان لقمان حكيم منتقل و پزشكان معالج اقدامات لازم را آغاز كردند. آرمين حدود ساعت ۷ شب پس از اينكه سموم از بدنش خارج شد در بخش اين بيمارستان بستري و دو روز بعد به زندان تهران بزرگ منتقل شد.» يك منبع آگاه در مورد اين حادثه به «اعتماد» ميگويد: «آرمين از همان ابتدا با صدور كيفرخواست و مواجهه با اتهام افساد فيالارض خود را در بنبست ديد. همچنين مدت زمان بازداشت موقت اين متهمان نيز طولاني شد و آرمين هم به دليل همين موضوع و عدم رسيدگي به پروندهشان دست به خودكشي زد كه البته با اقدام بهموقع افسر نگهبان نجات پيدا كرد.»
۱۶ خرداد ماه سال ۱۴۰۱، هنگامي كه كارمندان خدمات بانك ملي شعبه دانشگاه تهران، در اصلي شعبه را باز و وارد آن شدند با تعجب مشاهده كردند؛ قفل كتابي پاركينگ، شكسته و تمامي سيمهاي تلفن و دوربينهاي مداربسته قطع و از كار افتاده است. كارمندان موضوع را به رييس شعبه و پليس ۱۱۰ اطلاع دادند. ماموران پس از بررسي صحنه جرم متوجه ميشوند؛ سارقان از در پاركينگ ساختمان وارد محوطه شدند و از طريق آب كردن در خزانه با دستگاه ذوب فلزات (هوا برش) مبادرت به شكستن قفل 250 فقره صندوق امانات كردند و سپس تمامي اموال موجود در 155 فقره صندوق را ربودند. «اعتماد» همچنين در شماره ۵۶۲۵ طي گفتوگو با سارق اصلي بانك ملي گزارشي با عنوان «من، آرمين سارق اصلي بانك ملي هستم» منتشر كرده و در آن به جزييات سرقت و انگيزه متهمان از زبان خود آنها پرداخته است.
قتل استاد موسيقي دانشگاه تهران با اسلحه صداخفهكن
۱۷ شهريور ماه ۱۴۰۳، «ياسمين رحمتي»، استاد موسيقي دانشگاه تهران به همراه نامزدش در خانهاي اجارهاي در روستاي پيربازار شهرستان رشت با اسلحه به قتل رسيد. يكي از اقوام نزديك ياسمين به «اعتماد» گفته بود: «تلفنهاي همراه ياسمين و نامزدش در دسترس نبوده و به همين خاطر خانواده ياسمين نگران شدهاند. مادر ياسمين از دوست صميمي او خواسته به خانه آنها مراجعه كند، اما وقتي دوست ياسمين به خانه آنها رفته، راز اين جنايت برملا شده است. قاتل يا قاتلان كارشان را خوب بلد بودهاند، چون همسايه مجاور خانه ياسمين هيچ صدايي از تيراندازي نشنيده است.» با اينكه حدود هفت، هشت ماه است كه از اين حادثه گذشته، اما خبري از دستگيري قاتل يا قاتلان آنها منتشر نشده است.
فاجعه معدن زغالسنگ طبس
انفجار معدن زغالسنگ طبس پرتلفاتترين حادثه مربوط به معادن در ايران بود كه در ۳۱ شهريور ماه ۱۴۰۳ در يكي از كارگاههاي شركت زغالسنگ معدنجوي طبس رخ داد. اين حادثه كه ناشي از نشت گاز متان بود منجر به انفجار در بلوك سي اين معدن شد كه بيش از ۵۰ كارگر جان خود را در اين حادثه از دست دادند. «اعتماد» در شماره ۵۸۶۶ گزارشي با عنوان «قتلگاهي در ۱۰۰۰ متر زيرزمين» منتشر كرده و به جزييات حادثه پرداخته است. يكي از كارگران در اين راستا به «اعتماد» گفته بود: «آن شب آنجا بودم. شب وحشتناكي بود. آخرين شيفت كارگران بود. قرار بود بعد از كار به خانههايشان بروند، اما جسد آنها به خانوادههايشان تحويل داده شد. يكي، دو هفته قبل از حادثه اكثر كارگران متوجه نشت بيش از اندازه گاز متان در معدن شده، اما نماينده پيمانكاران به آنها گفته بودند؛ اگر نميخواهيد كار كنيد تشريف ببريد حسابداري. تا اينكه آن شب در بلوك سي انفجار رخ داد، اما چون كارگاهها به هم متصل بودند كارگران بخشهاي ديگر هم خفه و كشته شدند. ايمني و تهويه معدن به شدت ضعيف بود. كارگران متوجه نشت گاز شده بودند، اما اجازه نداشتند آنجا را ترك كنند. مجبور شدند بمانند و بميرند. دو، سه روز قبل از انفجار، كارگاه به خاطر نشت گاز ريزش كرد، اما بعد از ريزش نماينده پيمانكاران به كارگران گفتند؛ برويد آنجا و از اول شروع كنيد. كارگران مشغول به كار شدند تا اينكه آن شب انفجار رخ داد. انفجار مهيبي بود و گاز بسيار زيادي بعد از اين انفجار پخش شد.» درحالي كه گزارشهاي متعددي پيرامون ايمن نبودن معدن و قصور شركت معدنجو منتشر شده است، وزير صنعت ، معدن و تجارت، محمد اتابك كه در محل حاضر شده بود، گفت: «هزينه كفن و دفن و بيمه متوفيان را تا رسيدن به نتيجه دنبال ميكنيم.» اين درحالي بود كه صحبتهاي وزير صنعت ، معدن و تجارت با واكنشهاي منفي در فضاي مجازي مواجه شد.
آزادي كيوان اماموردي
كيوان اماموردي، فارغالتحصيل رشته باستانشناسي از دانشگاه تهران، تابستان سال ۱۳۹۹ به اتهام آزار جنسي بعضي زنان و دختران، توسط مقامات قضايي بازداشت و با اتهام افسادفيالارض مواجه ميشود. او در سال ۱۴۰۲ از اتهام افسادفيالارض تبرئه و پرونده او درخصوص اتهام تجاوز به عنف به دادگاه يك كيفري استان تهران ارسال و ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۳ با «قيد وثيقه ۲۰ ميليارد توماني» از زندان آزاد ميشود. «اعتماد» در شماره ۵۹۳۷ گزارشي با عنوان «آزادي كيوان اماموردي با وثيقه ۲۰ ميليارد توماني» منتشر و در گفتوگو با وكلاي شكات و متهم گفتوگو كرده است. مهدي حجتي، وكيل كيوان اماموردي در بخشي از صحبتهايش گفته بود: «شعبه ۳۲ ديوان عالي كشور به اعتراض هر دو فرجامخواه رسيدگي كرد و در نهايت با رد اعتراض فرجامي وكيل شكات و نماينده دادستان، راي برائت آقاي اماموردي را ابرام كرد. پرونده به دادگاه انقلاب بازگشت و آنجا جهت رسيدگي به ادعاي شكات درخصوص تجاوز به عنف، به دادگاه كيفري يك تهران ارسال شد كه شعبه ۵ همين دادگاه تحقيقات مقدماتي درخصوص شكايت تجاوز به عنف را آغاز كرد؛ چراكه پروندههايي كه موضوع آنها جرايم منافي عفت است بايد مستقيما در دادگاه مطرح شود و دادسرا صلاحيت انجام تحقيقات درخصوص چنين پروندههايي را ندارد و مطابق با مقررات قانون آيين دادرسي كيفري، دادگاه بايد اقدامات لازم را براي تحقيقات مقدماتي انجام دهد. در حال حاضر شعبه ۵ دادگاه كيفري يك، مشغول انجام تحقيقات مقدماتي است و طبيعتا با حكم برائت آقاي اماموردي بايد از قرار وثيقه ايشان در دادگاه انقلاب رفع اثر ميشد، اما دادگاه انقلاب در رفع اثر از وثيقه بعد از صدور حكم اوليه خيلي تاخير كرد و موكل حتي تا مدتي پس از ابرام راي برائت خويش به لحاظ عجز از توديع وثيقه، بازداشت بود و پيگيريهاي ما هم به نتيجهاي نرسيد. در نهايت پس از آنكه دادگاه كيفري يك مبادرت به تفهيم اتهام تجاوز به عنف به موكل و برگزاري جلسه مواجهه حضوري با شكات كرد، قرار وثيقه ۳۰ ميليارد توماني براي موكل صادر شد كه مورد اعتراض ما قرار گرفت و پرونده جهت رسيدگي به اين اعتراض به دادگاه تجديدنظر استان ارجاع شد. دادگاه تجديدنظر ميزان وثيقه را نامتناسب تشخيص داد، اما ما معتقديم باتوجه به اينكه شكات در جلسه مواجهه حضوري به صراحت اعلام كردند كه دليلي بابت اثبات صحت ادعاي خويش داير بر ارتكاب تجاوز به عنف توسط آقاي اماموردي دراختيار ندارند، اصولا نبايد فعلا براي موكلم قرار تامين صادر ميشد. دادگاه تجديدنظر در راستاي رسيدگي به اعتراض ما به قرار وثيقه منتهي به بازداشت موكل، مبلغ ۱۰ ميليارد تومان از قرار وثيقه را كاهش و قرار وثيقه را به ۲۰ ميليارد تومان كاهش داد. پس از اعاده پرونده به شعبه ۵ دادگاه كيفري يك، وثيقه توسط خانواده موكل تامين شد و ايشان طي هفته گذشته از بازداشت رها شدند تا تحقيقات مقدماتي دادگاه به اتمام برسد؛ اگر تحقيقات به كيفيتي باشد كه ادعاي شكات به اثبات نرسد قرار منع تعقيب صادر خواهد شد و اگر مواردي كشف شود طبيعتا دادگاه با صدور قرار رسيدگي، جلسه رسيدگي برگزار ميكند.»
واژگوني اتوبوس دانشآموزان نخبه در كرمان
۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۳، رسانهها خبر واژگوني يك دستگاه اتوبوس حامل دانشآموزان نخبه كرماني را منتشر كردند. چهار دانشآموز و دو نفر ازجمله همسر سرايدار مدرسه و پسر ۷ سالهاش جان خود را از دست دادند. ۳۵ دانشآموز هم مصدوم شدند. اتوبوس ولوو بي۱۲ مدل ۱۳۸۲ فرسوده بدون صورت وضعيت راهي اردويي شد كه در راه بازگشت به دليل نقص فني ترمز بريد و حادثه تلخي را رقم زد. يكي از اقوام پريناز بحرينيپور، يكي از دانشآموزان جانباخته در مورد اين حادثه به «اعتماد» گفته بود: «اتوبوس فرسوده مدل بي۱۲ كه براي دانشآموزان نخبه مدرسه فرزانگان كرايه كرده بودند، صورت وضعيت آن صوري تهيه شده بود. مسوولان مدرسه اتوبوس را بهطور مستقيم از شركت تعاوني اجاره نكرده بودند. اين اتوبوس كارگران معدن را جابهجا ميكرده و معدنچيان را از شهرستان زرند به سمت معدن ميبرده است. مدير مدرسه به خاطر هزينه كمتر اين اتوبوس را كرايه و دانشآموزان را با آن راهي اردو كرده است.» اين فرد در ادامه ميگويد: «تمام دانشآموزاني كه داخل اتوبوس بودهاند ۱۸ سال داشته و دانشآموزان رشته رياضي فيزيك بودهاند. مدرسه بدون رعايت آييننامه اجرايي اردوهاي دانشآموزي، اين دانشآموزان را به اردوي يك روزه برده، اما موقع برگشت در سراشيبي اتوبوس ترمز بريده و چپ شده است. ما تقاضا داريم كه مسببان اين حادثه مجازات شوند تا ديگر هيچ كدام از مسوولان مدارس به طور غيرقانوني اتوبوس كرايه نكنند.»
قتل دانشجوي نخبه دانشگاه تهران
در شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، اميرمحمد خالقي درميان، دانشجوي ۱۹ ساله رشته مديريت دانشگاه تهران بود كه هنگام مراجعه به خوابگاه دانشگاه توسط دو سارق موتورسوار مورد حمله قرار گرفت و صبح روز بعد درگذشت. در پي اين حادثه، رييسجمهور، مسعود پزشكيان به حسين سيمايي صراف، وزير علوم، تحقيقات و فناوري ماموريت داد كه موضوع قتل اين دانشجو را به طور جدي پيگيري كند. در ۳۰ بهمن اعلام شد كه عاملان قتل خالقي دستگير شدند.
امير محمد خالقي حوالي ساعت ۹ شب ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ در مسير بازگشت به خوابگاه، مورد حمله دو سارق موتورسوار قرار گرفت. شاهدان عيني اعلام كردند كه او در تلاش براي دفاع از خود، با زورگيران درگير و بهشدت مجروح شد. ضربه چاقو به كتف، پهلو و قفسه سينه او وارد شده بود. بلافاصله او به بيمارستان شريعتي منتقل شد، اما به دليل شدت جراحات وارده، حوالي ساعت هفتونيم روز بعد جان خود را از دست داد. مراسم تشييع پيكر خالقي در ۲۷ بهمن در شهرستان درميان برگزار شد. كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران در بازبيني فيلم دوربينهاي مداربسته پي بردند خالقي درحالي كه كولهپشتي بر دوش داشته و در نزديكي ورودي خوابگاه بوده، دو مرد سوار بر موتوسيكلت به سمت او رفته و وقتي با مقاومت او مواجه شدهاند يكي از آن دو از موتور پياده شده و به سمت او حمله كرده است، اما وقتي خالقي كولهپشتي را از آنها گرفته، آنها با چاقو به او ضربه وارد كرده و سپس از محل جرم گريختند. مركز اطلاعرساني فراجا اعلام كرد كه تعدادي از مظنونان شناسايي و بازداشت شدند، اما اخبار در مورد دستگيري قطعي قاتلان را تكذيب كرد. قوه قضاييه و پليس ايران در ۳۰ بهمن اعلام كردند عاملان قتل خالقي دستگير شدند. «اعتماد» در شماره ۵۹۸۴ گزارشي تحت عنوان «فرزندم نخبه بود» منتشر و در آن با پدر اميرمحمد خالقي گفتوگو كرده است.
آزار جنسي و شكنجه دختر خردسال كه منجر به مرگ او شد
۲۷ دي سال ۱۴۰۳، رسانههاي محلي شهرستان بوكان واقع در آذربايجان غربي اعلام كردند كه دختربچه ۷ سالهاي به نام «نيان» بر اثر آزار جنسي و و شكنجه جان خود را از دست داده است. در اخبار اوليه اين خبر اعلام شده بود كه پدر اين دختر و دو زن دستگير شدند، اما پس از تشكيل پرونده و اعترافات متهمان مشخص شد پسر ۱۹ سالهاي كه به واسطه خواهرش پايش به خانه پدر اين دختربچه باز شده، آزار جنسي را مرتكب شده است. «اعتماد» در گزارش ۵۹۶۶ گزارشي با عنوان «متهم اصلي تعرض به نيان و مرگ او كيست؟» منتشر و در آن با مادر اين كودك گفتوگو كرده. او در بخشي از صحبتهايش گفته بود: «من از همسرم شكايت كردم. تمام بدن نيان زخم بوده و كبود؛ يعني پدر نيان در اين مدت متوجه اين زخمها و كبوديها نشده! حالا هم آمدند و پسر 19 سالهاي را معرفي كردند و گفتند آزار جنسي و شكنجهها توسط اين پسر صورت گرفته، اما من چنين چيزي را قبول ندارم. حتي همسرم آن شب نيان را پيش پزشكي به نام [...] در بوكان برده و به آن پزشك گفته دخترم اشتباهي قرص خورده، اما پزشك به ماجرا مشكوك شده و به همسرم گفته بايد حتما دخترتان را به بيمارستان برسانيد. آنها هم نيان را به بيمارستان رسانده و فرار كردهاند. وقتي همسرم براي بار دوم كه نميدانم به چه علت بوده به بيمارستان مراجعه كرده كادر درمان به او مشكوك شده و او را تحويل پليس دادهاند. آن خانم به همراه مادرش هم دستگير شده، اما اعلام كردهاند برادر خانمي كه با همسرم رابطه داشته مرتكب اين جنايت شده كه البته ما اين موضوع را قبول نداريم. بعد از اين ماجرا زماني كه شناسنامه دخترم را خواستند، مرا به جايي بردند تا آنجا را بگردم و شناسنامه را پيدا كنم. جايي كه رفتيم واحدي از يك آپارتمان بود و غير از يك موكت و وسايل نيان هيچ وسيله ديگري داخل خانه نبود؛ شبيه جايي بود كه انگار محل زندگي اعضاي يك باند بوده است. شنيدم اينها چند خانه كرايه كرده بودند. نميدانم اينها شغلشان چه بوده و چه كار ميكردند.»