دلايل جنگ تعرفهاي امريكاييها؟!
كيومرث كرمانشاهي
سازمان تجارت جهاني (WTO) به عنوان مهمترين سازمان در رابطه با تنظيم و تدوين قوانين مربوط به تجارت جهاني مطرح ميباشد كه به تنظيم ضوابط مربوط به تجارت در عرصه جهاني و همچنين حل و فصل اختلافات مربوطه به تجارت بينالملل رسيدگي ميكند. اين سازمان همانند ديگر سازمانها داراي يكسري قوانين و اصول ميباشد كه رعايت آن توسط كشورهاي عضو الزامي است، به همين خاطر سوالي كه مطرح ميشود، اين است كه آيا پيوستن به اين سازمان و ملزم شدن كشورها به اجراي قوانين آن ازسوي كشورهاي كمتر توسعه يافته امري درست ميباشد يا خير؟ و آيا الحاق كشورهاي كمتر توسعه يافته ازجمله ايران به چنين سازماني به صلاح تجارت كشورها هست يا خير؟ وظيفه مسوولان تجارت خارجي كشورمان چيست و در مقابل چنين اقداماتي چه بايد كرد؟ كشورمان ايران از حدود دو دهه قبل بررسي و پيگيري جهت الحاق در سازمان تجارت جهاني را در دستور كار تجارت خود قرار داد و با شركت در جلسات، مكاتبات متعدد و پرسش به سوالات مختلف اين سازمان كه مقر آن در شهر ژنو سوييس است؛ در ادامه به عنوان ناظر موضوع الحاق را در دستور كار داد كه با شروع تحريمهاي تجاري و تشديد آن موضوع الحاق به تعويق افتاد. اينك با رفتارهاي تجاري رييسجمهور امريكا و شروع جنگ تعرفهاي، فلسفه وجود اين سازمان زير سوال است و كارايي WTO بيش از گذشته از بين رفته است. رهبران فعلي امريكا ميگويند: مسوولان قبلي تجارت ما از جهانيسازي تصور غلطي داشتهاند: اول: جدا كردن توليد كالاها از طراحي آنان و ايده جهانيسازي مبني بر اينكه؛ كشورهاي ثروتمند، در زنجيره ارزش رشد ميكنند و بالا بروند. درحالي كه كشورهاي فقير كالاهاي سادهتري را توليد نمايند. به طور مثال: در جعبه آيفون نوشته شده؛ طراحي در كاليفرنيا و ساخته شده در شنژن چين يا جايي ديگر... تصور اين بود كه خارجيها صرفا در توليد ميمانند و ارزش افزوده طراحي نصيب امريكاييها ميشود. در صورتيكه آنها (چين) در حوزه علم و فناوري هم رشد و توسعه پيدا كردهاند. دوم: نيروي كار ارزان كه قبلا امريكا آن را در ديگر كشورها جستوجو ميكرد ولي باتوجه به ورود نيروي كار مهاجر از ديگر كشورها به امريكا، بهرهوري داخلي افزايش يافته و ديگر نيروي كار ارزان مزيتي نيست كه در خارج از ايالاتمتحده جستوجو شود. اين يعني شكست منطق جهانيسازي ولي شكست نوعآوري نيست. يعني اشتياق جهانيسازي به نيروي كار ارزان، براي نوآوري مضر بوده است. امروز اصل در تجارت نوآوري است. در حال حاضر كشورها به دنبال اقدامات تلافيجويانه در قبال افزايش تعرفههاي كشور امريكا است و اين تقابل ادامه دارد، اما آنچه مسوولان توليد و تجارت كشور ميبايست در دستور كار قرار دهند توجه به نوآوري و ايجاد ارزش افزوده در كالاهاي صادراتي است، چراكه متاسفانه ميانگين هر تن كالاي صادراتي كشور حدود ۳۵۰ دلار و ميانگين هر تن كالاي وارداتي به كشور حدود ۱۷۵۰ دلار است. ضمن اينكه توجه به تنظيم تعرفههاي وارداتي به تبعيت از اقدام متقابل با ساير كشورها ازجمله امريكا ضروري است، چراكه عليرغم تحريمها در اقدامات تعرفهاي اخير اين كشور و جنگ تعرفهاي با ساير كشورها، تعرفههاي كالاهاي وارداتي ايراني به امريكا كه ميزان آن به دلايل تحريم قابل توجه نيست، حدود ۱۰درصد افزايش يافته است. لذا ضمن توجه به هر دو مقوله نوآوري و نيروي كار و تلاش به منظور دستيابي به تراز تجاري مثبت، ضروري است همواره در تنظيم تعرفههاي تجاري به طور منطقي و هوشمندانه اقدام گردد.
كارشناس در تجارت بينالملل