يادداشتي از حسين فرجاد امين
نان از ما، آب از شما
آقاي مجاهد، نان ۵ ميليون تبعه افغان با ما، لااقل شما آبشان را تامين كنيد
حسين فرجاد امين
يك روز پس از اعلام آزادسازي آب از دريچههاي سد كمال خان، ذبيحالله مجاهد، سخنگوي طالبان رهاسازي آب سد كمال خان براي مصرف مردم سيستان ايران را تكذيب كرد. متعاقب اين تكذيبيه وزير آب و برق افغانستان نيز خبر رهاسازي آب را تكذيب كرد. هر چند كه موضوع رهاسازي آب براي مصرف ايران تكذيب شد و امروز بعد از گذشت 7 روز آبي به مرز ايران نرسيده است، اما موضوع به اينجا ختم نشد ولي طبق عادت عدهاي مغرض و معاند از طرح جنجال براي هيچ، هر كسي كه در افغانستان امكان نوشتن و انعكاس نظر خود را داشت در مذمت اقدام طالبان مطلبي نوشت و اظهارنظر كرد. به عنوان فردي كه سالهاي متمادي با افغانها در جلسات مختلف كميساران آب هيرمند حضور داشتم، ارزيابي خود را از اين وقايع جهت اطلاع خوانندگان عزيز به اشتراك ميگذارم.بعد از گذشت ۳۰ سال از امضاي قرارداد هيرمند از سال ۱۳۸۲ كه ساختار كميساران آب هيرمند شكل گرفت، ما افراد مختلفي را در پست كميسار آب هيرمند از طرف افغانستان تجربه كرديم ولي هر چه به سالهاي اخير ميرسيم كميساران افغان نسبت به حقابه جمهوري اسلامي ايران وفق معاهده هيرمند بياعتقادتر شدهاند. از آقاي مير عبدالغفور يحيي به عنوان اولين كميساران آب هيرمند تا آقاي خان محمد تكل به عنوان آخرين كميسار آب شايد بياعتقادترين فرد نسبت به حقابه ايران از آب هيرمند همين آقاي خان محمد تكل است. جواني كه بدون طي كردن ساختار ارتقاي مقام صرفا با استفاده از رانت فاميلي به مقام سرپرستي وزارت انرژي و آب افغانستان نيز رسيد و آنچه در كارنامه مديريتي او ثبت شده، فساد گسترده مالي در دوره كوتاه سرپرستي او در وزارت انرژي و آب است كه اين خود نشان از پايين بودن ميزان امانتداري و پايبندي او به اصول حرفهاي پست مديريتي است. خان محمد تكل كه بعد از فرار اشرف غني از كابل معلوم نيست فعلا در كدام اردوگاه پناهندگان افغان در انتظار دريافت پناهندگي است در يادداشتي به طالبان توصيه كرده كه درباره آب سياست كنيد، نه معامله. همين نكته را خوب است كه تمام مسوولان ذيربط جمهوري اسلامي ايران آويزه گوش خود كنند كه افغانها طي اين سالها با موضوع آب با ما سياسي بازي كردند و هيچگاه ارادهاي بر حل مسائل نداشتند. سياستمداران قديميتر دوره كنوني كه موقعيت خود را مديون جمهوري اسلامي ايران ميدانستند جوري سياست كردند كه نه جواب منفي قطعي به ما دادند و نه قرارداد هيرمند را اجرا كردند و هرگاه موضوع آب هيرمند با آنها مطرح شد، گفتند آب چه قابل شما را دارد، اگر ما يك قطره آب داشته باشيم با شما نصف ميكنيم تا اين آخري كه خود را فقط مديون امريكا ميدانست و با نهايت چشم سفيدي مقابل ما ايستاد و گفت آب در مقابل نفت. آقاي تكل در همين دوره رييسجمهوري اشرف غني مسووليت كميساران آب هيرمند و بعد هم سرپرستي وزارت انرژي و آب را بر عهده داشت و معلوم ميشود كه در اين چند سال علت بينتيجه بودن نشستهاي كميساران آب هيرمند تحت مديريت ايشان همين بوده كه او مامور سياستبازي با ما بود، تا ما را سرگرم موضوعات انحرافي كند و طرحهاي خود را با حمايت مالي دشمنان جمهوري اسلامي ايران در غرب افغانستان به ثمر برساند. شايد براي هموطنان گرامي عجيب باشد كه افغانستان در اين چند سال اخير كه راه و راهآهن، درمانگاه، پاسگاه مرزي، مدارس فني و حرفهاي و بسياري ديگر از تاسيسات را ما با پول خودمان براي آنها ساختيم و پولهاي كمكهاي خارجي را صرف ساختن سد سلما، سد كمال خان، سد بخشآباد و بالا بردن ارتفاع سد كجكي كردند ولي در همين دوره حتي جرات نكردند به سمت آبهاي حوضه آبريز كابل نزديك شوند كه تمام آن وارد پاكستان ميشود و پاكستان به آنها اجازه ساخت حتي يك آببند نداد. در اسفند ماه ۱۳۹۱ شركت طوس آب در مناقصه ساخت پروژه شبكه آبياري گمبيري در ولايت ننگرهار برنده شده بود. با تجهيز كارگاه و شروع كار، شركت تهديد شد كه كارشان را تعطيل و پروژه را اجرا نكنند و بعد كه تهديد كارساز نشد در شب ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ مهندس عاشوري سرپرست كارگاه شركت طوس آب را ترور كردند و بعد از اين ترور پروژه رها و تكميل نشد. بعدها دكتر تيتسو ناكامورا ژاپني مدير موسسه خيريه ژاپني پياماس كه مردم ولايت ننگرهار را در مديريت آبها و جنگلها كمك ميكرد ترور كردند. او چندين پروژه آبياري را در ولايت ننگرهار و كنر با شيوههاي خاص خودش طراحي و عملي كرد كه در نتيجه آن صدها هزار نفر از گرسنگي نجات پيدا كردند او را براي اين ترور كردند تا مبادا طرحهاي او در توسعه كشاورزي ميزان مصرف آب را در ولايت ننگرهار بالا ببرد تا مبادا آب كمتري به پاكستان برسد. يك مطالعه ساده در طرحهاي مصوب وزارت انرژي و آب افغانستان در سالهاي اخير نشان ميدهد كه بيشترين بودجه را براي ساخت سد در حوضه آبريز هيرمند و هريرود اختصاص دادند.اين خباثتها از ديد كارشناسان ايراني پوشيده نبود ولي مسوولان عالي نظام نگاهشان به افغانستان همواره نگاه پدرانه بود و اقدامات افراد مغرض را به عامه مردم تسري نميدادند. همين نوع رفتار موجب شده كه همچنان راه مهاجرت به ايران از هر نقطه ديگر دنيا سهلتر است. رفتار اتحاديه اروپا را با اين متقاضيان افغان مهاجرت به كشورهاي اتحاديه ملاحظه كنيد. دولت انگليس درخواست پناهندگي تعداد قابل توجهي از افرادي كه در همين چند ماه اخير به اشكال مختلف خود را به خاك انگلستان رساندهاند، رد كرده و گفته است هيچ تهديدي از سوي طالبان متوجه آنها نيست و قصد دارند همه آنها را به افغانستان عودت دهند. اين در حالي است كه طبق آمارهاي موجود روزانه حدود ۵ هزار نفر بهطور غيرمجاز وارد ايران ميشوند و نمايندگيهاي ايران در افغانستان نيز روزانه ۴ هزار رواديد ورود يك ماهه صادر ميكنند كه هيچ كدام از اينها در مدت يك ماه از ايران خارج نميشوند. مسوولان كشور توجه داشته باشند كه در اين شرايط بحران كرونا و وعده دولت مبني بر ايجاد يك ميليون شغل در سال هر قدر شغل ايجاد كنند توسط اتباع كشور همسايه اشغال ميشود و نوبت به كارگر ايراني نميرسد، چراكه كارفرمايان ايراني ترجيح ميدهند با تبعه غيرقانوني كار كنند كه نتوانند حقوق خود را طبق قانون كار پيگيري كنند. حالا كه آقاي خان محمد تكل به طالبان توصيه ميكند كه با آب سياست كنيد نه معامله، ما هم به مسوولان توصيه ميكنيم كه با موضوع اتباع افغانستان كه بيضابطه به سمت ايران سرريز شدهاند، سياست كنيد. اولين اقدام اين خواهد بود كه طالبان آب مصرفي اتباع افغانستان كه به علت سياستهاي طالبان آواره كشور ما شدهاند را علاوه بر حقابه هيرمند تحويل دهند. شما اين موضع را اتخاذ كنيد تا ببينيم آيا باز هم آقاي مجاهد و وزير آب انرژي طالبان ادعاي خود را تكرار ميكنند كه آب را براي كشاورزان نيمروز رها كردند و ايرانيها سهمي از اين آب ندارند. امروز ديگر ترديدي باقي نمانده است كه ساخت سد كمال خان با اين مشخصات فني از ابتدا ساختارش براي ندادن سهم و حقابه ايران بود و اگر باور كرديم كه ميخواهند از سد كمال خان حقابه ما را بدهند معلوم ميشود كه ما هنوز اينها را كه يك نمونه امروزي آن خان محمد تكل است، نشناختهايم. آقاي تكل در يادداشت خود به كنترل آبهاي خروجي از ايران به سمت عراق اشاره كرده است كه ايرانيها هم به عراق آب نميدهند. البته ايشان به خوبي از اصل موضوع باخبر است كه ايران هيچگاه براي كنترل آب رودخانههايي كه در قرارداد ۱۹۷۵ به آنها اشاره شده سازهاي نساخته است و نكته ديگر اينكه پنج ميليون جمعيت ايران آواره سر عراقيها نيستند. اينكه ۵ ميليون تبعه افغانستان در ايران دارند آب مصرف ميكنند ولي در شبكههاي اجتماعي افغانستان از انحراف آب به گود زره ابراز شادماني ميكند نشانه چشم سفيدي اين جماعت است كه از ديد خان محمد تكل ناديده انگاشته شده است.