• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5084 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۷ آذر

سرگذشت هكلبري‌فين

حسن لطفي

شايد اگر پيشنهاد پرويز زاهدي را گوش مي‌دادم و سال 1377 كتاب سرگذشت هكلبري‌فين نوشته مارك‌توين با ترجمه نجف دريابندري را مي‌خواندم به اندازه امروز لذت نمي‌بردم و به انتخابش احسنت نمي‌گفتم. آن سال پرويز زاهدي به ما داستان‌نويسي مي‌گفت و بعد از بحثي كه درباره كليدر محمود دولت‌آبادي داشتيم چندان دل‌مان با هم نبود (شايد هم من اين‌طور فكر مي‌كردم) با آنكه از همه بچه‌هاي دوره پنجم مركز اسلامي آموزش فيلمسازي بيشتر دنبال داستان و داستان‌نويسي بودم سر كلاسش راحت نبود. وقتي هم ديگران با او به قهوه‌خانه ورودي باغ فردوس مي‌رفتند ترجيح مي‌دادم توي باغ كه حالا موزه سينما شده چرخ بزنم و به نقش‌ها و گچبري‌هاي قشنگ ساختمانش نگاه كنم. از وقتي هكلبري‌فين را طور ديگري خوانده‌ام و متوجه قدرت آن شده‌ام دلم براي پرويز زاهدي تنگ شده است. با خودم مي‌گويم كاش جواني باعث نمي‌شد تا گمان كنم آدمي كه مثل من فكر نمي‌كند همه حرف‌هاش پرت و پلا نيست. كاش مخالفت دولت‌آبادي كه آن روزها برايم بهترين نويسنده ايران بود باعث نمي‌شد تا ضمير ناخودآگاهم ديوار بلندي براي نزديك شدن به او بكشد. ديواري كه از همه بيشتر باعث خسران خودم شد. باز خدا را شكر كه در آن زمان دگم‌انديشي در مصدر پستي سياسي نبودم. پستي كه به واسطه آن ناگزير بودم براي ديگران تصميم بگيرم. ديگراني كه به من اعتماد كرده بودند و نام مرا از صندوق رايي بيرون آورده بودند. در آن صورت آدم يكسونگر و دشمن‌ساز درونم اگر با كسي قهر مي‌كرد فقط خودش ضرر نمي‌كرد. ديگران هم از او محروم مي‌شدند. مثل كودكي نبود كه سر سفره به دليلي درست يا غلط پا پس بكشد و لب به غذا نزند. نزند و تنها خودش گرسنه بماند. حكم كسي را داشت كه رفته بود تا براي عده‌اي گرسنه غذا بياورد. اما بعد به دليلي كه چندان موجه نبود خودش سير مي‌خورد و براي ديگران هيچ نمي‌آورد. نمي‌خواهم از اين مثال لگدي به اشتباهات جواني بزنم. قصدم تلنگري به همه كساني است كه گاه عنادشان با كساني كه مثل خودشان حرف نمي‌زنند و نمي‌انديشند آنقدر زاويه مي‌گيرند كه حرف درست و خيلي درست آنها را نمي‌شنوند. يادشان مي‌رود كه حرف‌هاي خوب فقط پيش خودشان و تاييد‌كنندگان‌شان نيست. البته گذشته از اينها قصدم انتقال پيشنهاد پرويز زاهدي درباره سرگذشت هكلبري‌فين هم هست. اگر قصد نويسندگي داريد اين كتاب الگوي خوبي براي شماست. اگر خوانديد و اين‌طور احساس نكرديد، بدانيد چند سال زود يا چند سال دير سراغ آن رفته‌ايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون