تلاشهاي آليشيا كريستيان فاستر
حسن لطفي
راننده تاكسي ساخته كمنظير مارتين اسكورسيزي را بارها ديدهام . در هر بار تماشا هم بازي دونيرو و جودي فاستر را ستايش كردهام . البته تا مدتها نميدانستم اسم دخترك ريزجثه فيلم با بازي درياد ماندنياش چيست . نام جودي فاستر با بازيش در نقش كلاريس (شخصيت فيلم سكوت برهها ساخته جاناتن دمي) وارد حافظهام شد . لحظات برخوردش با دكتر لكتر (با بازي آنتوني هاپكينز) را دوست داشتم، اما زماني به احترامش از جا برخاستم كه براي دستگيري بوفالو بيل به در خانهاش رفت و در تاريكي به او شليك كرد . گمان نميكنم كسي بتواند بهتر از او اين صحنه را بازي كند . خصوصا لحظهاي كه كلاريس تيري در تاريكي رها كرده و ميخواهد دوباره اسلحهاش را فشنگگذاري كند . در اين نما او به خوبي توانسته ترس، عجله و شجاعت را با هم به نمايش بگذارد . البته شيوه بازيش هم به خوبي توانسته تغيير شخصيت او را از دختر آرام ولي مقتدر به پليسي مسلط نشان دهد . در اينكه اين تسلط بر نقش به سادگي به دست نيامده و تجربه بازيگري او كه از ششسالگي شروع شده در تبلور آن تاثير گذاشته شكي نيست . اما با نگاه به بازي قدرتمندش در فيلم راننده تاكسي مشخص ميشود در پانزدهسالگي و هنگام بازي در اين فيلم چيزي از سيسالگي به وقت بازي در سكوت برهها كم ندارد . اين ادعا وقتي پذيرفتنيتر ميشود كه شخصيتهاي اين دو فيلم را با هم مقايسه كنيم و دريابيم ميان اين دو از نظر خصوصيت و ويژگيهاي فردي فاصله زيادي است . فاصلهاي كه بينندهاي مانند مرا طوري گمراه ميكند تا به سرعت متوجه يكي بودن بازيگرش نشود. شايد اگر جايي براي دوستي از بهترين بازيگران زن سينماي دنيا صحبت نكرده و از جودي فاستر و دخترك فيلم راننده تاكسي به عنوان دو بازيگر مورد علاقهام نام نبرده بودم بازهم تيتراژ فيلم راننده تاكسي را سريع رد ميكردم و بازهم متوجه نميشدم جودي فاستر در پانزدهسالگي هم خوش درخشيده است . البته در اين شكي نيست كه كارنامه بازيگري او همانند كارنامه بازيگران قدر ديگر اوج و فرود دارد . اوج و فرودي كه نشانگر اين نكته مهم است كه در سينما بازيگري وصل به فيلمنامه خوب و كارگرداني خوبتر است . البته در اين راه نبايد از انتخاب درست و تلاش خلاقانه بازيگران هم غافل شد. انتخاب و تلاشي كه در دوران بازيگري جودي فاستر يا كاملتر بگويم آليشيا كريستيان فاستر قابل قبول است.