نبرد سومه
مرتضي ميرحسيني
«روزها، حتي هفتهها، آتش بمباران بيوقفه توپخانه - به قول ارنست يونگر، گردباد فولاد - بر سر دشمن ميباريد تا خطوط دفاعياش ضعيف شود و به زيرزمين پناه برد و آنگاه امواج مردان از خاكريزها... بالا ميرفتند... تا به سوي آتش مسلسلهايي بشتابند كه دستهدسته دروشان ميكرد» (اريك هابسبام، عصر نهايتها.) نبرد 141 روز طول كشيد. بيشتر از 3 ميليون سرباز در مراحل مختلف آن حضور داشتند و نزديك به 300 هزار نفرشان همانجا كشته شدند. نبرد سومه (سُم) يكي از صحنههاي هولناك جنگ اول جهاني بود كه تابستان 1916 آغاز شد و پاييز همان سال در چنين روزي به پايان رسيد. يك طرفش نيروهاي امپراتوري آلمان بودند و در طرف ديگر قواي متحد جمهوري فرانسه و پادشاهي انگليس ميجنگيدند. نبرد سومه نزديك رودخانهاي به همين نام، واقع در شمال فرانسه درگرفت و به يكي از خونينترين درگيريهاي كل تاريخ بشر تبديل شد. چرا؟ مورخان چند دليل براي آمار بالاي كشتههاي اين نبرد برميشمرند. اول اينكه شرايط آن منطقه كوچك، پيشروي را براي هر طرفي كه قصد پيشروي داشت دشوار ميكرد و حركت از يك سو به سوي ديگر جز با پذيرش تلفات چندهزارتايي ممكن نميشد. دوم اينكه سلاحهايي كه در دست سربازان بود و براي كشتن طرف مقابل به كار ميرفت نسبت به گذشته مرگبارتر شده بودند.
توپها مسافت دورتري را ميزدند و انفجار گلولههايشان هم تلفات بيشتري ميگرفت. مسلسلها هم به آساني هر تعداد سرباز كه در مقابلشان قرار ميگرفتند درو ميكردند. در اين شرايط آلمانيها در سنگرهاي مستحكمشان موضع گرفته بودند و حتي زير سنگينترين آتش توپخانهها هم از جاي خودشان تكان نميخوردند. انگليسيها - يا در واقع فرماندهانشان - نيز به پيشروي، حتي در بعيدترين احتمالات اصرار ميكردند و به روايت سايت هيستوري «پسران جوان را موج پشت موج به سوي مرگ ميفرستادند.» در آن مقطع از جنگ اول جهاني، نيروهاي آلماني دستور گرفته بودند حتي يك وجب از مناطق اشغالي عقبنشيني نكنند و به هر قيمتي كه شده راه پيشروي نيروهاي دشمن را ببندند. انگليسيها و فرانسويها هم مصمم بودند تا با ضربهاي سنگين و تحميل شكستي قاطع به آلمانيها، روند جنگ را به سود خودشان برگردانند و به ماجرايي كه تا همان جا هم بسيار بيشتر از پيشبينيهاي اوليه طول كشيده بود پايان دهند. از اينرو در سومه دو سپاه در شرايطي باهم ميجنگيدند كه يك طرف در سنگرها به دفاع ايستاده و به هيچ قيمتي عقبنشيني نميكرد. طرف ديگر هم به هدفي كمتر از رسيدن به سنگرهاي دشمن و تسخير آنان راضي نميشد. البته ناگفته نماند كه بسياري ميگويند يكي ديگر از عواملي كه آمار كشتههاي سومه را تا اين اندازه بالا برد، اشتباهات فرماندهان انگليسي و نقشههاي نادرست آنان در ميدان نبرد بود. از همان نخستين روز رويارويي -به خطا - گمان ميكردند يك حمله گسترده كار را تمام ميكند. اما كار تمام نميشد. حمله هرقدر گستردهتر بود، شمار تلفات هم بيشتر ميشد. اما آنها بعد از هر شكست، دوباره براي حمله گسترده بعدي برنامهريزي ميكردند و زندگي چند هزار جوان ديگر را به قمار ميگذاشتند. سرانجام درگيريها بدون نتيجه قطعي به پايان رسيد. حدود 150 هزار آلماني، نزديك به 420 هزار انگليسي و بيشتر از 200 هزار فرانسوي در سومه كشته يا زخمي شدند، بهايي سنگين براي 8 كيلومتر ساحل لجني.