مستر جان و آقا جلال
حسن لطفي
با آنكه ميدانم جان هيستون و جلال مقدم شباهت زيادي به هم ندارند، اما بهطور ناخودآگاه، هر بار كه نام يكيشان را ميشنوم و فيلمهايي كه بازي كردهاند را تماشا ميكنم به ياد آن ديگري ميافتم. اينكه ميگويم شباهت زيادي ندارند با حذف فيلمنامهنويس، كارگردان، نويسنده مطبوعات و بازيگر بودن هر دو نفرشان است. از اين نظر مستر جان و آقا جلال شبيه يكديگرند. بگذريم از آنكه هيستون تا آخرين سال عمرش (1987) فيلم ميساخت و تعداد فيلمهايي كه كارگرداني كرد بيش از پنج برابر فيلمهاي جلال مقدم است. آن هم درحاليكه آقا جلال از سال 1365 كه فيلم چمدان را به عنوان هشتمين فيلم زندگياش ساخت ديگر مجال كارگرداني هيچ فيلمي را پيدا نكرد و تنها موفق شد با بازي در چند فيلم (هي جو، سرب، مار، هامون، سايه خيال و...) حضور خودش را روي پرده سينما حفظ كند. پرده سينمايي كه براي او و همتاي امريكايياش مكاني امن براي به اشتراك گذاشتن دنيايي بود كه از ذهن آنها بيرون ميآمد و روي پرده سينما جان ميگرفت. سينمايي كه هر دونفرشان با ساخت فيلمهاي متنوع نشان دادند به تنوع مضمون در آن باور دارند. البته در اينكه تعداد بيشتر فيلمهاي جان هيستون در مقام كارگردان (42 فيلم) مجال بيشتري براي بيننده فيلمهاي كلاسيك فراهم ميسازد تا متوجه اين تنوع شود. از اولين فيلمش شاهين مالت كه در سال 1941 ساخته شد و به نظر خيليها بهترين فيلم او و يكي از فيلمهاي ماندگار تاريخ سينما و سبك نوآر است تا آخرين فيلمش (مردگان در سال 1987) جان هيستون فرصت ساخت همه جور فيلمي داشته است. فيلمهايي كه اگر چه در بيشتر موارد استادانه ساخته شده است اما همانند يكديگر نيستند. شايد بتوانم به درستي بگويم، از نظر مضمون و ژانر، شباهت چنداني ميان فيلمهاي شاهين مالت، از ميان اقيانوس آرام، گنجهاي سيرا مادره (گنج سي را مادره)، جنگل آسفالت، مولنروژ، كازينو رويال، مردي كه ميخواست سلطان باشد و... اين فيلمساز كلاسيك نيست. در مورد جلال مقدم هم كم و بيش همينطور است. فيلمهاي خانه خدا، سه ديوانه، فرار از تله، پنجره و... او شبيه يكديگر نيستند. اين هم يك شباهت ديگر ميان مستر جان و آقا جلال است. شباهتي كه گمان نميكنم براي من در كنار هم قرار دادن اين دو هنرمند تاثيري داشته باشد. همانطوركه جوايز اسكار جان هيستون و فيلمهايش باعث نميشود آنها را از هم دور ببينم و وقت تماشاي نقش جلال مقدم در فيلم هامون به ياد بازي جان هيستون در فيلم محله چينيها (ساخته رومن پولانسكي) نيفتم. آن هم درحاليكه نقشها و جنس بازيها هيچ شباهتي به هم ندارد. هر دو روان بازي ميكنند اما تفاوت بازيها و نقشها باهم زياد است. بيشترين شباهت اين دو در قد رعنا و هيكل تنومندي است كه آنها را عظيم و سر به آسمان نشان ميدهد. عظمتي كه انگار عالم سينما باعث به ديده آمدنش شده است. چه خوب كه در پنجم آگوست 1906 ميلادي در نواداي ميزوري كودكي به نام جان به دنيا آمد. اگر اين اتفاق نميافتاد بايد وقت تماشاي آقاجلال در فيلم هامون به ياد چه كسي ميافتادم؟!