• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4993 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۴ مرداد

مرگ سرتيپ رياحي

مرتضي ميرحسيني

محمدتقي رياحي متولد چالشتر بود، نزديك شهركرد كه آن زمان بخشي از استان اصفهان محسوب مي‌شد. اما از دارالفنون تهران ديپلم گرفت و بعد به دانشكده افسري رفت.
اوايل دوران رضاشاه، همراه با جمعي از دانشجويان براي ادامه تحصيل راهي فرانسه شد. آنجا هم مكانيك خواند و هم علوم نظامي را دنبال كرد. بعد به ايران برگشت و خدمت به ارتش را انتخاب كرد.
نظامي‌گري را دوست داشت، اما در كنار آن، در دانشگاه هم تدريس مي‌كرد. سال 1330 بود كه درجه سرتيپي گرفت و همان زمان رييس اداره تسليحات و مهمات ارتش شد.
اما آنجا نماند و با اوج‌گيري ماجراي ملي كردن صنعت نفت ايران، مجبور به پذيرش نقشي ديگر شد. به واسطه مهدي بازرگان به آبادان رفت و رياست پالايشگاه نفت آنجا را به عهده گرفت.
مي‌گويند «رياحي توانست از تعطيلي پالايشگاه جلوگيري كند و تا حد امكان در گردش چرخ‌هاي صنعت نفت كشور كوشيد.» چند ماه بعد -در شروع دومين دوره نخست‌وزيري مصدق- به وزارت دفاع رفت و مجري دستورات دولت شد.
حكم بازنشستگي پيش از موعد جمعي از مخالفان سرشناس مصدق را امضا كرد و عده زيادي را هم از مقام‌هاي حساس و مشاغل كليدي كنار گذاشت. سپس، در اسفند 1331 جاي محمود بهارمست را در رياست ستاد ارتش گرفت و كوشيد تنش همچنان موجود ميان ارتش و دولت را مهار و مديريت كند و جلوي تشديد بحران را بگيرد.
رياحي از آغاز جنبش نفت تا روز آخر دولت مصدق از دستورات نخست‌وزير پيروي مي‌كرد، اما -به نوشته فردوست- همچنان به شاه به عنوان فرمانده كل قوا وفادار بود و از ضديت با دربار پرهيز داشت. حتي زماني كه دستور به دستگيري نصيري داد و توطئه 25 مرداد را خنثي كرد و مانع سقوط دولت شد، باز همچنان باورش اين بود كه فرمانده اصلي ارتش نه نخست‌وزير كه شاه است. اما بعد از كودتاي 28 مرداد و سقوط دولت مصدق، او هم محاكمه و به زندان محكوم شد.
فهرست اتهاماتش از دستگيري نصيري و خلع سلاح گارد شاهنشاهي شروع مي‌شد و به حذف نام شاه از مراسم صبحگاه پادگان‌هاي ارتش مي‌رسيد.
 برايش درخواست اشد مجازات يعني اعدام كرده بودند، اما درنهايت به جرم «ايستادگي مقابل قيام ملي و مخالفت با حكومت مشروطه سلطنتي» فقط به 3 سال زندان محكوم شد، چون مصدق مردانه مسووليت همه‌ چيز را پذيرفت و گفت كه رياحي و ديگران، همگي فقط مجري دستورات من بودند و اگر جرمي هم اتفاق افتاده باشد (كه نيفتاده) به من برمي‌گردد.
رياحي پس از تحمل محكوميت، راه خود را از راه حكومت پهلوي جدا كرد و به نوشته باقر عاقلي (در كتاب شرح حال رجال سياسي) «پس از پايان مدت زندان، به بخش خصوصي رفت و با تني چند از دوستان خود به كار آپارتمان‌سازي پرداخت و از شغل پردرآمد بساز و بفروش ثروتمند شد.» چندي بعد از ايران رفت و در فرانسه مقيم شد. جالب اينكه بعد از انقلاب به كشور برگشت و -با حكم مهدي بازرگان، رييس دولت موقت- مدت كوتاهي هم وزير دفاع بود. اما نه او در اين مقام دوام آورد و نه دولتي كه او وزيرش بود سرپا ماند. دوباره راهي فرانسه شد و همان‌جا (در شهر نيس) در سال 1367 در چنين روزي درگذشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون