سردار نقدي و ماجراي كتك زدن عبدالله نوري
سردار نقدي در گفتوگويي كه با برنامه رودررو داشت و متن كامل آن در سايت رجانيوز ذيل عنوان افشاگريهاي وي چاپ شده درباره بسياري شايبههايي كه در مورد ايشان وجود دارد از جمله تابعيت غيرايرانياش پاسخ داده و آنها را رد كرده است. به گفته وي شبكههاي اينترنتي بينالمللي دروغگو و بسيار رذل هستند كه پدر بنده اهل يزد بودند پدر ايشان فوت ميكنند و از آنجا كه ايشان بسيار به كربلا علاقه داشتند يزد را به مقصد كربلا ترك ميكنند. بنابراين من عراقي نيستم. البته بنده خيلي هم با اين موضوع مشكلي ندارم. در بخشي از برنامه مجري از او ميپرسد «اين ادعا كه شما عبدالله نوري را كتك زدهايد را باز كنيد.» پاسخ سردار نقدي به اين پرسش جالب توجه است.
«اين هم از همين مواردي است كه در خيابان، مترو، فرودگاه تا بنده را ميبينند ميگويند با كدام دست بود كه زديد بده ما آن دست را ببوسيم. چرا؟ چون رسوا شدند. آن آقا كه از اسراييل دفاع ميكند و محكوم شد، و هيچ ننگي بالاتر از اين براي يك مسلمان نيست كه از اسراييل دفاع كند و نسلهاي بعد از او بايد به گونهاي از پدربزرگ خود فرار كنند، آن يكي هم كه فرار كرد و رفت انگلستان و در مجلس بزم آلسعود شركت كرد. الان به بنده ميگويند با كدام دست زدهايد تا ما ببوسيم، من ميگويم من نبودهام اين كار رسانهاي است. فضا به گونهاي نيست كه من اين كار را بد بدانم، ميگويم اين واقعيت نداشته است. ببينيد دو نفر ميآيند و يكسري حرفهاي بسيار زشت و ضدانقلابي ميزنند... اصلا براي چه به نماز جمعه ميآييد، معلوم است كه بدنه مردم به شما واكنش نشان ميدهند، قطعا درگيري رخ ميدهد. منتها آن روز از روزهايي بود كه اصلا بنده موفق نشدم به نماز جمعه بروم و اين موضوع در دادگاه ثابت شد. حالا ميآيند حرف درست ميكنند، شك درست ميكنند، اصلا روزنامهاي كه اين مطالب را عنوان كرده بود به دليل اين تهمت دروغ بسته شد. با وجود آنكه صاحبش فرد با نفوذي بود و آقازاده بود و ميتوانست همه كار را با فشار انجام دهد.»