دام از زيستگاهها خارج شود
آرش قدوسي
به نظر من مهمترين چالش براي جمعيت بسيار شكننده يوز، مرگومير افراد باقيمانده جمعيت به خصوص مادههاست كه در سالهاي اخير تنها در زيستگاههاي شمالي (منطقه توران و مياندشت) مشاهده شدهاند. كشتار توسط سگهاي گله و دامداران و همچنين جادههايي كه اين منطقه را قطع ميكنند، خطرهاي اصلي از بين رفتن يوز در اين منطقه هستند و در رتبه بعدي تعداد كم طعمههاي دشتزي (آهو و جبير) بقاي اين افراد را تهديد ميكنند. جمعيت يوز آسيايي بيشك توان احياي خود را با از دست دادن اندك افراد باقيمانده نخواهد داشت و بدين جهت هر يك از اين چالشها بايد به صورت جدي و سريع از ميان برداشته شوند. بدين منظور، بعد از شناسايي كريدورهاي يوز، ايمنسازي جادهها از طريق كاهش سرعت، فنسكشي و ايجاد زيرگذرها نقش اساسي دارند كه طرحهايي براي اين منظور تهيه شده ولي همچنان اجرايي نشدهاند. همچنين گلههاي دام از برخي نقاط حساس اين مناطق بايد خارج شده و در ساير نقاط نيز تعداد سگهاي گله كاهش يافته و در ازاي از دست رفتن دام به وسيله گوشتخواران، ضرر و زيان آنها بايد به صورت مستقيم و كامل پرداخت شود. در اين خصوص اقدامات خوبي براي انتقال آغلها از محدوده پارك ملي توران صورت پذيرفته كه بايد ادامه يابد. ضمنا شكار غيرمجاز علفخواران در اين مناطق به حداقل كاهش يافته، زمينههاي بقاي اين گونهها فراهم شود و حتي در مناطقي جمعيتهايي از اينگونهها از ساير مناطق منتقل شوند.
در كنار اين فعاليتها، تحقيق در زمينه علل كاهش جمعيت يوز در زيستگاههاي جنوبي بايد كامل شده و ضمنا برنامه تكثير در اسارت يوز با استفاده از يوزهاي موجود در اسارت بايد با جديت پيگيري شود تا زمينه معرفي مجدد آنها به زيستگاههاي مناسب فراهم شود. براي فعاليتهاي ذكر شده عزم جدي ملي لازم است و در اين خصوص بايد از نظرات كارشناسان بينالمللي در اين خصوص بهره جست.
محقق پسادكتراي دانشگاه هومبولت برلين
و دكتراي حفاظت از حياتوحش