مساله آب و وقتي كه نداريم
انوش نورياسفندياري
مساله اصلي در حوزه آب مساله مديريتي است. واقعيت اين است كه شهر تهران به لحاظ جمعيتي به نسبت پايداري رسيده و حتي صحبت از فرستادن مهاجر از تهران به ساير نقاط هم مطرح است. به همين دليل تاكنون روش مديريتي بر اين بوده است كه به هر روش و هر قيمتي كه شده آب براي تهران تامين شود. بر اين اساس تامين آب سالانه پايتخت به رقم 1 ميليارد و 300 ميليون متر مكعب رسيد. به طور ميانگين 30 درصد از آب تامينشده از آب زيرزميني است و 70 درصد از آب سطحي. كيفيت منابع آب سطحي ما به دليل شرايط نامناسب مديريت آبخيز دچار مشكل است و از طرفي كيفيت آبهاي زيرزميني هم به لحاظ كيفي مسالهدار است. اين يعني علاوه بر موضوع كميت، موضوع كيفيت آب تهران هم مطرح بوده و هست. بخش اعظم آبي كه در تهران مصرف ميشود (يعني بالاي 80 درصد) دوباره به صورت فاضلاب بازميگردد و بايد پالايش شود تا به محيطزيست آسيب نرساند. اين فاضلاب از طريق رود-درههايي كه در تهران وجود دارند به سمت جنوب شهر ميرود و در آنجا مشكلاتي را ايجاد ميكند. براي همين لازم است شيوه مديريتي بايد به صورتي باشد كه بشود بين چرخه آب يعني آبي كه از آسمان ميبارد و به صورت روانآب حتي منجر به سيل و خسارت ميشود و آبي كه از طالقان، كرج، لار و لتيان به سوي تهران ميآيد به شكل مناسبي مورد استفاده و پسابها هم حتيالامكان در تامين نيازها مورد توجه قرار بگيرد. در حال حاضر پس از كشمكشهاي زياد تازه موفق شدهايم كه براي آبياري فضاي سبز از آب لوله استفاده نكنيم. اما به هر حال براي حفظ فضاي سبز تهران حدود 250 مليون مترمكعب آب برداشت ميشود كه رقم بسيار بالا و قابل توجهي است. در كنار اين موضوع حدود 20 تا 30 درصد تلفات آب داريم. به طور مشخص در مورد تهران اين ميزان از تلفات آب بازميگردد به قدمت لولهها و بافت شهري بسيار فرسوده گستردهاي كه در پايتخت وجود دارد و مزيد بر علت ميشود. از طرف ديگر اندازهگيري، كنترل آب و نرخگذاري حجمي آب هم به شكلي است كه در مجتمعها به صورت تجمعي است و به صورت تفكيكي امكانپذير نيست براي همين جرايمي كه به مصرفهاي بالا تعلق ميگيرد از آنجايي كه روي كل مجتمع سرشكن ميشود...
اثر بازدارندگي خود را از دست دادهاند و تنها اثرشان، اثر درآمدي براي شركت آبوفاضلاب است.
اين مشكلات مزمن از قبل در تهران وجود داشتهاند و حالا به دليل بارشهاي اندكي كه امسال داشتيم و شدت گرفتن خشكسالي، طبيعتا اين مشكلات خودشان را بيشتر نشان ميدهند و بايد مورد توجه قرار بگيرند. معمولا در چنين شرايطي آخرين راهحلها به سمت جيرهبندي و قطع آب ميرود كه خسارتهاي زيادي را ايجاد ميكند و قبل از آن نقطه، بايد تدابيري اتخاذ شود. قبلا هم سابقه داشته كه به عنوان راهحل فشار آب را كمتر ميكردند كه خودش منجر به اين ميشود كه در مجتمعها ناچار آب را پمپاژ كنند. يا اينكه از آب زيرزميني بيشتر بهرهبرداري كنند كه مشكل كيفيت آب را همراه دارد و مردم را به سوي استفاده بيشتر از تصفيهكنندهها ميبرد، يعني عملا هزينه مضاعف به مصرفكنندگان تحميل ميشود. همه اينها يعني ما نياز به يك تحول در نظام مديريتي داريم كه هم مشاركت مردم در آن قويتر ديده شود و هم شيوههاي عرضه بيشتر به هر قيمت مورد تجديدنظر قرار بگيرد.
اينكه در مورد وضعيت بد آب تهران زياد نميشنويم به اين دليل است كه اطلاعات شفاف نيست و تصميمات پشت درهاي بسته گرفته ميشود، يعني ترجيح به ادامه روند موجود است. اگر اين مسائل علني مطرح شوند و مردم در جريان آن قرار بگيرند، نارساييهاي مديريتي خودش را نشان ميدهد و به دنبال آن مطالبات و درخواستهاي مشخصتري از سوي مردم مطرح ميشود كه اين موضوع براي كساني كه علاقهمند به حفظ وضعيت موجود هستند، مطلوب نيست. هرچه ميگذرد مديريت آب شهري سختتر ميشود و راهحلهاي بازسازي و تغيير با دشواريهاي بيشتري مواجه ميشوند، براي فرار از همين سختي است كه گروهي علاقه دارند همان رويه موجود را حفظ كنند و تن به اين مشكلات ندهند. در اختيار گذاشتن اطلاعات، پاسخگويي به مردم و جلب همكاري آنها يكي از همان راههاي دشواري است كه از آن حذر ميشود.
شرايط دشواري براي كشور ما پيش آمده؛ به صورت خاص براي تهران. در برنامه ششم قرار بر اين بود 11ميليارد متر مكعب كاهش برداشت داشته باشيم كه در كنار اقدامات ديگر مانند انتقال آب و باروري ابرها و استفاده از آبهاي ژرف تقريبا فراموش شده است و طبيعتا چهره واقعي قضايا با همان سرعتي كه منابع آب كم ميشوند، خودش را آشكارتر نشان ميدهد. اين شرايط فرصتي است تا تصميمات جديتر با سرعت بيشتري گرفته شوند؛ زياد وقتي باقي نمانده است.
عضو انديشكده تدبير آب ايران