ادامه از صفحه اول
جنگ و انقلاب در ايران، پيوندها و كاركردها-2
پرسش يادشده ناظر بر «كاركرد انقلاب در وقوع جنگ» است. از نقطه عزيمت «كاركرد جنگ بر جامعه ايران»، ميتوان پرسش ديگري را طرح كرد مبني بر اينكه ظرفيتهاي سياسي- اجتماعي و فرهنگي جامعه ايران كه درگير پيروزي انقلاب و استقرار نظام جديد بود، چه تاثيري در شكلگيري تفكر و رفتار دفاعي ايران در برابر تهاجم عراق داشت؟ چنانچه روشن است؛ در پرسش نخست، كاركرد انقلاب و در پرسش دوم، كاركرد جنگ بر جامعه و نظم سياسي، مورد تاكيد قرار گرفته است. پاسخ به دو پرسش يادشده، در حالي كه روي كاركرد تمركز دارد اما در عمل، سطحي از تعامل ميان جنگ و انقلاب را روشن خواهد كرد. عراق با استفاده از تهديد و قدرت نظامي، «نظام سياسي» ايران را براي گرفتن «امتياز سياسي» و تغيير در مناسبات ميان دو كشور، تحت فشار قرار داد. جنگ به عنوان متغير بيروني در حالي آغاز شد كه نظام سياسي ايران در حال استقرار بود، هرچند هنوز چهره اصلي آن در برابر چالشهاي درون ساختاري و فشارهاي بيروني روشن نشده بود. عراق به اين باور بود كه نظام سياسي ايران تحت تاثير جنگ، تضعيف يا تغيير خواهد كرد و عراق چگونگي و سطح مناسبات ميان دو كشور را از موضع برتر و به سود عراق تعيين خواهد كرد. هر چند ظرفيتهاي موجود در جامعه ايران بر اثر وضعيت حاصل از پيروزي انقلاب، به دليل مناقشات سياسي- اجتماعي و نيز وضعيت گذار به نظم جديد، چندان آشكار نشده بود اما با واكنش جامعه ايران به حمله عراق به ويژه در شهرها و مناطق مرزي، سطح جديدي از تعامل ميان جامعه ايران با ساختار سياسي، بر محور مفهوم دفاع از انقلاب و كشور، در برابر متجاوز شكل گرفت كه به معناي امكانپذيري مقاومت در برابر حمله عراق بود. بازتوليد قدرت سياسي- امنيتي حاصل از انسجام سياسي و واكنش دفاعي ايران در برابر تجاوز عراق، زمينههاي بسيج اجتماعي را به سمت جبههها فراهم كرد. چنين تحولي، قدرت دفاعي را در چارچوب دفاع از انقلاب و كشور، از طريق مشاركت مردمي فراهم كرد. در واقع پويايي دروني جامعه ايران، نه تنها موجب حفظ تعادل نظامي- امنيتي ايران در برابر شوك ناشي از حمله عراق و پيامدهاي آن شد بلكه ثبات سياسي و قدرت دفاعي كشور را سامان داد. بر پايه توضيحات يادشده، ميتوان درباره كاركرد جنگ و انقلاب چنين نتيجهگيري كرد: 1- كاركرد جنگ بر انقلاب موجب شد، موجوديت نظام سياسي برآمده از انقلاب و ساختارهاي آن در واكنش به تجاوز عراق، نه تنها حفظ شد بلكه سمتگيري آن در سياستگذاريهاي سياسي- امنيتي و اقتصادي- اجتماعي، تحت تاثير جنگ شكل گرفت.
2- كاركرد انقلاب بر جنگ موجب شد، بازتوليد قدرت دفاعي- تهاجمي ايران، متاثر از پويايي اجتماعي و مشاركت مردمي، موجب شكلگيري ساختارهاي جديد نظامي- امنيتي از طريق سپاه و بسيج شد. دفاع در برابر متجاوز، آزادسازي مناطق اشغالي و پيشروي در خاك عراق، در يك جنگ طولاني حاصل آن است.
آرمانهاي انقلاب؛ از تثبيت تا اجرا
اين آسيب اساسي رقابتهاي سياسي را از محور اصلي خود كه همانا رقابت بر سر تامين بيشتر و بهتر منافع عمومي است، منحرف كرده است. بهطور خلاصه ميتوان گفت كه مشكل كشور ما از حيث نگاه به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامي، مشكل تثبيت ارزشها و عمومي كردن آنها نيست، بلكه مشكل اجراي آنها در چارچوب منافعي است كه اكنون به منافع گروهي تقليل پيدا كرده است.
تغييرات در رسانه ملي درست يا غلط
فارغ از نوع پاسخهايي كه به اين سوالات داده خواهد شد، آنچه مهم است اينكه دانش و تجارب مديريتي ايران و جهان نشان ميدهد كه اقدامات سريع و تغييرات زياد بدون پشتوانه مطالعاتي از يكسو و عدم دستيابي به هماهنگي اكثريت ذينفعان اصلي يعني پرسنل رسانه ملي و مخاطبان از سوي ديگر، آن را با شكست مواجه ميسازد و هزينههاي زيادي را بر منابع عمومي و كشور تحميل ميكند. ٭مشاور و مدرس ارتباطات كاربردي