توليد ناخالص 54 هزار ميليارد توماني تابستان بعد از 33 ماه اتفاق افتاد

نرخ رشد اقتصادي 4درصدي براي تابستان سال 93 ازسوي بانك مركزي نشان از توليد ناخالص54 هزار ميليارد توماني اين فصل گرم حاصل شده است. نگاهي به آمارهاي بانك مركزي نشان مي‌دهد در شرايطي كه متوسط توليد ناخالص داخلي كشور طي فصول مختلف سال‌هاي 90 تا 92 رقمي معادل 51 هزار ميليارد تومان بوده است ميزان توليد ناخالص تحقق پيدا كرده در تابستان سال 93 رقمي معادل 54 هزار ميليارد تومان بوده است. ميزان توليد ناخالص كشور در فصول مختلف نشان مي‌دهد ميزان محقق شده در تابستان امسال بعد از تابستان سال 90 بالاترين ميزان ايجاد ارزش افزوده در اقتصاد كشور بوده است كه كارشناسان اقتصادي متفق القول اين وضعيت را ناشي از ايجاد يك ثبات نسبي در فضاي اقتصادي كشور دانسته‌اند. در اين ميان گزارش بانك مركزي از وضعيت توليد ناخالص ملي در كشور گوياي اين نكته نيز هست كه سهم بخش صنعت و معدن در توليد ناخالص ملي در تابستان سال جاري به حدود 7/24 درصد رسيده است يعني در اين فصل از سال جاري بخش صنعت و معدن كشور رقمي معادل 4/13 هزار ميليارد تومان ارزش افزوده يا به عبارتي ثروت در اقتصاد كشور خلق كرده است كه اين رقم در مقايسه با 5/12 هزار ميليارد تومان و سهم 5/23 درصدي اين بخش درتابستان سال 92 گوياي رشد اين بخش واقعي توليد كشور است، عبارتي كه نهاونديان، رييس دفتر رييس‌جمهور در گفت‌وگوي ويژه خبري از آن به عنوان تحقق اهداف اقتصادي مقاومتي ياد مي‌كند. البته اين وضعيت هنوز با نقطه مطلوب فاصله دارد زيرا اقتصاد كشور تلاش دارد از ركود عبور كند، آمارها نشان مي‌دهد ميزان توليد ناخالص اقتصاد كشور در سال 1390يعني نخستين سالي كه سرعت رشد اقتصادي كشور سير نزولي خود را آغاز كرده است ميزان توليد ناخالص داخلي (به قيمت ثابت سال 93) رقمي معادل 216 هزار ميليارد تومان بوده است، اين رقم در سال 92 به حدود 197 هزار ميليارد تومان سقوط كرد يعني حجم اقتصاد ايران معادل 19 هزار ميليارد تومان يا 6/8 درصد كوچك شده است اگر دولت بخواهد شرايط رونق واقعي را در اقتصاد ايران محقق سازد بايد ميزان توليد ناخالص كشور را ازمرز 216 هزار ميليارد تومان سال 90 بالاتر ببرد در آن صورت است كه تازه مي‌توان مدعي شد ابعاد اقتصاد كشور در حال رشد واقعي است و دولت يازدهم توانسته است در اعداد و ارقام اقتصاد ايران را از چاله‌يي بيرون بكشد كه در سال‌هاي پاياني دولت قبل در آن افتاده است. در حال حاضر ميزان توليد ناخالص توليد شده در اقتصاد ايران طي نيمه اول سال رقمي معادل 2/102 هزار ميليارد تومان بوده است و اگر بخواهيم به حجم اقتصادي سال 90 بازگرديم در نيمه دوم سال بايد بالغ بر 114 هزار ميليارد تومان ارزش افزوده ديگر نيز در اقتصاد ايران خلق شود يعني بايد اقتصاد كشور در نيمه دوم سال جاري در مقايسه با نيمه دوم سال 92 معادل 13درصد رشد كند، آن هم تنها براي رسيدن به نقطه صفر يا همان لبه چاله دولت دهم براي اقتصاد ايران. در واقع نياز به جهشي داريم كه با وضعيت فعلي و فشارهاي خارجي تنها به معجزه قابل تشبيه است، دولت يازدهم نيز توان خلق اين معجزه را ندارد. ولي در مقابل اين دولت با بازگرداندن اميد به فضاي مولد اقتصاد كشور در همين 16 ماهه نخست فعاليت خود توانسته است حداقل بخشي از آنچه معجزه مي‌دانيم را محقق كند. طي سال‌هاي 90 تا 92 ركود مانند جذام در حال بلعيدن اقتصاد ايران بوده است و امروز با گذشت 16 ماه از فعاليت دولت يازدهم با وجود تمامي نقص‌هايي كه مي‌توانيم به دولت يازدهم وارد بدانيم پيشروي جذام اقتصاد ايران متوقف شده ولي دوران نقاهت و بهبود اقتصاد ايران بي‌شك تعجيل بردار نيست و زير سوال بردن همين اقدامات نيز تحت عنوان نقد يا ارزيابي خلف‌وعده‌هاي انتخاباتي تنها به زيان اقتصاد ملي خواهد بود زيرا رفع آنچه برسر اقتصاد ايران رفته است نياز به زمان و مديران لايق دارد.