• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3140 -
  • ۱۳۹۳ يکشنبه ۷ دي

مرتضي مبلغ در گفت‌وگو با «اعتماد» از تغيير تاكتيك منتقدان مي‌گويد

«تيم رسانه‌يي دولت» از عهده وظيفه خود برنمي‌آيد

   رضوانه رضايي‌پور  / انتقاد از منتقدان، وجه مشترك تمامي سخنراني‌هاي رييس‌جمهور شده است. منتقداني كه البته اين موضوع را برنمي‌تابند و آن را در تضاد با حرف‌هايي مي‌دانند كه حسن روحاني از ابتداي رياست‌جمهوري خود عنوان كرد. آنجا كه همه را به نقد از دولت دعوت كرد. اما وي هيچگاه نمي‌دانست كه برخي براي نقد هيچ مرزبندي را قايل نيستند و اين بند از سخنان وي را در برخورد با همه انتقادات رييس دولت يازدهم در بوق و كرنا مي‌كنند. گلايه رييس‌جمهور از همين افراد است. كساني‌كه سايه منافع گروهي و جناحي خود را بر سر مصالح ملي انداخته‌اند. اما چرا هميشه بار وظيفه پاسخگويي به منتقدان و تفكيك بين انتقادها بر عهده شخص حسن روحاني است؟ مرتضي مبلغ اما پاسخ خوبي به اين پرسش دارد. وي دليل اصلي اين اتفاق را ضعف عملكرد تيم رسانه‌يي دولت يازدهم مي‌داند. تيمي كه از ابتدا نيز محل انتقاد بسياري از جمله، حاميان دولت بوده است، اين‌بار نيز از سوي يكي از حاميان دولت عملكردش زير تيغ نقد قرار گرفت. مرتضي مبلغ در مورد منتقدان دولت نيز گفت. منتقداني كه به گفته اين چهره اصلاح‌طلب عامل اصلي بسياري از مشكلاتي بودند كه هم‌اكنون همان را دستاويزي براي انتقاد از دولت قرار داده‌اند. كساني كه به جاي اينكه عذرخواهي كنند، دست پيش را گرفته‌اند. كساني كه ديگر به تعبير رييس دولت يازدهم، «گروه خاص» لقب گرفته‌اند، نشان از اين دارد كه حسن روحاني به درستي آنها را شناخته است و يك تنه از هر تريبوني براي مبارزه با آنها استفاده مي‌كند. گفت‌وگوي «اعتماد» با مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات در ادامه مي‌آيد:

    به نظر شما، انتقاداتي كه رييس‌جمهور در هر سخنراني آن را بر زبان مي‌آورد، مانند آنچه در سفر استاني اخير شاهد بوده‌ايم كه وي از يك جريان خاصي نام برد كه انتقاد از دولت را پيگيري مي‌كنند، چقدر به جاست؟

نفس انتقاد، به خودي خودي نه تنها هيچ اشكالي ندارد، بلكه مفيد و سازنده است. انتقاد اگر با مباني درست و منطقي همراه باشد، طبيعي است كه نقاط ضعف را روشن مي‌كند و مسوولان را وادار به پاسخگويي مي‌سازد و مجموع آن در جهت پيشرفت و توسعه مي‌تواند موثر واقع شود. اما مشكلي كه امروزه گريبانگير دولت شده، اين است كه جرياناتي كه مسبب مشكلات و آسيب‌هاي فوق‌العاده عميق و گسترده، از سال‌هاي گذشته هستند و امروز بايد پاسخگوي ضررهايي كه به كشور وارد كرده‌اند باشند، و از سياست‌هايي كه اعمال كردند عذرخواهي كنند، نه تنها اين كار را نكردند بلكه امروز مدعي شدند و انتقاداتي را به دولت وارد مي‌كنند. انتقاداتي كه عمدتا مربوط به گذشته و عملكرد جرياني است كه خود از آن دفاع مي‌كردند. در واقع اين عمل نوعي دست پيش گرفتن و مصادره به مطلوب به شمار مي‌آيد. همين موضوع، نكته‌يي است كه آقاي روحاني نيز به خوبي به آن اشاره كرده و مورد اعتراض خود قرار مي‌دهند كه چرا منتقدين بدين گونه عمل مي‌كنند. وگرنه طبيعي است كه نفس انتقاد، آن هم انتقادي كه با مباني درست و منطقي همراه باشد، كاملا لازم است.

   پس با اين توضيحات، انتقادات رييس‌جمهور را وارد مي‌دانيد؟

بله، وي به درستي متوجه همين گروه خاص شده‌اند. چون حسن روحاني بارها اعلام كرده كه از انتقادات استقبال مي‌كنيم. واقعا اين جريانات به‌گونه‌يي انتقاد مي‌كنند كه هدف‌شان انتقاد نيست، بلكه در دو مورد خلاصه مي‌شود. يكي فرافكني و فرار از پاسخگويي به رفتارها و مواضع گذشته خود است و دوم اينكه به هر حال آنها يكه تازي‌هايي را كه در گذشته داشته‌اند، اكنون ندارند و با اين اعمال مي‌خواهند به نحوي منافع گذشته خود را بازتوليد كنند. به همين دلايل است كه به اين اقدامات دست مي‌زنند كه رييس‌جمهور نيز به خوبي از آنها مطلع است.

   آيا درست است كه منتقدان دولت يازدهم تاكتيكي متفاوت را با آنچه منتقدان دولت سابق در پيش گرفته بودند در پيش گرفتند؟ اينكه منتقدان فعلي از ابزاري به نام قدرت برخوردارند، رسانه‌هايي را در اختيار دارند، براي برگزاري همايش‌ها خيلي آزاد عمل مي‌كنند و بسياري از موارد ديگر كه مي‌توان گفت در دولت‌هاي قبل امكانات اينچنيني در اختيار منتقدان وجود نداشته است.

اين مساله، امري روشن و مشخص است. رودربايستي را كنار بگذاريم. ببينيد نحوه برخورد صدا و سيما به عنوان يك رسانه عمومي و متعلق به تمام ملت در ساليان گذشته در برابر دولت‌هاي نهم و دهم چگونه بوده و مقايسه و مشاهده‌يي با همين نحوه برخورد با دولت يازدهم داشته باشيم. تفاوت‌ها به خوبي مشخص مي‌شود. در همان سال اول دولت يازدهم، انتقادات، اعتراضات و انعكاس مسائل و مشكلات در سطح گسترده كاملا محسوس شكل گرفت. اما در سال‌هاي گذشته نه تنها هيچ خبري از اين دست مسائل نبوده بلكه يك جهت‌گيري كاملا طرفدارانه و توجيه‌كننده سياست‌ها در پيش ‌گرفته مي‌شد. از همين جا برسيم به كساني كه با استفاده از رسانه‌هاي خاص و روابط خاص درصدد ايجاد مشكلاتي براي دولت هستند و همين‌طور كه گفتم به جاي جوابگويي سعي مي‌كنند دست پيش را بگيرند كه پس نيفتند.

   آيا سخنراني‌هاي هرچند وقت يك‌بار رييس‌جمهور مي‌تواند پاسخ خوبي به اين منتقدان باشد؟ منتقداني كه با تغييري تاكتيكي، هرچند چيزي براي انتقاد ندارند اما دنبال بهانه براي انتقاد از دولت يازدهم هستند.

بالاخره اين هم يك نوع واكنش به انتقادات است. به هرحال رييس‌جمهور تشخيص مي‌دهد كه حداقل يك پاسخ كلي را به اين رفتارها بدهد تا مردم آگاه شوند كه برخي جريانات كه انتقادات آنچناني دارند، هويت رفتاري‌شان چيست و طبيعي است كه بايد روشنگري‌هاي بيشتري نيز در اين زمينه براي جامعه انجام شود. البته بايد دوباره متذكر شوم تا خلط مبحث صورت نگيرد. بايد از دولت انتقاد شود و اينكه بخشي از رفتارهاي دولت قابل نقد است و ضروري هم هست كه اين نقد انجام شود، بر جاي خود قرار دارد. بسياري از افراد هستند كه انتقادهاي منصفانه و درستي از دولت دارند كه در جاي خود مطرح شده و بايد هم مطرح شود و دولت هم بارها هم مطرح كرده كه از انتقاد استقبال مي‌كنيم و حتما بايد اينگونه باشد و سعي شود كه به آنها عمل كند. بحث در جاي خود محفوظ است. و اين حرف كه برخي از روي قصد و غرض خاصي انتقاد مي‌كنند و منظورشان انتقاد نيست كه ما اين را تخطئه مي‌كنيم، به معناي توجيه همه رفتارهاي دولت هم نيست. اين دو مرز، بايد تفكيك شود كه كسي فكر نكند تخطئه اين افراد افراطي به معناي توجيه هرگونه رفتار دولت است.

   شما به روشنگري‌هاي بيشتري هم از سوي دولت  اشاره كرده‌ايد. اما اين روشنگري‌ها چگونه بايد صورت بگيرد تا دولت متهم نشود كه در برابر منتقدان صبور نيست و دولت رفتاردوگانه‌يي را با دعوت به نقد و سپس برخورد با آنها در پيش گرفته است.

يكي از انتقاداتي كه به دولت وارد مي‌شود و به همين موضوع هم مربوط مي‌شود، تيم رسانه‌يي دولت است. اين تيم به درستي از عهده پاسخگويي به مسائل مختلف جامعه برنيامده و برنخواهد آمد. اين تيم بايد فعال شود و قوي به صحنه بيايد. انتقادات را تفكيك كند و انتقادهاي درست را بپذيرد. و انتقادهايي كه از سر غرض است و سمت و سوي تخريب دارد و از سوي كساني هست كه خود مسبب آن هستند را خيلي شفاف توضيح دهند و فضاي اطلاع‌رساني دقيق و موثري را به جريان بيندازد. اما متاسفانه اين امر را از تيم رسانه‌يي دولت نمي‌بينيم و عمده بار اين وظيفه بر عهده رييس‌جمهور است. مشكلي كه بايد قطعا برطرف شود.

   حال رييس‌جمهور به تنهايي چگونه مي‌تواند با اين منتقدان مقابله كند؟

طبيعتا به تنهايي نمي‌تواند. هم مشاورين عالي رييس‌جمهور و هم تيم رسانه‌يي دولت بايد به كمك رييس‌جمهور بيايند و در مقابل انتقادات مختلف توضيحاتي را ارايه كنند تا به درستي تفكيكي بين انتقاد منطقي و درست از كساني كه انتقادات‌شان ماهيت ديگري دارد، انجام شود.

   پس نتيجه اين برخورد رييس‌جمهور چه مي‌تواند باشد؟آيا تنها تاثير آن را بايد در افكار عمومي ديد يا در موضع منتقدان هم مي‌تواند تاثيرگذار باشد؟

‌به هرحال حداقل «روشنگري» است كه نسبت به افكار عمومي جامعه انجام مي‌شود كه روند جامعه به چه صورتي است و چه اتفاقاتي در فضاي سياسي كشور در حال روي دادن است. بالاخص اينكه در اين انتقاداتي نيز كه صورت مي‌گيرد، منتقدان كاري با مصالح ملي ندارند بلكه بر سر منافع گروهي و جناحي خود انتقاد مي‌كنند و در واقع منافع ملي را قرباني منافع فردي خود مي‌كنند. اين امر مقداري براي جامعه روشن خواهد شد و بايد اين روند هم تقويت شود تا آگاهي بيشتري را موجب شود. اما تغيير موضع منتقدان، چندان اهميتي ندارد. گرچه ممكن است مواضع آنهايي را كه وجدان سالمي دارند متاثر سازد اما مهم اين است كه جامعه آگاه و روشن شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون