تابويي كه شكسته شد توافق جامع يا موقت؟
جاويد قربان اوغلي
حدود ۱۱ سال قبل (۲۰ خرداد ۱۳۹۳) در همين ستون روزنامه اعتماد در يادداشتي تحت عنوان «تابويي كه شكسته شد» نوشتم: «سال قبل در چنين روزهايي (قبل از انتخابات ۲۴ خرداد) حتي تصور اينكه ايران و امريكا اينگونه فارغ از جنجالها بتوانند دور يك ميز رو در روي هم به گفتوگو بنشينند فرضي محال مينمود.... و اگر بزرگترين دستاورد جديد مذاكرات ايران با قدرتهاي جهاني موسوم به ۱+۵ را شكست اين تابو بدانيم، بيراهه نرفته و سخن به گزاف نگفتهايم... اينكه چه عامل يا عواملي در اين ديوار بياعتمادي با استحكام بيش از ۳۰ سال شكاف و ترك انداخت موضوع اين يادداشت مختصر نيست و شايد پرداختن به آن در اين مقطع نيز اهميت چنداني نداشته باشد. مهم اين است كه رويكرد مذاكره بين دو طرف براي برونرفت از مشكلات و برطرف كردن موانع حداقل در موضوع پرونده هستهاي و دستيابي به توافق، خواست و نيازي دوطرفه است كه تهران و واشنگتن را به پشت سر گذاشتن فضاي به شدت تيره گذشته وادار كرده است.» امروز و پس از گذار تحولاتي سهمگين در منطقه كه هر يك جداگانه ميتوانست به مثابه زلزلهاي ويرانگر باشد نمايندگان ايران و امريكا در يك مكان (هر چند اندكي دور از هم) سه دور گفتوگو را پشت سر گذاشته و بر زمان و مكان دور بعدي و مذاكره تيم كارشناسي به توافق رسيدهاند. گفتوگوهايي كه اكثر تحليلگران آن را به طرز شگفتانگيزي دور از انتظار و مثبت ارزيابي كردهاند. شايد تنها تفاوت آنچه كه امروز در مسقط و رم شاهد آن هستيم با تحولات ژنو و وين (منتهي به برجام) در رفتار مخالفان داخلي است. آن زمان روزنامه مشهوري، كه نياز به ذكر نامش نيست، كيسهاي به تن نويسنده يادداشت كشيد و با همان دستاويز به اصلاحطلبان مرعوب (و چند صفت ديگر) تاخت. امروز اما، اكثريت قريب به اتفاق همان طيف از روزنامه گرفته تا اصولگرايان صاحب منصب و ائمه جمعه گفتوگو با امريكا را عين صواب دانسته و هر يك به زباني آن را ضروري ميدانند...
از زمان اتفاق ميمون و مبارك آغاز مذاكرات ايران و امريكا، كرارا در جلساتي كه حضور داشتم، گفتم كه مفهوم واقعي و هدف غايي سياست «تامين خير و كاهش مرارت» مردم است. تغيير رويكرد حاكميت را بايد به فال نيك گرفت و از آن استقبال كرد. روشن است اين سخن به آن معنا نيست كه دو كشور وارد بهشت روياهاي خود شدهاند و به تعبير عاميانه همه چيز گل و بلبل شده است و ديگر هيچ مانع و رادعي بين دو كشور وجود ندارد.
گسلهاي بين تهران و واشنگتن به قدري عميق است كه نميتوان به اين زودي از عادي شدن مناسبات سخن گفت. مهم قرار گرفتن اين قطار در ريل منتهي به مقصد، برداشتن موانع با نرمش و انعطاف و پذيرش منطق برد - برد در مذاكرات است. لازم نيست در انگيزهها كنكاش كرد و نيتخواني را مبناي تحليل قرار داد. مساله كاملا روشن است. اگر راهبرد دور جديد مذاكرات آنچنان كه گفتهاند، اطمينان از راهبرد غيرنظامي صنعت هستهاي ايران از يكسو و رفع يا لغو تحريمها ازسوي ديگر است، عدم اصرار بر تحقير حريف جزء لاينفك اين راهبرد خواهد بود. بايد از هر مطالبهاي كه ظن تحقير (هر يك از طرفين) را در پي داشته و منجر به تعويق و كاهش سرعت آن شود، پرهيز كرد. به نظر اكثر كارشناسان، در بهترين شرايط براي توافق قرار داريم. ترديد نكنيم كسي جز ترامپ نميتواند تصميم به توافق گرفته و آن را اجرا كند. او هم جسارت و توانايي اين كار و هم ابزارهاي قانوني اين مهم را در دست دارد. با وجود اختلافات داخلي دست ترامپ در نهادهاي قانونگذاري كشورش باز است. با توجه به برخورداري از حمايت اكثريت در كنگره و علاوه بر اينكه مانعي براي پيشبرد توافق با ايران ندارد ترامپ ميتواند در صورت لزوم آن را به صورت معاهده (Treaty) در سنا به تصويب برساند. اقدامي كه دست رييسجمهور بعدي در آسيب زدن به اين توافق را ميبندد. توافق موقت پيشنهادي رييس تيم مذاكرهكننده ايران اگر تاكتيكي براي گذر از مهلت ۶۰ روزه باشد، ميتواند قابل قبول باشد. با اين وجود هدفگذاري ما بايد بر توافق جامع متمركز شود و ضروري است به صراحت به طرف مقابل منتقل شود. اميدوارم تيم سياست خارجي ما در اين مسير موفق باشد و توافق جامعي را به مردم ايران هديه بدهد.
سفير پيشين ايران در آفريقاي جنوبي