ديگري را پاس بداريم
وريا نوروزي
آرزو براي ديگران بر اساس ارزشهاي چند فرهنگي
در دنياي متنوع امروز احترام به ارزش تمامي افراد با توجه به تعلقات فرهنگي مختلف شامل نژاد، زبان، جنسيت، طبقه اجتماعي، افراد با نيازهاي ويژه، گروههاي سني و ... اولين قدم در راستاي زيست مسالمتآميز بر اساس مباني ارزشي جوامع چندفرهنگي و همچنين احترام به حريم شخصي افراد است. در صورت عدم پذيرش باورها و ارزشهاي تمامي فرهنگها، با جامعهاي براساس ارزشهاي تك فرهنگي مواجه خواهيم شد كه سعي ميشود با آسيميلاسيون (يكسانسازي) همه شبيه هم شده و طرز فكر مشابهي داشته باشند. فرآيند شبيهسازي هميشه با اجبار و از بالا به پايين نيست، بلكه ميتواند به صورت داوطلبانه و همچنين بدون بهرهگيري از قوه قهريه و توسط افراد عادي نيز صورت پذيرد. در فرآيند جامعهپذيري، فرد بايد هنجارها، عرف و ارزشهاي جامعه خويش را ياد بگيرد. آرزو كردن براي ديگري، يك عمل مثبت و متعهدانه است و اهداف مختلفي را دنبال ميكند كه موجب تقويت ارتباطات اجتماعي، ايجاد حس پيوند و همبستگي ميان افراد شده كه نشاندهنده همدلي و محبت نسبت به ديگران است. آرزوها و درخواستها براي ديگران كه معمولا برگرفته از فرهنگ غالب، عرف و هنجارهاي مورد پذيرش جمعيت بزرگسال است، تلاشي زيرپوستي براي يكسانسازي پنداشتها بدون توجه به آرزوها و علايق ديگري است كه با تكرار آن به صورت متناوب از سوي افراد مختلف و با توجه به ويژگي زبان به كار گرفته شده در آن، معمولا در ذهن ماندگار شده و تبديل به باور و عمل خواهد شد. آرزو كردن براي خود در واقع امري شخصي بوده و با هر محتوايي جاي اشكال نخواهد بود، اما اين تصور در جامعه كه همگي دوست دارند دانشگاه بروند، متاهل، پسردار، ثروتمند يا بهشتي شوند همان فرآيند يكسانسازي است كه ارزش و اعتقاد متفاوت در گروههاي فرهنگي را انكار كرده و به عبارتي داراي سوگيري اجماع كاذب است.
اثر اجماع كاذب يك نوع سوگيري شناختي در روانشناسي است كه اشاره به اين ايده رايج ولي نادرست است كه افراد فكر ميكنند ديگران هم عقايد، نظرات و جهانبينياي مشابه با آنها دارند. اين پديده ميتواند به آشفتگي، سوءبرداشت و تصميمگيريهاي ضعيف و ناكارآمد منجر شود.
البته اثر «فكر مقابل رو به بالا» و همچنين هدف گرفتن ضعف افراد و انعكاس آن در تعاملات روزانه به صورت هدفمند و ناآگاهانه نيز در محتواي آرزوها براي ديگري تاثيرگذار است. محتواي آرزوها را براساس تفاوتهاي فرهنگي و نوع سوگيري، ميتوان در پنج دسته طبقهبندي كرد:
سوگيري جنسيتي: در اين دسته درخواستهايي قرار ميگيرند كه برگرفته از اعتقاد و تعصبات به يك جنس خاص به عنوان جنس برتر است. مصاديق آن همچون دعا براي سلامتي پسر يا پدر و همچنين پسردار شدن خانوادههاست كه بازتوليد و انعكاسي از جامعه مردسالار است.
سوگيري طبقاتي: در آرزوهاي با سوگيري طبقاتي، درخواست اقتصادي معمولا با طبقه فرودست همخواني ندارد و با آرزوي فزوني مال، ميتوان آن را از نوع تفكر مقابل رو به بالا دانست كه وضعيت كنوني افراد را ناكافي ميداند و معمولا افراد كم توان مالي را با آرزوهايي از سنخ رسيدن به منزل يا اتومبيل بهتر مورد هدف قرار ميدهند.
سوگيري جسمي: در اين دسته از آرزوها، معمولا ضعف جسماني يا رواني ديگر هدف گرفته ميشود. آرزوهايي مانند شفاي عاجل، فرزندآوري، سلامتي براي معلولان يا كمتوان ذهني و... براساس عرف جامعه و بدون توجه به توانايي ديگري، در بيشتر اوقات بر زبان جاري ميشود. آيا آرزوي سلامتي براي فرد كمتوان ذهني يا شفاي عاجل آرزو كردن براي فرد ناتوان يا كمتوان جسمي، خوشايند است يا بيشتر آزاردهنده؟ يا زوجي را كه بهرغم آرزوي قلبي، اما امكان فرزندآوري ندارند، نياز است اين عدم امكان هر روز از طرف جامعه به رخ كشيده شود و تا زمان فرزندآوري، آنان را ناتوان براساس عرف احتمالا نادرست جامعه قلمداد كرد؟
در عيادت از سالمندان نيز استفاده از اصطلاحاتي كه داراي بار رواني منفي است و به معناي قطع اميد از ادامه زندگي براي بيمار است، هم براي فرد و هم اطرافيان وي بسيار آزاردهنده است.
سوگيري اجتماعي: آرزوهايي همچون متاهل شدن، پير شدن، عاقبت بهخير شدن و... با آنكه نشاني از نيت خير درخواستكننده در آن مشهود است، اما به هر حال تلاشي است در راستاي پذيرش همگاني عرف جامعه براساس هنجارهاي افراد بزرگسال و بدون توجه به ارزشهاي متغير نسل جوان.
بنابراين پيشنهاد ميشود بدون پيشداوري در مورد آرزوهاي ديگران يا براساس ضعف افراد، ضمن پايبند بودن به تفاوت در باورها مراقبت كنيم كه در آرزو درخواستهايمان براي ديگران مبتلا به سوگيري نشويم. به ويژه شكاف نسلي و تفاوت در آرزوهاي نسل گذشته با نسل جوانتر قابل اغماض نبوده و نبايد تلاش شود آينده افراد جوانتر براساس باورهاي نسل گذشته يكسان شود.
در جامعه چندفرهنگي ايران و با توجه به تنوع زباني، اصطلاحاتي با بار معنايي مناسب جهت بيان درخواست و آرزو براي ديگري بدون سوگيري خاص به سمت ارزشهاي فرهنگي گروهي خاص و با رعايت حريم شخصي افراد وجود دارد كه به خوبي ميتوانند ياريگر ما در تعامل با كساني باشد كه هيچ آشنايي با روحيات و ارزشهايش نداريم و ميتوانيم با استفاده از آن ديدگاههاي متفاوت را ارج نهيم و حريم شخصي را محافظت كرده و اجازه دهيم زندگي ايدهآل را فرد براي خودش ترسيم كند.
درنهايت آرزو كردن براي ديگران به معناي تجاوز به آنها نيست. آرزو و درخواست نشاندهنده نگراني، محبت و آرزوي خير براي ديگري است و در واقع ميتواند به تقويت ارتباطات انساني و ايجاد انرژي مثبت كمك كند. اما مهم است كه آرزوهاي ما به رضايت و آزادي فرد ديگر احترام بگذارد و موجب ناراحتي يا فشار بر او نشود. بنابراين، در انتخاب آرزو براي ديگران شايسته است كه ديدگاههاي متفاوت را ارج نهيم، حريم شخصي را قابل احترام بدانيم و خودخواهي و خودمحوري را از نوعدوستي دور و دورتر كنيم .
پژوهشگر حوزه آموزش چندفرهنگي