نگاهی موجز به سینمای ترکیه
سالاد تركي
سعيد هنرمند
سينماي تركيه يكي از اركان فرهنگي مهم و مدرن خاورميانه است و از آنجا كه ريشههاي خود را در اوايل قرن بيستم جستوجو ميكند، آغاز رسمي آن به ساخت اولين فيلم مستند فواد اوزكيناي در سال ١٩١۴ برميگردد. او در اين فيلم، تخريب بناي يادبود روسها را ثبت كرده بود. با اين حال تا دهه ٢٠ توليد فيلم در تركيه به دليل عدم زيرساختهاي كافي، بسيار محدود و كموبيش غيرحرفهاي بود. در دهههاي ٣٠ و ۴٠، با تاسيس اولين استوديوهاي فيلمسازي و ورود سينماگران حرفهاي، سينماي تركيه جان تازهاي گرفت. دهه ۵٠ را ميتوان دورهاي از رونق نسبي براي سينماي تركيه دانست.
در اين دوره، با ساخت فيلمهاي متنوع و افزايش تعداد سالنهاي سينما، توليدات سينمايي رشد قابل توجهي داشتند. با اين حال، از اواخر دهه ۵٠ تا ٨٠ ميلادي كه اصطلاحا به دوران يشيلچام (برگرفته از نام خياباني در شهر استانبول كه محل تاسيس و فعاليت كمپانيهاي فيلمسازي بود و اصطلاحي شبيه به هاليوود براي امريكا و باليوود براي هند) شناخته ميشود، سينماگران تركيه با بهرهگيري از سبكهاي متنوع و پرداختن به مسائل اجتماعي و سياسي توانستند آثار مهمي خلق كنند.
با شروع دهه ۵٠ و به موازات رشد طبقه متوسط شهري و توسعه فناوريهاي صوتي و تصويري، بازار داخلي تركيه به توليدات سينمايي وابسته به الگوهاي خارجي روي آورد. فيلمهايي كه از ساختارهاي ژانري، شخصيتپردازي و حتي موتيفهاي روايي سينماي هاليووود اقتباس ميكردند، رفتهرفته بدل به بخش عمدهاي از توليدات سينمايي تركيه در يشيلچام شدند. اين دوره عرصهاي بود براي ظهور فيلمهايي كه بيپروا و گاه به صورت عيني، بازسازي آثار مشهور غربي را در دستور كار داشتند. شاخصترين مصاديق تقليد در سينماي تركيه را ميتوان در ژانرهاي اكشن، علمي- تخيلي و درامهاي ملودراماتيك جستوجو كرد. از زورو گرفته تا تارزان و رمبو و فيلمهايي نظير جنگ ستارگان و حتي سينماي وسترن. پديده تقليد در سينماي تركيه را نميتوان صرفا از منظر نقصان يا ضعف نگريست، بلكه بايد آن را مرحلهاي اجتنابناپذير در فرآيند مدرنسازي سينمايي و شكلگيري هويت هنري قلمداد كرد. با عبور از اين مرحله و رسيدن به دوران خودآگاهي سينمايي، تركيه توانسته به تدريج جايگاهي در سپهر سينماي جهاني كسب كند؛ جايگاهي كه ديگر نه بر پايه تقليد، بلكه بر محور روايت بومي، زيباييشناسي منحصر و عمق فلسفي استوار است. در سوي ديگر سينماي تقليد و تجاري تركيه، سينماي انديشهگراي تركيه همواره بازتابي از تحولات اجتماعي و سياسي كشور بوده است. در دهه ٧٠ و با افزايش تنشهاي سياسي و بحرانهاي اقتصادي، سينماگران به مسائل اجتماعي بيشتري پرداختند و سينماي سياسي و اعتراضي شكوفا شد.
يكي از مهمترين چهرههاي اين دوره، يلماز گوني بود كه با فيلمهايي مانند «راه»، «رمه» و «اميد» به مشكلات طبقه كارگر و نابرابريهاي اجتماعي پرداخت. اين فيلمها در جشنوارههاي بينالمللي نيز جوايز معتبري را از آن خود كردند. با وقوع كودتاي نظامي ۱۹۸۰، سينماي تركيه تحت تاثير محدوديتهاي جديد قرار گرفت. بسياري از سينماگران مجبور به ترك كشور شدند يا آثارشان تحت سانسور شديد قرار گرفت. با اين حال، از دهه ٩٠ به بعد، سينماي تركيه با باز شدن فضاي سياسي و اقتصادي و بازگشت برخي سينماگران به كشور، شكل تازهاي به خود گرفت.
از اواخر دهه ٩٠ و اوايل دهه ابتدايي سال ۲۰۰۰، سينماي تركيه به تدريج به عرصه بينالمللي بازگشت و با كارگرداناني همچون نوري بيلگه جيلان، فاتيح آكين، سميح كاپلان اوغلو و زكي دميركوبوز توانست جوايز معتبر جهاني را به دست آورد. اين سينماگران با پرداختن به موضوعات عميق انساني، اجتماعي و فلسفي توانستند سينماي تركيه را به سطح جديدي از كيفيت برسانند. فيلم «خواب زمستاني» ساخته نوري بيلگه جيلان در سال ۲۰۱۴ برنده نخل طلاي جشنواره كن شد و تحسين گستردهاي از سوي منتقدان جهاني دريافت كرد. با گذر زمان سينماي تركيه به مسائل اجتماعي و سياسي توجه بيشتري نشان داد.
مشكلات اقتصادي، فاصله طبقاتي، بحران هويت و مهاجرت از جمله موضوعاتي بودند كه سينماگران تركيه بهطور مكرر به آنها پرداختند. سينماي تركيه با وجود دستاوردهاي قابل توجه، همچنان با چالشهاي متعددي روبهرو است. يكي از اين چالشها، فشارهاي سياسي و سانسور است كه همواره بر فضاي فرهنگي و هنري تركيه سايه افكنده است. با اين حال، به نظر ميرسد كه سينماگران تركيه به خوبي توانستهاند با اين محدوديتها كنار بيايند و به توليد آثاري باكيفيت بپردازند. در كنار چالشها، فرصتهاي بسياري نيز پيش روي اين سينما قرار دارد. گسترش پلتفرمهاي ديجيتال و سريالهاي تركيهاي، امكان دسترسي به مخاطبان جهاني را افزايش داده و به سينماي تركيه اجازه داده تا فراتر از مرزهاي خود نفوذ كند.
همچنين با توجه به افزايش همكاريهاي بينالمللي، سينماي تركيه توانسته به يكي از قطبهاي مهم سينمايي منطقه تبديل شود. روند تكاملي سينماي تركيه به وضوح نشان ميدهد كه اين سينما از يك نقطه شروع خالي از منابع و محدود به مرحلهاي پيچيده و تاثيرگذار رسيده است، جايي كه روايتهاي محلي و جهاني بهطور همزمان در آن تلاقي ميكنند و سينما را به ابزاري قدرتمند براي بيان مسائل انساني و اجتماعي تبديل كرده است.