• 1404 يکشنبه 31 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6023 -
  • 1404 يکشنبه 31 فروردين

نگاهي به فيلم «معلم» ساخته فرح نابلسي كه به تازگي در جهان عرضه شده

تازه و پيچيده از فلسطين

حسن تهراني

پنج سال پيش فيلم كوتاه «هديه» ساخته فيلمساز فلسطيني فرح نابلسي، در جهان بي‌خبري از ستم‌هاي حكومت دست راستي اسراييل بر مردم فلسطين، اثري هوشيارانه و شجاعانه بود كه با ظرافت به اين نكته مي‌پرداخت. «هديه» چنان خوب بود كه در بيش از سي جشنواره سينمايي جوايزي از جمله جايزه معتبر «پلي بر فراز مرز»ها و جايزه بهترين فيلم كوتاه بفتا را به دست آورد و نامزد جايزه اسكار شد و اگر حضور لابي پر نفوذ اسراييلي نبود بحق اسكار را هم به دست مي‌آورد. «معلم» اولين تجربه بلند داستاني فرح نابلسي، فيلمساز فلسطيني-بريتانيايي، اثري است كه نه‌تنها از منظر هنري و روايي اهميت دارد، بلكه با شجاعت تمام به قلب تضادهاي سياسي، انساني و اخلاقي در سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين نفوذ مي‌كند. «شخصيت اصلي فيلم معلم، باسِم: مردي ميانسال، باوقار و درون‌گراست كه در ظاهر تنها يك معلم دبيرستان است، اما در درون خود با زخم‌ها، تناقضات و مسووليت‌هاي سنگيني روبه‌رو است كه زندگي در سايه اشغال بر دوش او نهاده است. او نماد انساني فلسطيني است؛ انساني كه براي مقابله با ستم اشغالگران همزمان بايد معلم باشد، پدر باشد، مبارز باشد و عاشق هم بماند. در كنار او، دو شخصيت ديگر حضور دارند كه تضادها و تنش‌هاي دروني فيلم را عمق مي‌بخشند: اولي، آدم، نوجواني است كه برادرش توسط يك شهرك‌نشين اسراييلي كشته شده و اكنون ميان اندوه، خشم و عطش انتقام در نوسان است و ديگري، ليسا، زني انگليسي با گذشته‌اي مبهم كه براي آموزش داوطلبانه به فلسطين آمده و در تعامل با باسِم، بخشي از حقيقت تلخ زندگي در اين سرزمين را كشف مي‌كند. درون‌مايه‌هاي اصلي فيلم را مي‌توان در سه دسته كلي خلاصه كرد: «مقاومت در برابر اشغال»، «تعريف انسانيت در بستر خشونت» و «رابطه پدرانه و مسووليت اخلاقي». اين سه محور، هر يك در لحظه‌به‌لحظه فيلم تنيده شده‌اند و نابلسي به‌ جاي آنكه تنها بيانيه‌اي سياسي ارايه دهد، از طريق داستان‌پردازي دقيق، مخاطب را در موقعيتي قرار مي‌دهد كه ناچار است خود درباره اخلاق، انتقام، بخشش و معناي مبارزه تصميم بگيرد. يكي از ويژگي‌هاي شاخص فيلم «معلم» شيوه بصري‌ آن است. دوربين اغلب ساكن و محتاطانه حركت مي‌كند، گويي ناظر خاموشي است كه قصد ندارد نظم شكننده زندگي در كرانه باختري را بيش از اين بر هم بزند. قاب‌ها غالبا تنگ و فشرده‌اند و اين موضوع همراستا با حس خفقان و سركوبي است كه شخصيت‌ها در آن زيست مي‌كنند. نابلسي هوشمندانه از لوكيشن‌هاي واقعي، ديوارهاي بتني، ايست‌هاي بازرسي و شهرهاي سنگي استفاده مي‌كند تا واقعيت بصري فيلم به ‌مثابه بخشي از روايت عمل كند، نه صرفا پس‌زمينه‌اي تزئيني.

نورپردازي فيلم ملايم و طبيعي است؛ اغلب با نورهاي گرم خورشيد يا سايه‌هاي ناشي از پنجره‌هاي زندان‌گونه مدارس و خانه‌ها. تضاد ميان نور و تاريكي به ‌نوعي بازتابي از كشمكش‌هاي دروني باسِم نيز هست: مردي كه گرچه در تاريكي‌ها فرو رفته، اما هنوز جرقه‌اي از روشنايي را در دل خود حفظ كرده است.

موسيقي فيلم به‌ جاي آنكه نقش احساسي بازي كند، اغلب غايب است يا به‌طرز نامحسوسي با صداي محيط در مي‌آميزد. اين انتخاب آگاهانه، بار احساسي صحنه‌ها را بر دوش بازي‌ها و موقعيت‌هاي دراماتيك مي‌گذارد، نه بر ملودرامي آوايي. باسِم، به عنوان شخصيت محوري، نمونه‌اي كم‌نظير از تركيب «شخصيت نمادين» و «شخصيت انساني» است. او نماينده هزاران مرد فلسطيني است كه در مرز بين معلمي و مقاومت، بين پدري و انتقام، بين اخلاق و ضرورت، در حال رفت‌وآمدند. نابلسي هيچ‌گاه از باسِم قهرماني يك‌بعدي نمي‌سازد. او اشتباه مي‌كند، مي‌هراسد، دروغ مي‌گويد و دچار وسوسه خشونت مي‌شود؛ اما همين ويژگي‌هاست كه او را انساني تمام‌عيار مي‌سازد.

آدم، نوجوان خشمگين، يادآور نسل جديدي از فلسطينيان است كه ديگر اميدي به ديپلماسي يا حقوق بين‌الملل ندارند. در چشمان او، تنها زبان موثر، خشونت متقابل است. ليسا، در مقابل، بازتاب نگاه غربي است؛ نگاهي كه ابتدا همراه با دلسوزي و انسان‌دوستي مي‌آيد، اما به مرور با واقعيت خشن، بي‌عدالتي مزمن و پيچيدگي‌هاي سياسي بومي مواجه و دچار تزلزل مي‌شود.

فيلم «معلم» با وجود تمركز بر داستاني شخصي، همواره بر لبه يك تماتيك جمعي حركت مي‌كند. درد باسِم، نه تنها درد يك فرد، بلكه بازتاب درد يك ملت است. تضاد ميان سكوت و فرياد، ميان آموزش و انتقام، ميان عشق و رنج، تم‌هايي هستند كه فيلم با دقت و عمق فراوان به آنها مي‌پردازد. مساله «اخلاق در زمان اشغال» يكي از مهم‌ترين مفاهيم فيلم است. آيا مي‌توان در دل ظلم مطلق، هنوز به اخلاق وفادار ماند؟ آيا در جايي كه قانون وجود ندارد، مسووليت اخلاقي معنايي دارد؟ آيا مي‌توان كسي را كه براي انتقام كشته است، همچنان قرباني دانست؟ اين پرسش‌ها نه‌تنها براي شخصيت‌ها، بلكه براي مخاطب نيز مطرح مي‌شوند و فيلم هيچ پاسخ ساده‌اي براي آنها ارايه نمي‌دهد. نابلسي در اين فيلم، برخلاف بسياري از آثار سياسي، به‌ جاي ارايه تصويري شعاري از مبارزه فلسطيني، تلاش مي‌كند لايه‌هاي پيچيده‌تري از واقعيت سياسي را نمايش دهد. او اشغال را نه تنها به‌مثابه يك وضعيت جغرافيايي-نظامي، بلكه به عنوان يك نظام رواني و اخلاقي به تصوير مي‌كشد كه تمامي عرصه‌هاي زندگي را تحت تاثير قرار داده است. يكي از دستاوردهاي مهم فيلم، شكستن قالب‌هاي ساده‌سازي ‌شده از فلسطين است. در اينجا با فلسطيني‌هايي مواجهيم كه نه صرفا قرباني‌اند و نه كاملا قهرمان. آنها تصميم‌هاي سخت مي‌گيرند، در كشمكش‌هاي اخلاقي گرفتار مي‌شوند، عاشق مي‌شوند، مي‌گريزند، خيانت مي‌كنند يا اميد مي‌بخشند.

رابطه باسِم و ليسا، از اين نظر جالب توجه است كه برش كوچكي از برخورد دو جهان است: جهان استعمارگر سابق كه اكنون در قالب «فعال حقوق بشر» بازگشته است و جهان استعمارزده‌اي كه هنوز از زخم‌هايش به خود مي‌پيچد. در ميان گفت‌وگوهاي اين دو، ردپاي نابرابري تاريخي، بي‌اعتمادي سياسي و شكاف فرهنگي به ‌وضوح مشهود است. از منظر نمادين، فيلم اشاره‌اي تلويحي به نقش نهادهاي بين‌المللي، بي‌عملي سازمان ملل و دوگانگي استانداردهاي حقوق بشر دارد. نابلسي، بدون اينكه مستقيما شعاري بدهد، توانسته است تصويري تلخ، اما واقعي از جهاني كه در برابر اشغال يا سكوت كرده يا نقش نظاره‌گر منفعل را بازي كرده، ارايه دهد.

پايان فيلم «معلم»، باز و چندلايه است. برخلاف انتظار مخاطب از نوعي رستگاري يا تنبيه نهايي، نابلسي ترجيح مي‌دهد قصه را در نقطه‌اي مبهم و در عين حال پرمعنا رها كند. اين پايان، يادآور واقعيتي است كه در آن زندگي فلسطينيان همواره در حال تعليق است؛ هيچ‌گاه پيروزي نهايي و هيچ‌گاه شكست كامل.نابلسي به مخاطب مي‌گويد كه در سرزمين‌هايي مانند فلسطين، زندگي ادامه دارد، اما نه به‌ صورت خطي يا قابل پيش‌بيني. شخصيت‌ها مي‌مانند، مي‌سازند، گاهي ويران مي‌شوند و گاهي دوباره جوانه مي‌زنند. فيلم با اين پايان، نه‌تنها واقع‌گرايانه، بلكه به‌گونه‌اي شاعرانه نيز است؛ شعري كه در آن درد، سياست، انسانيت و اميد در هم آميخته‌اند. فيلم «معلم» اثري جسورانه، هوشمندانه و عميق است كه با بهره‌گيري از زبان سينمايي منسجم، داستاني تاثيرگذار و شخصيت‌هايي چندوجهي، موفق مي‌شود مخاطب را درگير بحران‌هايي انساني، اخلاقي و سياسي كند. اين فيلم، تصويري تازه و پيچيده از فلسطين ارايه مي‌دهد؛ نه آنچنانكه در تيترهاي خبري مي‌بينيم، بلكه آن‌گونه كه در جان انسان‌هايي كه در آن زيست مي‌كنند، تجربه مي‌شود. نابلسي در نخستين فيلم بلند خود، نشان مي‌دهد كه چگونه مي‌توان از دل تجربه‌اي بومي، روايتي جهاني خلق كرد. «معلم» فيلمي است براي انديشيدن، براي احساس كردن و شايد مهم‌تر از همه، براي پرسيدن: آيا ما در مواجهه با رنج ديگران، تنها تماشاگر باقي مي‌مانيم يا مسوول هم هستيم؟

منتقد فيلم، كارگردان و نويسنده، عضو فدراسيون بين‌المللي منتقدين فيلم جهاني «فيپرسي»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون