قهرماني كه ضد قهرمان شد
محمدرضا جلاييپور
مستند خوشساخت «ضد قهرمان» كه پرتره آيتالله صادق خلخالي است و هم در جشنواره سينما حقيقت و هم در جشنواره فجر ۱۴۰۳ و هم در فضاي آنلاين اكران شد با معيارهاي تاريخنگاري با مجوز رسمي در جمهوري اسلامي و سازمان فرهنگيرسانهاي اوج شجاعانه و نسبتا منصفانه محسوب ميشود. انتخاب اين موضوع تابو توسط عارف افشار شهامت ميطلبيده است. از نقاط قوت مستند ميتوان به كشف و نمايش تصاوير آرشيوي كمتر ديده شده و ديده نشده، شكار جملات و لحظات بسيار جالب در گفتوگو با بعضي از چهرهها (به ويژه علياكبر ناطقنوري) و ملموسسازي سهلگيري و نقض دادرسي عادلانه در صدور احكام اعدام و مجازاتهاي خشن و سنگين توسط صادق خلخالي اشاره كرد.
مستند همچنين در برقراري نسبت ميان عملكرد و ميراث صادق خلخالي در دهه اول انقلاب با دو عامل نسبتا موفق عمل كرده است: اول، تاثير زمينه انقلابي در جامعه و حاكميتِ نوتاسيس و دوم، تاثير كودكي و ويژگيهاي شخصيتي صادق خلخالي. دومي بدون اولي مجال پرورش و اثرگذاري ملي نمييافت، چنانكه مرگ مهجور او در سالهاي فاصلهگيري جامعه و حاكميت ايران از انقلاب ۵۷ نشانهاش بود. مستند نمايش ميدهد كه خلخالي تندخو و خشنِ در مجازات در سالهاي پس از انقلاب براي بخش قابل اعتنايي از جامعه ايران قهرمان شده بود، همانطور كه در اغلب انقلابها دفعيگرايي و حذفگرايي محبوب و رايج و نصر بالرعب حاكم ميشود و همين خلخالي بعد از فاصلهگيري جامعه و حاكميت از شرايط انقلابي در آستانه مرگ در عزلتش حتي از سوي دوستان نزديك سابق هم عيادتكننده نداشت. خلخالي را شرايط انقلابي قهرمان كرد و شرايط پساانقلابي ضد قهرمان.
تصوير نظام قضايي غيرمستقل و علل قدرتِ خلخالي با بهرهگيري از اقتضائات فضاي انقلابي و حتي بهرغم مخالفان نيرومند در سطح رهبران انقلاب هم در مستند به خوبي پردازش شده است. روايت كارگردان خالي از شيطنت يا كاستي نيست (مثلا در بزرگنمايي حمايت آيتالله منتظري از خلخالي و پوشش ندادن نقدهاي آيتالله منتظري به او و نپرداختن به برخي مصاديق مهم احكام غيرعادلانه خلخالي)، اما در مجموع از حيث تعادل و انصاف در روايت نمره قبولي ميگيرد.
در نهايت مخاطب مستند از شخصيت خلخالي ارتفاع ميگيرد و خلخاليسم را نوعي گرايش به خشونت و حذفگرايي و دفعيگرايي پوپوليستي و برخورد امنيتي در موضوعات اجتماعي و سياسي و «سادهبيني مسائل پيچيده» ميبيند كه در شرايط انقلابي باليد و بعد افول كرد، هنوز هم در برخي نيروها و چهرهها به حيات ضعيفترش ادامه ميدهد و اشكال جديدي از آن ميتواند در شرايط ديگر دوباره قوي شود.
اميدوارم پرترههاي سياسي خوشساخت بيشتري درباره شخصيتها و رهبران سياسي جريانهاي مختلف توسط طيف متكثرتري از كارگردانان مجال ساخت و انتشار بيابد. شخصا دريغ ميخورم كه هنوز پرترههاي قدرتمندي درباره اكبر هاشميرفسنجاني، بهزاد نبوي، علياكبر ناطقنوري، محمد خاتمي، محمدجواد ظريف، حسن روحاني، محمود احمدينژاد، مسعود پزشكيان، مهدي كروبي، ميرحسين موسوي، اسحاق جهانگيري، سعيد جليلي، مسعود رجوي، حسينعلي منتظري، فرخ نگهدار، محمدباقر قاليباف، سعيد حجاريان و… ساخته يا منتشر نشده است.