• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5975 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن

كاهش سالانه منابع داخلي آب شيرين ايران حدود ۷ برابر شاخص‌هاي جهاني است

بحران آب در نقطه جوش

راهکارهای جلوگیری از کاهش تراز آب با کمک همسایگان/ بحران عقب‌نشيني‌آب درياي خزر

مجيد آقامحسني‌فشمي

 

1- مقدمه

درياي خزر بزرگ‌ترين درياچه (از نظر حجم آب و مساحت) روي زمين است، از اين رو بيشتر به آن دريا گفته مي‌شود. آب و هواي درياي خزر از سامانه‌هاي جوي متاثر مي‌شود كه بسيار دورتر از دريا تشكيل مي‌شوند. همچنين خود دريا و سرزمين‌هاي اطراف آن در ويژگي‌هاي آب و هوايي منطقه موثر هستند. به‌طور نمونه پديده اثر درياچه (وجود محيط آبي بزرگ و رشته كوه مرتفع البرز) در اين عرض جغرافيايي سبب بارش زياد در جنوب خزر و سرسبزي آن مي‌شود. درياي خزر درياي بسته‌اي است و بين ايران، روسيه، آذربايجان، قزاقستان و تركمنستان مشترك است كه در غرب آسيا به وسعت ۳۷۱ هزار كيلومترمربع واقع شده و بزرگ‌ترين درياي بسته جهان به طول ۱۲۰۰ كيلومتر با عرض ۳۰۰ كيلومتر و حداكثر عمق ۱۰۲۳ متر است. بزرگ‌ترين درياچه يا درياي كامل جهان توصيف مي‌شود، خزر از طريق رودخانه ولگا و كانال ولگا-دون به آب‌هاي آزاد متصل‌ مي‌شود. درياي خزر، از بزرگ‌ترين و غني‌ترين فضاهاي آبي بسته جهان است و با دارا بودن موقعيت جغرافيايي خاص خود، از نظر تاثيرات آب و هوايي، حمل و نقل دريايي، توسعه و برنامه‌ريزي صنعت توريسم، صنايع وابسته به شيلات و كشاورزي و دارا بودن منابع مهم نفتي براي پنج كشور ساحلي‌اش داراي اهميت بسزايي است. درياي خزر داراي حدود ۴۰۰ گونه آبزي است كه وجود ماهيان خاوياري ارزش آن را چندين برابر كرده است، همچنين خزر بعد از خليج‌فارس و سيبري داراي سومين مقام از نظر دارا بودن ذخاير نفت و گاز در ساحل و زير بستر است، از اين رو اين حوضه آبي از لحاظ اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي داراي ارزش زيادي است كه كشورهاي اطراف آن با علم به اين مواهب بايد در حفاظت از آن تلاش كنند.

تغيير تراز آب درياي خزر يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آن است. تغيير تراز آب دليل نبود تعادل بين آب ورودي به دريا و آب خروجي از درياست. آب ورودي به دريا عمدتا از رودخانه‌ها، بارش روي دريا و آب زيرزميني تامين مي‌شود. حدود 130 رودخانه به درياي خزر مي‌ريزد كه از بين آنها ولگا، اورال، ترك، سولاك، سفيدرود، كورا و سمور در زمره رودخانه‌هاي بزرگ محسوب مي‌شوند. ولگا به تنهايي حدود 85 درصد آب‌دهي رودخانه‌اي را تامين و هر سال به‌طور ميانگين ۲۴۱ كيلومتر مكعب آب را وارد درياي خزر مي‌كند. بدون شك درياي خزر نقش بسيار مهمي در منطقه و اقليم خشك ايران بازي مي‌كند و بستر بسيار مهمي براي انتقال انرژي است. سالانه ۶۰۰ هزار تن آبزي از آب‌هاي خزر صيد مي‌شود كه اين عدد قابل‌ توجه در گردش مالي و اقتصاد منطقه نقش مهمي ايفا مي‌كند. كرانه خزر در سه استان گلستان، مازندران وگيلان به دليل مواهب طبيعي منحصر‌به‌فرد، مناسب براي كشاورزي و گردشگري همواره طي سال‌هاي متمادي كانون جمعيتي و سكونتي شده است و اين روند ادامه دارد. پراكنش مكاني فعاليت‌هاي كشاورزي به ويژه در مورد محدوده‌هاي كشت آبي در حاشيه جنوبي درياي خزر قرار دارد، از سوي ديگر بيشترين اراضي جنگلي كشور كه در برگيرنده جنگل‌هاي تجاري و حفاظتي است، در دامنه‌هاي شمال البرز و كناره‌هاي درياي خزر واقع شده است. در نوار ساحلي جنوبي درياي خزر بخش گردشگري كاركرد پايه‌اي اقتصاد را تشكيل داده و بخش ماهيگيري، شيلات و فعاليت‌هاي بندري كاركرد‌هاي اقتصادي غالب بعدي محسوب مي‌شود.

2- مشكل عقب‌نشيني آب دريا

در سال‌هاي اخير گزارش‌هاي متعددي در خصوص كاهش سطح آب درياي خزر منتشر شده است. بر اساس يك تخمين، سطح آب درياي خزر‌ مي‌تواند تا پايان قرن بيست و يكم بين ۹ تا ۱۸ متر (۳۰ تا ۶۰ فوت) كاهش يابد، در نتيجه حدود يك‌چهارم مساحت خود را از دست داده و حدود ۹۳۰۰۰ كيلومتر مربع (۳۶۰۰۰ مايل مربع) خشكي (منطقه‌اي تقريبا به اندازه كشور پرتغال) ايجاد مي‌كند. تراز آب درياي خزر طي اندازه‌گيري‌هاي دستگاهي حدود 3 متر نوسان داشت. براي 3 متر تغيير تراز آب (از 26- به 29-) حدود 1350 كيلومتر مكعب آب از دريا خارج شده است كه آب ورودي (عمدتا از ولگا، رودخانه‌هاي ديگر و بارش روي دريا) نتوانست آن را جبران كند. در بين دو كاهش تراز آب درياي خزر، در دهه‌هاي 1360 و 1370 تراز آب درياي خزر افزايش يافت كه در اين دوره حدود 1000 كيلومتر مكعب آب اضافي نسبت به تبخير وارد درياي خزر شد. اين دريا به دليل تبخير و كاهش ميزان آب رودخانه‌اي كه به آن مي‌ريزد، از كوچك شدن مداوم مساحت خود رنج مي‌برد كه بزرگ‌ترين آن رودخانه ولگاست. در كمتر از نيم قرن، مساحت آن از ۴۲۴۳۰۰ به ۳۷۱۰۰۰ كيلومتر مربع كاهش يافته است، تا اينكه مساحت آن اكنون در ۳۶۰ هزار كيلومتر مربع تثبيت شده، ضمن اينكه عمق متوسط آن به ۱۸۴ متر و عميق‌ترين نقطه آن به ۹۸۰ متر مي‌رسد.

به خاطر كاهش بارندگي در چند سال اخير تعدادي از رودخانه‌ها حتي در استان‌هاي شمالي رو به خشكي رفته‌اند، مثلا از ابتداي ارديبهشت بزرگ‌ترين رودخانه‌ها از جمله تجن و تالار و همچنين سياهرود و هراز و درواقع رودخانه‌هاي بزرگ و وحشي تقريبا خشك شده‌اند، در سمت استان گيلان هم سفيدرود اوضاع خوبي ندارد در گلستان هم اوضاع نابسامان است، يعني حوضه آبريز خزر از سمت ايران تقريبا خشك شده است. با توجه به اهميت تامين آب بخش كشاورزي و آب شرب بايد يك ذخيره آبي براي زمان بارش كم وجود داشته باشد، علاوه بر اينها در برخي نقاط استان‌هاي شمالي هم فرونشست زمين رخ داده است به همين خاطر نمي‌توان از آب زيرزميني نيز كه سطح آن هم بسيار رو به افت است؛ برداشت بي‌رويه داشت، همه اينها مزيد بر علت شد كه آب كمتري به سمت درياچه روانه ‌شود. در اين شرايط كشاورزان آب‌ بند‌هايي احداث كرده‌اند كه بتواند آب را براي كشاورزي پمپاژ كنند، همه اين عوامل منجر به اين شده كه خزر به‌طور جدي دچار عقب‌نشيني شده، در سمت روسيه هم روي رودخانه ولگا سدسازي‌هايي شده است، بنابراين قبل از موضوع تعيين حدود مرزي و سهم هر كشور از درياچه موضوع مهم‌تر كم شدن سطح آب درياچه است كه بايد به آن پرداخته شود. آب خزر طي حدود ۲۰سال گذشته بين ۱۸۰ تا۲۵۰ متر عقب‌نشيني كرده و اين روند در ۵ سال اخير سرعت بيشتري دارد. كاهش ۷۵ سانتي‌متري تراز آب طي ۱۰سال گذشته در اين بنادر ثبت شده كه نشان مي‌دهد سطح آب دريا پايين‌تر مي‌رود. روند كاهش تراز آب درياي خزر باعث نگراني شده است. بنا بر داده‌هاي ماهواره‌اي شركت ملي فناوري فضايي قزاقستان، خط ساحلي درياي خزر در اين كشور عقب رفته، بستر دريا در قسمت شمالي حوضه آبي نمايان و در مجموع عمق خزر كمتر شده است.

شركت ملي فناوري فضايي قزاقستان بر اساس داده‌هاي تصاوير ماهواره‌اي كه طي 15 سال جمع‌آوري كرده است، رصد وضعيت درياي خزر را انجام داد. بنا بر داده‌هاي آرشيو تصاوير ماهواره‌اي، خط ساحلي درياي خزر در قزاقستان عقب رفته، بستر دريا در قسمت شمالي حوضه آبي قزاقستان نمايان و در مجموع عمق درياي خزر كمتر شده است. داده‌هاي مربوط به سنجش زمين از دور حاكي از آن است كه طي 15 سال گذشته، سطح آب بخش قزاقستان درياي خزر به ميزان 1/7 درصد كاهش يافته است. متخصصان همچنين چگونگي تغييرات در بخش قزاقي دريا طي دوره 2023-2008 را مورد تحقيق قرار داده و نتايج را اعلام كرده‌اند. مناطق وسيعي از كم ‌عمق شدن دريا در بخش قزاقستاني در نزديكي شهر آتيرائو (دلتاي رودخانه ژاييك) مشاهده مي‌شود. مساحت سطح آب بخش قزاقي خزر از 113 هزار كيلومتر مربع در سال 2008 به 105 هزار كيلومتر مربع در سال 2023 رسيده است. تجزيه و تحليل تصاوير ماهواره‌اي مربوط به مراحل مختلف 15 ساله نشان مي‌دهد كه سطح آب در بخش قزاقي دريا كاهش يافته است.

تراز آب دريا از حدود منفي 16/29 متر كه در سال 1995 بوده به منفي 85/26رسيد و امروز منفي 20/29 متر است. طبق اعلام وزارت اكولوژي و منابع طبيعي قزاقستان، سطح دريا از سال 2005 در حال كاهش بوده و به مرز بحران اكوسيستم و اقتصاد دريايي نزديك شده است.

3- دلايل عقب‌نشيني درياي خزر

عوامل‌ اقليمي ‌و ‌اثر آن بر ‌ميزان ورودي ‌رودخانه‌ها ‌و ‌نيز ‌افزايش ‌تبخير و ‌در ‌دوره‌هايي‌ نيز ‌دخل‌ و ‌تصرف‌هاي ‌انساني ‌و مديريت‌ منابع‌ آب‌ رودخانه‌هاي‌ مهم ‌به‌ ويژه رودخانه ‌ولگا و ‌احداث ‌سدهاي‌ متعدد ‌روي ‌اين ‌رودخانه موجب ‌تغييرات‌ شديد ‌تراز ‌آب خزر شده است. عواملي كه منجر به رسيدن آب كمتري از رودخانه ولگا به درياي خزر شده است را مي‌توان به دو عامل مختلف تفسيم‌بندي كرد، يكي كاهش ميزان بارندگي و برداشت بي‌رويه آب از رودخانه براي مصارف كشاورزي. همچنين تبخير و افزايش دما با سهمي ۱۸درصدي دومين عامل كاهش تراز خزر اعلام شده است. ميانگين دماي سطح آب خزر نسبت به ميانگين بلندمدت، يك درجه افزايش يافته است. مطالعات ما نشان مي‌دهد كه اين يك درجه افزايش دما معادل تبخير شدن سالانه ۱۰ سانتي‌متر از تراز آب درياي خزر مي‌تواند باشد. به ‌دليل گرماي هوا در سيبري زمين‌هايي كه يخبندان بوده و قابل كشاورزي نبوده از فضاي سرد خارج و تبديل به اراضي قابل كشاورزي شده است. مهم‌تر از آن گرم شدن اقليم در عرض‌هاي شمالي و روسيه است كه امكان كاشت را افزايش داده و آب بيشتري مورد نياز است.

به همين دليل روسيه شروع به سدسازي متعدد بيش از ۵۰ سد در ورودي ولگا كرده است كه بتواند آب آن را براي كشاورزي انتقال بدهد، به همين خاطر كاهش آب خزر بعد از سدسازي‌ها بسيار ملموس شده است. با توجه به برنامه‌هايي كه روسيه براي توسعه كشاورزي دارد و همچنين تحريم‌هاي اخير مطمئنا اين عمل تشديد مي‌شود و ورودي آب ولگا بيشتر كاهش پيدا مي‌كند. دولت شوروي سابق براي توسعه فعاليت‌هاي كشاورزي و كشتيراني تمام رودخانه‌هاي خود را تا سال ۱۹۷۰ ميلادي با تغييرات هيدروليكي مديريت كرده است. ساخت طرح مخازن آبي بزرگ ولگا – كاما و مسير انحرافي آبراهه‌هاي ترانزيتي دريايي ولگا - دن و ولگا - بالتيك سهم زيادي در برداشت و عدم تعادل حجم آب ورودي به درياي خزر داشته است. در همين حال رودخانه‌هاي ورودي كشور‌هاي آذربايجان، قرقيزستان و تركمنستان نيز كاهش پيدا كرده است. روي همه رودخانه‌هاي بزرگ ورودي به درياي خزر سد ساخته شده است. حجم مفيد همه سدها اكنون برابر با 100 كيلومتر مكعب است. از اين مقدار 80 كيلومتر مكعب مربوط به ولگاست. از طريق سدها آب براي كشاورزي، شرب و صنعت استفاده مي‌شود. مصرف كل آب در حوضه آبريز خزر حدود 43 كيلومتر مكعب در سال است. علاوه بر اين، جنگ اوكراين و تحريم‌هاي غرب عليه روسيه منجر به كاهش شديد واردات محصولات كشاورزي از اروپا و امريكا شده و اين امر بهره‌برداري از منابع آبي ولگا را براي توسعه كشاورزي به ‌ويژه كشت گندم در مناطق اطراف رودخانه افزايش داده است. بخش كشاورزي اين كشور طي ۶ سال از۲۰۱۴ تا۲۰۲۰ ميلادي ۲۰ برابر شده و ۱۶درصد اشتغال و ۶ درصد توليد ناخالص ملي را به خود اختصاص داده است. روسيه ۲۳ ميليون هكتار زمين كشاورزي مرغوب دارد كه عمدتا در جنوب اين كشور قرار دارد و از رود ولگا سيراب مي‌شوند. مساحت۱۱ و نيم ميليون هكتاري زمين‌ها براي توليد غله استفاده مي‌شود و از سال ۲۰۱۶ روسيه بيشترين مقدار غله جهان را توليد مي‌كند. همچنين ۱۱ شهر بزرگ روسيه و صنايع مختلف از جمله فولاد نيز از آب ولگا براي تامين نياز خود بهره مي‌برند. افزايش سطوح زير كشت به دليل جنگ اوكراين نيز همچنان ادامه دارد كه مي‌توان به برداشت هر چه بيشتر از منابع آب در روسيه منجر شود. خشكي رود كورا در آذربايجان و نزديكي مرزهاي ايران نيز به دليل سياست مشابه روسيه توسط اين كشور است. بخش خصوصي كه روزي شركت كشت و صنعت مغان را در دشت مغان ايران تاسيس كرده بود شركت مشابهي را در دشت مغان جمهوري آذربايجان تاسيس كرده كه از آب رود كورا سيراب مي‌شود. قزاقستان نيز با سرمايه‌گذاري شركت‌هاي امريكايي از آب رود اورال براي كشاورزي سود مي‌برد. كشور عربستان نيز به فكر توليد غله در تركمنستان افتاده است و فازهايي از اين برنامه با تكيه به آب خزر اجرا مي‌شود. اما كشورمان در جنوب خزر طي ۱۰سال گذشته دچار بحران خشكسالي شده و آب‌دهي رودخانه‌ها در فصل بهار و تابستان بيشتر براي كشاورزي مصرف مي‌شوند.

4- خسارت‌هاي ناشي از كاهش سطح آب

كاهش سطح آب اكوسيستم و محيط زيست درياي خزر به ويژه در نواحي ساحلي را با چالش‌ها و تهديدهايي مواجه‌ مي‌كند. اگر قسمت شمالي خزر كه آب‌هاي كم‌عمق آن داراي جانوران غني است خشك شود، پيامدهاي اكولوژيكي بزرگي خواهد داشت. همچنين‌ مي‌تواند مناطق حفاظت شده و تالاب‌هايي مانند دلتاي ولگا در روسيه، خليج گرگان (بزرگ‌ترين خليج درياي خزر)، تالاب انزلي و تالاب ميانكاله در سواحل جنوب شرقي در ايران را تهديد كند.

عقب‌نشيني دريا، بندرهاي منطقه آزاد انزلي، نوشهر، فريدونكنار و اميرآباد را به عنوان گلوگاه‌هاي اقتصادي كشور به ‌شدت تهديد مي‌كند. هر چند اين لايروبي‌ها نيز موقتي است و زيرساخت‌هاي بندري ايجاد شده با ادامه روند كنوني ديگر قابل استفاده نخواهند بود و هزينه‌هاي بيشتري بايد براي دوباره‌سازي آنها پرداخت شود. البته اين پديده مختص سواحل ايران نيست و تمام ۵ كشور ساحلي با آن درگير شده‌اند، همچنين اين معضل دسترسي آسان به بازار مصرف كشورهاي مشترك‌المنافع (1) (CIS) با جمعيت بالغ بر ۳۰۰ ميليون كه پتانسيل فوق‌العاده‌اي در توسعه اقتصادي و جهش تجاري كشور دارد را با خطر جدي مواجه كرده است. كاهش سطح تراز آب دريا، خشك شدن شمال شرق خزر را كه محل ميدان نفتي كاشاگان قزاقستان در معرض شور شدن و غرقاب شدن چاه‌هاي نفتي قرار داده است. عقب‌نشيني ۲ كيلومتري در مصب رود كورا و ۵ كيلومتري در سواحل قزاقستان از نتايج اين پديده هستند. مسوولان بندر باكو آذربايجان پر رفت‌وآمدترين بندر خزر و محل اتصال راهگذر شرق به غرب نيز هم‌اكنون اعلام خطر كرده‌اند. عقب‌نشيني ساحل حتي زيرساخت‌هاي دريايي بندر تركمن‌باشي در كشور تركمنستان را كه يكي از بنادر بزرگ آسياي مركزي محسوب مي‌شود و فعاليتش براي تجارت بين اروپا و آسيا حياتي است، تهديد مي‌كند. خشك ‌شدن تالاب‌هاي گميشان، انزلي، خليج‌گرگان و ميانكاله يك زنگ خطر است. زنگ خطري كه بسياري از موجودات و ماهي‌هاي دريايي هم در خطر قرار داده است. همچنين مصرف زياد آب رودخانه‌اي در سواحل غربي و جنوبي درياي خزر سبب تخريب زيستگاه‌هاي رودخانه‌اي و مانع از تكثير طبيعي بسياري از ماهيان شده است. پسروي درياي خزر و عدم تبادل آب دريا با تالاب ميانكاله جمعيت پرندگان سرشماري شده در سال 1402 را نسبت به 1401حدود ۳۳ درصد كاهش داده است. پسروي درياي خزر تاثيرات منفي و متفاوتي را براي فعاليت‌هاي شيلاتي از جمله طرح‌هاي پرورش ماهيان خاوياري در اراضي ساحلي (با استفاده از آب دريا)، تردد شناورهاي كيلكاگير و همچنين مهاجرت ماهيان رودكوچ دريايي به مناطق بالادست رودخانه‌ها را به همراه خواهد داشت و مصب رودخانه‌ها را كه محل تلاقي دريا با رودخانه‌هاست و محل اصلي مهاجرت و تخم‌ريزي آبزيان بوده دچار افت كاهش سطح آب كرده است. با ادامه روند پسروي آب خزر به‌طور قطع بر ساختار اقتصادي و اجتماعي و گردشگري سواحل دريا تاثير منفي بر جا مي‌گذارد.

همچنين خشك شدن تالاب‌ها و پيشروي سواحل‌ مي‌تواند منجر به توليد گرد و غبار شود و آب و هواي كشورهاي ساحلي را تحت تاثير قرار بدهد. مشكل بزرگي كه شايد از ديد بسياري از كارشناسان مخفي مانده است، افزايش مساحت ساحل شني و به‌تبع آن ايجاد توفان‌هاي گرد و غبار كه مي‌تواند شرايط آب و هواي شمال كشور را كه تاكنون از گرد و غبارهاي غالب در كشور مصون مانده است به ‌شدت تحت تاثير قرار داده و كيفيت زندگي را كاهش و تبعات زيانبار فراواني را ايجاد كند.

5- راهكار مقابله با كاهش تراز آب درياي خزر

رودخانه ولگا تامين‌كننده ۸۵ درصد آب درياي خزر است. در نتيجه با روسيه بايد تعامل و هماهنگي بيشتري داشته باشيم. قزاقستان و آذربايجان هم رودخانه‌هايي دارند كه به خزر مي‌ريزد و بايد با همه تعامل كنيم. به هر حال مساله كاهش سطح درياي خزر موضوع بسيار مهم و حساسي است، اما ما مي‌توانيم خودمان را با اين پديده سازگار كنيم و در سواحل خزر دخل و تصرف نداشته باشيم. برخي مي‌خواهند از اين فرصت استفاده كرده و ساحل را تصرف كنند و براي منافع شخصي دست به ساخت‌ و ‌ساز بزنند كه اين امر تبعات بسيار دارد. او به دهه۵۰ اشاره مي‌كند كه عقب‌نشيني درياي خزر صورت گرفت و به محض عقب‌نشيني، سرمايه‌گذاران تپه‌هاي ماسه‌اي را صاف و شروع به شهرك‌سازي كردند. شهرك‌هاي خزرشهر و آمودريا و خيلي شهرك‌هاي ديگر در همين زمان ساخته شدند، ولي وقتي دوباره آب دريا بالا آمد، اين شهرك‌ها به ‌شدت آسيب ديدند. ما نبايد دوباره اين اشتباه را تكرار و خط ساحلي را اشغال كنيم.

فرآيند گرمايش جهاني همچنان رو به افزايش است و به تبع آن كاهش بارندگي و افزايش ميانگين دماي كره زمين منجر به افزايش تبخير از سطح دريا خواهد شد. افزايش فعاليت‌هاي اقتصادي در كشور روسيه در بخش صنعت و نيز افزايش سطح زير كشت آبي نياز به آب را افزايش مي‌دهد با اين شرايط نمي‌توان به رهاسازي رودخانه ولگا كه بيش از 85 درصد از نياز آبي درياي خزر را تامين مي‌كند، اميدوار بود با اين شرايط روند كاهش آب دريا به سرعت ادامه دارد و خسارت‌هاي اشاره شده در حال وخيم‌تر شدن هستند. با بررسي تمامي جوانب نمي‌توان به بهبود شرايط با كمك تعامل بين كشورهاي حاشيه درياي خزر در قالب كنوانسيون‌ها و قراردادها اميدوار بود پس نهايتا يك راه براي حل مشكل باقي مي‌ماند و آن انتقال آب است. با توجه به عدم وجود منابع آب قابل اتكا در كشورهاي ذي‌نفع انتقال آب از آب‌هاي آزاد مي‌تواند مشكل را مرتفع كند. در حال حاضر درياي خزر از طريق كانال ولگا-دن به درياي سياه ارتباط دارد ولي اين مسير كشتيراني نه تنها‌ باعث ورود آب از درياي سياه به درياي خزر نمي‌شود، بلكه باعث كاهش آب رودخانه ولگا نيز شده است.

با بررسي‌هاي انجام شده انتقال آب از طريق خط لوله يا حفر كانال به عنوان تنها راهكار حل اين معضل پيشنهاد مي‌شود، هزينه خط لوله به مراتب كمتر از حفر كانال است ولي كانال مي‌تواند به صورت چند منظوره مورد استفاده قرار بگيرد. براي احداث كانال بين درياي خزر و درياي سياه نياز به همكاري جدي در سطح روساي جمهور 5 كشور حاشيه درياي خزر است كه با اجراي آن جز رفع مشكل كاهش سطح تراز درياي خزر از مزاياي ترانزيتي آن نيز بهره فراواني حاصل مي‌شود.

پاورقي

1- Commonwealth of Independent States

استاديار گروه مديريت مناطق خشك و بياباني، دانشكده علوم كشاورزي

و غذاي سالم، دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين- پيشوا

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون