ساجده سليمي
از اولين انتشار رمان «سووشون» 55 سال ميگذرد. اثر جاودانه سيمين دانشور و يكي از آثار برجسته ادبيات معاصر ايران كه در دل خود داستاني پرفراز و نشيب از رنج، اميد و مبارزه را به تصوير ميكشد. رماني كه روايتگر زندگي زري و يوسف است؛ دو شخصيت كه در سايه دگرگونيهاي اجتماعي و سياسي دوران پرتلاطم ايران، در جستوجوي هويت و آزادي در دل سرزمينشان هستند. در اين داستان، رنجهاي بيپايان، عشقهاي سوزان، اميدهاي پرمخاطره و مبارزات جانفرسا در دل تاريخ پرتنش دهه ۱۳۲۰ و دوران اشغال ايران توسط نيروهاي بيگانه نمايان ميشود. سيمين دانشور در اين اثر سترگ، تنها به چالشهاي سياسي و اجتماعي زمانه اش نپرداخته، بلكه با مهارت و ظرافتي بينظير، در عمق روابط انساني و روحيات دروني شخصيتها نفوذ كرده و عواطف و دغدغههاي آنان را در بطن جامعهاي دگرگون شده به نمايش گذاشته است.
با انتشار كتاب صوتي اين اثر كه از سوي انتشارات خوارزمي و موسسه آوانامه توليد شده، فرصتي دوباره براي بازخواني اين شاهكار ادبي فراهم شده است. نسخه صوتي «سووشون» كه با حضور چهل گوينده و به شكل «فول كست» به اجرا درآمده، تجربهاي نو و بينظير براي شنوندگان فراهم آورده است. اين اجراي نمايشي، نه تنها عواطف و احساسات پيچيده داستان را به شيوهاي دلنشين منتقل ميكند، بلكه عمق و غناي اثر را به شكلي متفاوت ارايه ميكند. در اين گزارش، با چهار نفر از گويندگان اين نسخه صوتي گفتوگو كردهايم. گفتوگويي كه در آن از چالشهاي اجراي اين اثر و تاثيري كه كتاب صوتي بر قلب و ذهن مخاطبان ميگذارد، سخن به ميان آمده است.
صداها چطور تصاوير را خلق ميكنند؟
بازيگران هنگام اجرا در صحنه تئاتر يا سكانسي از فيلم سينمايي، مجموعهاي از ابزارها و امكانات را در اختيار دارند كه به آنها در ايفاي نقش كمك ميكند. از نورپردازي و طراحي صحنه و لباس گرفته تا حضور بازيگران ديگر و نقشهاي مقابل كه در شكلگيري حس و حال شخصيت در بازيگر كمك رسانند. اما در توليد كتاب صوتي هيچ كدام از اين موارد وجود ندارد، اول اينكه گوينده هنگام ايفاي شخص در استوديو قرار دارد و جز يك ميكروفن و كتابي كه مقابلش قرار دارد، ابزار ديگري براي درك و دريافت شخصيت و انتقال آن به شنونده ندارد. البته پشت شيشه استوديو فردي به عنوان ناظر توليد هست كه نقش كارگردان را ايفا ميكند و توصيهها و راهنماييهايي هنگام اجرا به گوينده ميدهد و اين همه چيزي است كه فرد هنگام اجرا در اختيار دارد. بنابراين بخش زيادي از مواردي كه او هنگام اجرا بايد براي خلق موثر به كار بگيرد، ذهني و دروني است. گوينده كتاب با تكيه بر تجربه خود از زندگي و نقشهايي كه ايفا كرده به يك جمعبندي در ساخت تصوير ذهني شخصيت نمايشي خود ميرسد و از آن پس سعي ميكند با لحنهاي متفاوت، بالا و پايين بردن صدا، گريه، خنده و... اين حس را براي شنونده ادراكپذير كند. حال براي دست يافتن به اين منظور هر كس شيوه منحصر به خود را دارد. سحر بيرانوند (گوينده نقش زري) كه علاوه بر گويندگي كتاب صوتي، در دوبله و بازيگري تئاتر هم فعاليت دارد، از همذاتپنداري عميق با شخصيت زري ميگويد. اينكه با تمركز بر تغييرات احساسي و شناخت شخصيت، به جزييات دروني زري نزديك شده و سعي كرده اين تغييرات را در صداي خود منعكس كند. او معتقد است دوگانه شخصيت زري در وجود خود او نيز وجود دارد: «شايد من به نوعي ويژگيهايي كه در خود دارم به من كمك ميكند تا به اين نقش نزديكتر شوم، من زري را در خودم دارم، زيرا تغييرات زيادي در زندگيام داشتهام. از شغل قبليام گرفته تا تحصيل و تحولاتي كه در مسير كاريام به وجود آوردهام، همگي ميتوانند تاثيرگذار باشند. اين تغييرات باعث ميشود كه بتوانم بهتر با شخصيت زري همذاتپنداري كنم و به او نزديك باشم.» او درباره تغييراتي كه در طول داستان براي زري اتفاق ميافتد، توضيح ميدهد: «در آغاز داستان، نقش من به عنوان زري به نوعي با احتياط و تلاش براي حفظ خانواده آغاز ميشود. اما وقتي كه خانواده تهديد ميشود و مرگ يوسف باعث بروز تباهي ميشود، اين تغيير شرايط به تدريج باعث تحول در شخصيت زري ميشود. به عنوان گوينده، اين تغيير شخصيت و تحول آن از يك زن آرام و محتاط به يك زن در حال تجربه بحران، براي من از اهميت زيادي برخوردار بود. اين دوگانگي را من در شخصيت خودم هم دارم.» او تاكيد ميكند كه اجراي اين نقش به واسطه تغييرات دروني شخصيت زري، از يك زن آرام به فردي مبارز، چالشهاي احساسي و اجرايي زيادي براي او به همراه داشته است: «در اين نوع كار، اجرا چيزي بيشتر از روايت است و شخصيت بايد به گونهاي بازي شود كه دقيقا مانند يك بازيگر روي صحنه عمل كند. اگر شخصيت گريه ميكند، من هم با آن شخصيت گريه ميكنم؛ اگر ديوانگي به سرش ميزند، من هم به آن ديوانگي دچار ميشوم. اين يك نوع چالش است كه براي بازيگر در استوديو وجود دارد. وقتي از استوديو بيرون ميآيم، احساس ميكنم كه نبردي را پشت سر گذاشتهام. تبديل شدن به يك شخصيت ديگر و سپس بازگشت به خودم، تجربهاي است كه براي كساني كه تجربه بازيگري دارند بهتر جا ميافتد.»
فريبا متخصص (گوينده نقش عمه خانم) كه او نيز بازيگر باتجربه سينما و تلويزيون است، به تازگي پا به عرصه اجراي كتاب صوتي گذاشته و در بدو ورود، در سه كتاب كليدر، جنگ و صلح و سووشون نقشهايي اصلي را به عهده داشته است. شيوه او در اجرا كمي متفاوتتر بوده و با تكيه بر تجربه سينمايي خود راهي جالبتر در پيش گرفته است. او از ابزارهايي براي توليد صداهاي واقعي براي القاي حس نقش استفاده ميكند. متناسب با هر نقش، چيزي با خود به استوديو ميبرد و از آنها براي توليد صداهاي صحنه استفاده ميكند. او براي اجراي نقش عمه خانم از صداي قلقل قليان و زرورق و... براي افزايش واقعي بودن اجرا استفاده كرده است. متخصص ميگويد: «براي نقش «عمه خانم» در صحنههايي كه با دود و دم همراه بود، نميتوانستم تنها با ديالوگ حس را منتقل كنم. بنابراين در خانه فكر كردم و وسيلههايي را پيدا كردم كه بتوانند افكتهاي صوتي ايجاد كنند. از زرورق سيگار استفاده كردم و چيزي كه بشود با آن صداي قلقل ايجاد كرد تا همزمان با ديالوگها حسي واقعيتر ايجاد شود. اينها واقعا به من كمك ميكند.» او نقش حركتهاي گوينده در استوديو را هم در كمك به ايفاي نقش خود موثر ميداند و ميگويد: «در پروژه «جنگ و صلح»، نقش كنتس را داشتم كه فكر كردم نياز به بادبزني خاص دارد. اگرچه نميتوانستم لباس مناسب نقش را به محل ضبط ببرم، اما داشتن بادبزن به من كمك كرد كه حس كنتس را بهتر منتقل كنم. اين ابزارها شايد كوچك به نظر برسند، اما در عمقبخشي به نقش تاثير زيادي دارند. نميگويم بازيگري كه اين كارها را نميكند ضعيف يا قوي است، اصلا، فقط اينكه به خود من خيلي كمك ميكند. لباسهاي فاخر و عناصر كلاسيكي مانند بادبزنهاي قديمي، خود به تنهايي ميتوانند در شكلدهي كاراكتر نقش موثري داشته باشند. حتي حركت ساده بادزدن يك ريتم و وقار خاص به شخصيت ميبخشد كه درك آن براي بازيگر بسيار كمككننده است. البته اين ابزارها جايگزين استعداد يا قدرت بازيگري نميشوند، اما من شخصا معتقدم استفاده از چنين المانهايي ميتواند اجراي نقش را واقعيتر و ملموستر كند.»
ناهيد مسلمي ديگر گوينده اين كتاب صوتي است. كه نقش پيرزن روستايي را دارد كه داستان سوگ سياوشون را براي زري تعريف ميكند. او نيز ساليان سال است كه در تئاتر و نمايشهاي راديويي فعاليت مستمر دارد و از روي علاقه شخصي دوست دارد كار كتاب صوتي را هم ادامه دهد. ناهيد مسلمي بر تجربه عميقش در تئاتر و راديو تاكيد ميكند و تصويرسازي ذهني را عامل موفقيت در اجراي نقشها ميداند. او ميگويد: «من حدود ۴۰ سال تئاتر كار كردم، فكر ميكنم تجربهام در تئاتر و راديو خيلي كمك كرده كه وقتي نقشي را بازي ميكنم، تصاوير كاملا جلوي چشمم باشد. اگر اين تصاوير در ذهنم نباشد، اصلا براي مخاطب باورپذير نيست. فكر ميكنم اگر يك درصد هم موفقيتي در كارم بوده، به خاطر همان باوري است كه مردم نسبت به شخصيتهايي كه بازي كردم، پيدا كردند. هر وقت كارهاي رئال انجام دادم، مردم بعد از نمايش ميآمدند و ميگفتند انگار مادرم را ديدم، انگار عمهام بود، انگار خالهام بود... اين همذاتپنداري و باورشان باعث شده كه نقش بر دلشان بنشيند. شايد همين تصويرسازي و حسي كه منتقل ميشود، دليل اين ارتباط عميق است.»
ديالوگهايي كه به تنهايي اجرا ميشوند
تفاوت اجراهاي كتاب صوتي به خصوص كتابهايي كه مانند سووشون داراي گويندگان متعدد هستند و هركس اجراي يك نقش را برعهده دارد، با نمايشنامه راديويي در اين است كه در اجراهاي نمايشنامهاي گويندگان معمولا با هم تعامل دارند و با توجه به اكتها و لحن بازيگر مقابل به ايفاي نقش خود ميپردازد. در اجراهاي كتاب صوتي اين امكان براي گوينده وجود ندارد، در اغلب موارد او به هيچوجه امكان تغيير كلمات و جملات كتاب را ندارد، چون اكثر ناشران اصرار دارند كه متن كتاب مكتوب، در نسخه صوتي آن هيچ تغييري نكند. بنابراين هر يك از گويندهها به ترتيب به استوديو ميآيند، قسمتهاي نقش خود را اجرا ميكنند و ميروند. موضوعي كه شايد در نگاه اول چالشبرانگيز باشد، اما خود گويندهها معتقدند با وجود ناظر توليد كه حس و حال و فضاي قسمتي كه بايد بخوانند را به آنها يادآوري ميكند اين موضوع مشكلي به وجود نميآورد.
فرياد موسويان (گوينده نقش يوسف) در اين باره ميگويد: «براي ضبط اين اثر، خودم كتاب را از ابتدا تا انتها بهطور كامل مطالعه كردم. البته ممكن است برخي گويندگان فرصت مطالعه كامل كتاب را نداشته باشند و صرفا بخشهايي را كه مربوط به شخصيت خودشان است، بخوانند. در فرآيند ضبط، ديالوگها و كاراكترها از يكديگر جدا ميشوند. به اين ترتيب، برنامهاي تنظيم ميشود كه مثلا در يك روز مشخص تنها ديالوگهاي مربوط به شخصيت يوسف ضبط شود و من در آن زمان فقط ديالوگهاي مربوط به اين شخصيت را ميخوانم.» او اين شيوه را مخل حس و حال گوينده نميداند و اضافه ميكند: «ببينيد، بخشي از اين مربوط به تجربه گوينده است كه بايد فضاسازي كند، اما در اين فرآيند، بخش زيادي از فضاسازي و هدايت حس و حال اجرا بر عهده ناظر ضبط يا كارگردان اثر است. معمولا يكي از افراد حرفهاي و آشنا به كار در استوديو حضور دارد و كارگرداني پروژه را بر عهده ميگيرد. ايشان توضيحات لازم را ارايه ميدهد؛ مثلا شرايط و فضاي داستان را براي ديالوگ خاصي توضيح ميدهد و نحوه بيان و حس لازم را راهنمايي ميكند. البته اين شيوه كار ممكن است چالشبرانگيز باشد، اما اگر گوينده پيشتر كتاب را بهطور كامل مطالعه كرده و با داستان و شخصيت موردنظر ارتباط برقرار كرده باشد، اين فرآيند براي او بسيار آسانتر و روانتر خواهد بود.»
سحر بيرانوند نيز معتقد است با اينكه اجراها به صورت انفرادي بوده هماهنگي ميان گويندگان كاملا در اين اثر به وجود آمده و بهويژه اين هماهنگي بين صداي او و گوينده نقش يوسف (آقاي موسويان)، به اثر جان داده است: «براي خود من نيز جالب بود كه صداي من و آقاي موسويان (نقش يوسف) با يكديگر هماهنگي خاصي پيدا كرده است. من صداي ايشان را بسيار دوست دارم و ايشان يكي از گويندگان برجسته هستند. صداي آقاي موسويان ويژگيهايي مانند قوت و استحكام دارد كه بسيار مشابه به شخصيت آزاديخواه و عدالتطلب يوسف است. صداي پايدار و قدرتمند ايشان، بسيار با ويژگيهاي شخصيت يوسف همخواني دارد. صداي زري قالب نازك همان صدا بايد باشد.»
چرا كتاب صوتي سووشون مهم است؟
نكته جالب درباره گويندگان كتابهاي صوتي اين است كه اين دسته بازيگران با كتاب انس و الفت خاصي نسبت به ديگر بازيگران دارند. اينها دو دسته هستند يا از قبل به كتاب علاقه داشتهاند و به دليل همين علاقه سراغ اين كار آمدهاند يا كار طولاني مدت در اين زمينه، اجراهاي متفاوت و خوانشهاي متعدد كتاب در استوديو، باعث شناخت و پيوستگي آنها با اين يار مهربان شده است. گويندگان كتاب اغلب سليس و روان صحبت ميكنند، دايره واژگانشان از مردم عادي بسيار وسيعتر و دانش گستردهاي پيدا كردهاند. سحر بيرانوند ميگويد: «باور كنيد خيلي وقتها كلماتي استفاده ميكنم كه دوستانم تعجب ميكنند. ميگويند اين كلمات را قبلا نشنيده بودند و آنها احساس ميكنند كه انگار اين جملات را از كتابها بيرون آوردهام.» و اضافه ميكند: «كتاب صوتي علاوه بر اينكه من را به دنياي جديدي از داستانها و شخصيتها ميبرد، به تقويت ذهن و دانستههاي من نيز كمك ميكند. اگر قبلا مثلا سالي صد كتاب ميخواندم حالا سالي دويست كتاب ميخوانم. اين حرفه نه تنها به من اين امكان را ميدهد كه داستانها را براي مخاطبانم روايت كنم، بلكه خودم نيز از اين فرآيند بهرهمند ميشوم.» آنها براي اجراي يك كتاب معمولا كتابها يا مقالات ديگري نيز ميخوانند كه مكمل شناخت آن رمان خاص يا هر نوع ديگري از كتاب است كه قصد اجرايش را دارند. موسويان در اين باره ميگويد: «براي درك بهتر شخصيت يوسف و تحليل دقيقتر او، علاوه بر مطالعه اين رمان، كتابهاي تاريخي و جامعهشناسي مرتبط با آن دوران را نيز مطالعه كردم. اين مطالعات به من كمك كرد تا عميقتر به شخصيت يوسف و نقش او در داستان پي ببرم.»
با توجه به اين امر، نظر اين گويندگان درباره اهميت توليد كتاب صوتي از يك سو و اهميت رمان سووشون از سوي ديگر ميتواند حايز اهميت باشد. كساني كه به اتفاق كتاب صوتي را راهي موثر براي زنده نگهداشتن آثار كلاسيك و نزديك كردن نسل جديد به ادبيات ميدانند. مسلمي اين فرمت را براي نسل جوان، بهويژه كساني كه فرصت مطالعه ندارند، ضروري و الهامبخش ميداند. او كه از كتاب نخواندن دخترش ناراحت بوده، حالا ميبيند كه دخترش با شنيدن كتابهاي صوتي بخشي از دغدغه او را حل كرده است: «يكي از دلايلي كه به كتابهاي صوتي علاقه پيدا كردم، اين است كه ميبينم نسل جديد، مثل دخترم، كمتر اهل كتاب خواندن هستند. اين موضوع هميشه من را ناراحت ميكرد، اما حالا وقتي ميبينم در ماشين، كتابهاي صوتي طولاني مثل كليدر را گوش ميدهد و از آنها لذت ميبرد، برايم خيلي جالب است. فكر ميكنم چقدر خوب است اگر جوانها، حتي در لحظههاي تنهاييشان، در ماشين يا سفر بتوانند از اين كتابها استفاده كنند. دوست دارم كه از اين طريق، حتي كمي، تاثيرگذار باشم. دوست دارم كمك كنم تا مردم، حتي اگر شده از طريق گوش دادن، بفهمند كتابها چقدر ميتوانند دوست و همراه خوبي باشند و چقدر ميتوانند به آنها كمك كنند.»
متخصص معتقد است كه كتاب صوتي، با افزودن لايههاي احساسي، گاه تجربهاي متفاوت و حتي عميقتر از خواندن كتاب فيزيكي ارايه ميدهد: «چه ايده فوقالعادهاي است كه يك هندزفري در گوش بگذاريد و به كتاب صوتي گوش دهيد. وقتي كتاب را ميخوانيد، خودتان تخيلي از داستان و شخصيتها در ذهن ميسازيد. حالا تصور كنيد شخص ديگري با صدايي متفاوت و همراه با چند گوينده و بازيگر، آن كتاب را براي شما روايت ميكند و با صدايش رنگ و جاني تازه به اثر ميبخشد. اين نوع تجربه ممكن است حتي ديدگاه شما را نسبت به آن كتاب تغيير دهد. كتاب صوتي مخصوصا براي دانشجويان يا افرادي كه دوست دارند كتاب بخوانند، اما وقت كافي ندارند، گزينهاي ايدهآل است. شايد خود من هم جزو كساني باشم كه گاهي فرصت مطالعه ندارند، اما گوش دادن به كتاب صوتي اين امكان را به ما ميدهد كه حتي در لحظات كوتاه بيكاري، با ادبيات و داستان در ارتباط باشيم.» موسويان نيز در اين باره معتقد است: «اين نكته بسيار حايز اهميت است كه رمان سووشون حتي براي افراد عادي جامعه نيز اثري ارزشمند محسوب ميشود. اگر فرصت مطالعه اين كتاب را ندارند، شنيدن نسخه صوتي آن نيز تجربهاي ارزشمند خواهد بود.»
كتاب صوتي سووشون با 40 گوينده تهيه شده است. كساني كه حتما جايشان در اين گزارش خالي بود اما محدوديتها اجازه گفتوگو با تكتك ايشان را نداد. همچنين تهيهكننده، ناظر توليد، صدابردار و... همه افرادي هستند كه با تلاشها و زحمات آنها يك اثر شنيدني و دلپذير ميشود. حال كه به پايان اين گزارش رسيديم جملهاي از رمان سووشون در ذهنم مرور ميشود. آنجا كه زري ميگويد: «آدم بايد در اين دنيا يك كار بزرگتري از زندگي روزمره بكند. بايد بتواند چيزي را تغيير بدهد...» و به اين فكر ميكنم كار تهيهكنندگان كتاب صوتي نيز از اين اصل جدا نيست، هر كسي كه براي كتابها كاري ميكند كار بزرگتري از زندگي روزمره انجام ميدهد.