پلههاي هواپيما و پيشرفت ايران در گامهاي پزشكيان
ابراهیم عمران
شيوه و طريقي كه رييسجمهورمان از پلههاي هواپيما بالا و پايين ميرود، ميتواند بيانگر مسائل بيشماري باشد. در سفر به عراق اينگونه حركات دست و پا نمود بيشتري پيدا كرد. جدا از استايل خاص ايشان كه در مناظرهها به كرات ديده شد؛ پزشكيان انگار عجله وافري دارد براي پيشبرد كارها. ميداند و آگاه است كه كشور و جغرافياي گستردهاش تا چه اندازه از مناسبات جهاني عقب است. در داخل نيز امور فراواني معطل مانده است. به همين جهت بيشتر وقتها اگر ميگويد حال و حوصله پروتكل را ندارد؛ صرفا از روي تواضع رفتاري نيست. اينكه فقط بگويد فردي عادي است؛ هم معنا نميدهد اين حركاتش. گرچه در ذات خويش چنين مينماياند ولي به باورم رييس دولت چهاردهم روايت ديگري از اينگونه رفتارهايش بروز ميدهد. او ميداند لحظه لحظه زمانها براي ايران به سرعت ميگذرد. تعجيلش از براي همين موارد است. پزشكيان طمأنينه چهره دارد. از آرامش ميميك صورت برخوردار است. به خوبي از آنها بهره ميبرد. ولي طمأنينه گفتار و حركت را نميپسندد. اگر گاهي فعلهاي كلامش را منعقد نميكند نه از آن روي است كه به آداب گفتار پايبند نباشد؛ بيشتر از سويي است كه وقت ندارد براي شرح بيشتر. او نيز خوب ميداند اطاله كلام يكي از بزرگترين معايب مديران است. شرح و بسط اضافي نميدهد. كار را در عمل معنا ميبخشد نه در توضيحات بيفايده. عجلهاي كه در گفتار دارد، شتابي كه در گام برداشتن از خود بروز ميدهد نيز بر اين تفكر فكرياش نشات ميگيرد. پزشكيان نماد آناني است كه خاك خورده بيادعاي سياست پنهان و پيداي ايران هستند. زير و روي همه مسائل را ديدهاند. ميدانند كه در اين چند دهه چه گذشته است. زمان براي حرف زدن و چه كنيمها زياد بود. حالا اما وقت تنگ است. آن هم در دوره هوش مصنوعي اين زمان. در هوش طبيعي اگر زبانزد بوديم در دنيا؛ اكنون بايد در هوش مقابلش هم تقويت شويم. پزشكيان همه اينها را ميداند. به همين خاطر آناتومي بدنش را خواسته و ناخواسته؛ ارادي و غيرارادي؛ ژنتيك و غير آن در راستاي پيشران ايران بزرگ قرار داده است. از چهرهاش به نحوي بهره ميبرد. از حركات دست و پايش به شكلي ديگر.
اولين سفرش به عراق پايهگذار نمايش حركات بدنش بود در نمايي باز؛ منتظر زبان و حركت بدنش در نيويورك هستيم كه بالمآل در آنجا هستند افرادي كه تخصصيتر اين موارد را تفسير كنند. پزشكيان بالذات يك رييسجمهور است. آن هم بيادا و اصول و بيپروتكل. از درونش ميجوشد آنچه همگان دارند. همگاني كه شايد براي به دست آوردنش ساعتها تحت نظر مربيان فن بيان و بدن باشند. پزشكيان اما بيادعا از همه اينها آنقدري دارد كه در بزنگاهها به كارش آيد.