پر و خالي شدن درياچه اروميه و وقوع زمينلرزه؟
مهدي زارع
وقوع دو زمينلرزه با بزرگاي حدود ۶ در روز ۴ اسفند ۱۳۹۸ در نزديكي سلماس و سرو در استان آذربايجان غربي در غرب درياچه اروميه درست پس از پر شدن كامل درياچه اروميه در بارشهاي فروردين ۱۳۹۸ و سپس وقوع توالي زمينلرزههاي خوي در سالهاي ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ در شمال درياچه و همزمان با خشك شدن كامل آن در سالهاي ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ رابطه بين تحريك زمينلرزهها در اثر پر و خالي شدن درياچه اروميه از آب را مورد توجه قرار داده است. قبل از آن بهزاد زماني و همكاران در دانشگاه تبريز در سال ۱۳۹۸ در مطالعهاي در همين مورد نشان دادند كه افزايش لرزهخيزي منطقه در بازههاي زماني ۱۳۶۹-۱۳۸۳ و بعد از كاهش سطح آب درياچه اروميه در ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ كاهش لرزه خيزي و افزايش تنش در منطقه قابل پايش بوده است.
تغييرات محيطي ميتوانند باعث ايجاد رويدادهاي لرزهاي در نزديكي مرزهاي فعال لرزه زا يا آتشفشاني شوند. مثلا در شمال غربي هند نشان داده شده كه فعاليتهاي معدني و بادهاي موسمي ممكن است استرس زيرزميني را تغيير داده و اين منطقه را مستعد زلزلهها كنند.
اخيرا مشخص شده احتمال وقوع زمينلرزههاي محلي پس از جريان موسمي هند بيشتر است. سيالات در پوسته زمين يا در رشد شكافهاي كوچك ميتواند محرك باشد. محققان دادههاي 31 زمينلرزه دور (بيش از 1000 كيلومتر دورتر) را با تنش ديناميكي بالا بين سالهاي 2007 تا 2017 تجزيه و تحليل كردند. آنها 48 ساعت داده براي هر زمينلرزه، 24 ساعت قبل و بعد از شروع موج اوليه زلزلههاي محلي را بررسي كردهاند. افزايش قابل توجهي در لرزهخيزي مشخص شد: 81 رويداد در عرض 20 ساعت در پيرامون پنج شوك اصلي (2007 و 2009 سوماترا اندونزي، 2010 شيلي، 2012 زمينلرزههاي كاستاريكا و 2017 پاپوآ گينهنو) كه مناطق آسيب ديده از معادن هستند رخ داده است. اين نشان ميدهد كه منطقه مورد مطالعه در آن زمان بهشدت تحت فشار بوده است. فردي را در نظر بگيريد كه در يك اتاق با صداي بلند صحبت ميكند. صدا بلندترين صدا در اتاق است اما با دور شدن شما ملايمتر ميشود. به همين ترتيب، زمين لرزهها در نزديكي كانون زمين لرزه شديد هستند و باعث ايجاد زمينلرزههاي كوچكتر در فاصله دورتر ميشوند.
ششمين گزارش ارزيابي هيات بيندولتي تغييرات اقليمي در سال 2021 نشان داد كه ميانگين بارندگي در بسياري از مناطق جهان از سال 1950 افزايش يافته است. جو گرمتر ميتواند بخار آب بيشتري را حفظ كند و متعاقبا منجر به بارشهاي بيشتر شود. زمينشناسان مدتهاست رابطهاي بين ميزان بارندگي و فعاليت لرزهاي شناسايي كردهاند. به عنوان مثال، در هيماليا، فراواني زمينلرزهها تحت اثر چرخه بارندگي سالانه فصل بارانهاي موسمي تابستان است 48 درصد از زمينلرزههاي هيماليا در ماههاي خشكتر پيش از موسمي ماه مارس، آوريل و ميرخ ميدهد، در حالي كه تنها 16 درصد در فصل بارانهاي موسمي رخ ميدهد.
در فصل بارانهاي موسمي تابستان، وزن حدود 4 متر بارندگي، پوسته را به صورت عمودي و افقي فشرده و آن را تحت فشار قرار ميدهد هنگامي كه اين آب در زمستان ناپديد ميشود، «بازگشت» بخش بالايي پوسته منطقه را بيثبات ميكند و تعداد زلزلههايي را كه رخ ميدهد افزايش ميدهد.
تغييرات اقليمي ميتواند اين پديده را تشديد كند. مدلهاي اقليمي پيشبيني ميكنند كه شدت بارش بارانهاي موسمي در آسيا در آينده در نتيجه تغييرات اقليمي افزايش مييابد. اين امر ميتواند بهطور عملي بازگشت پوسته در زمستان را افزايش دهد و باعث رخدادهاي لرزهاي بيشتري شود.
باران سيل آسا و گرماي شديد نيز ميتواند در وقوع زمين لرزه موثر باشد. بارانهاي شديد و گرماي تابستان ميتوانند ميدانهاي تنش نزديك به سطح زمين را با ورود فشار سيال منفذي تغيير دهند، كه در نهايت بر وقوع و توزيع زلزلهها اثر ميگذارد. با اين حال، اين اثرها به ژرفاهاي تا چند هزار متر از سطح زمين محدود ميشوند. توفانهاي بزرگ نيز ميتوانند امواج اقيانوسي قوي ايجاد كنند كه ميتواند با درگير كردن پوسته سطحي در منطقه فلات قاره ساحلي چيزي به نام «توفانزلزله»، معادل زلزلههاي بزرگتر از ۳.۵ ايجاد كند. حتي اگر اكنون استفاده از گازهاي گلخانهاي را متوقف كنيم، تا 1000 سال طول ميكشد تا افزايش سطح درياها متوقف شود. دانشمندان افزايش و كاهش سطح آب درياچه نمك سالتون در كاليفرنيا در حدود (130 كيلومتري) شمال شرقي سن ديگو را در 1000 سال گذشته مدلسازي كردند و دريافتند كه وقتي درياچه پر بود، ميزان بيشتري زمينلرزه در امتداد گسل سن آندرياس در نزديكي آن رخ داده است. آيا احيا و افزايش سطح درياچه باعث تغيير فشار كافي براي سريعتر شدن اين زمينلرزههاي شديد در طول عمر ما ميشود؟ اگر اين اتفاق بيفتد، تغييرات اقليمي اين فرآيندها را حتي خطرناكتر ميكند. گرمتر شدن اقيانوسها منجر به افزايش بارندگي ميشود كه خطر زمينلغزشهاي ناشي از زلزله را افزايش ميدهد. بارندگي همچنين لرزش زمينلرزه را بارزتر ميكند، زيرا هر گونه ارتعاش در زمين مرطوب بسيار بيشتر از زمين خشك است.
خشكسالي نيز ميتواند عاملي در تغييرات بارهاي تنش روي پوسته زمين باشد. خشكسالي با حذف بار سطحي همراه با خشك شدن خاك همراه است. در كاليفرنيا، مشاهده شده است كه بخشي از لرزهخيزي با تغييرات بارهاي سطحي ناشي از بارش برف، ذوب برف، و تغييرات در محتواي آب در خاك و سنگهاي كم ژرفا مرتبط است.