نگاهي به گردشگري طبيعت در ايران
بارِ طبيعتگردي بر گُرده طبيعت
فرزانه قبادي
در تعاريف ارايه شده براي طبيعتگردي، تاكيد ويژهاي بر حفاظت از طبيعت شده است. سازمان جهاني گردشگري طبيعتگردي را نوعي از گردشگري ميداند كه «در آن انگيزه اساسي گردشگر مشاهده، يادگيري، كشف، تجربه و بهرهمندي از تنوع زيستي و فرهنگي با نگرش مسوولانه بر حفاظت از يكپارچگي اكوسيستم است.» انجمن بينالمللي اكوتوريسم هم اين شكل از گردشگري را «سفر مسوولانه به مناطق طبيعي كه باعث حفظ محيط زيست و بهبود معيشت مردم محلي ميشود» تعريف كرده است. طبيعتگردي Nature Tourism مبتني بر جاذبههاي طبيعي يك منطقه است كه بر «مسوولانه» بودن سفر بيش از ابعاد ديگر آن تاكيد دارد و توجه به پوشش گياهي و زيستگاههاي جانوري و بهطور كلي حفظ محيط زيست جزو اصول اساسي اين شكل از گردشگري محسوب ميشود كه در سالهاي اخير مخاطبان بسياري پيدا كرده است. اما اگر طبيعتگردي همراه با فرهنگِ دوستي با طبيعت و مسووليت در قبال منابع طبيعي نباشد، آسيبهاي جبرانناپذيري به محيط زيست وارد خواهد كرد.
آييننامههاي كاغذي
آسيبهاي طبيعتگردي در ايران را از دو منظر ميتوان بررسي كرد: گردشگران، متوليان محيط زيست و گردشگري. ظرفيتهاي كمنظير طبيعت در ايران، اين امكان را به گردشگران ميدهد تا اشكال مختلف طبيعتگردي را تجربه كنند، از سفرهاي ماجراجويانه و مهيج تا كويرنوردي و غارنوردي و جنگلنوردي و... اما در هر كدام از مقاصد گردشگري طبيعي به وضوح ميتوان مصاديق فراوان آسيب به طبيعت را مشاهده كرد. بخشي از اين آسيب ناشي از بيمسووليتي گردشگران و برگزاركنندگان تورهاي طبيعتگردي است و بخشي به قصور دستگاههاي متولي برميگردد كه در راستاي ايجاد فرهنگ گردشگري در طبيعت اقدام جدي و موثري انجام ندادهاند. در بسياري از پاركهاي ملي در دنيا پروتكلهاي حضور در منطقه به كرات با كمك تابلوهاي راهنما به گردشگران گوشزد شده و مسير حركت آنها تعيين ميشود و وارد كردن كوچكترين آسيب به طبيعت منطقه با برخورد قانوني -در غالب موارد پرداخت جريمه نقدي- روبهرو ميشود. اما در مناطق طبيعي ايران نه تابلوهاي آموزشي و هشداردهنده و پروتكلها به شكل اثرگذار نصب شدهاند و نه اقدام تاثيرگذاري براي ايجاد فرهنگ گردشگري در طبيعت صورت ميگيرد. بهرغم تلاش كنشگران محيط زيست و گردشگري براي آگاهي جامعه، هنوز شاهد انباشت زبالهها در مقاصد گردشگري هستيم و تلاش آنها براي ايجاد فرهنگ برخورد با طبيعت، حيات وحش و احترام به مظاهر طبيعت نتايج چشمگيري نداشته است. اين امر نياز به اقدام در سطح ملي دارد و دولت بايد در زمينه ارايه فرهنگ صحيح طبيعتگردي ورود كرده و از ابزارهاي اجرايي و رسانهاي خود در اين جهت كمك بگيرد. اما به نظر ميرسد هنوز ضرورت چنين اقداماتي در سياستگذاريهاي كلان و از سوي متوليان محيط زيست و گردشگري احساس نشده است. البته فروردين ماه سال جاري هيات وزيران «آييننامه طبيعتگردي» را تصويب كرد. بر اساس اين آييننامه، قرار بر اين شد كه با هدف مديريت كلان، برنامهريزي و هماهنگي در زمينه توسعه طبيعتگردي در مناطق خاص، كارگروه ملي طبيعتگردي با حضور نمايندگاني از وزارت گردشگري، جهاد كشاورزي، صمت و سازمان حفاظت محيط زيست تشكيل شود. بر همين اساس وزارت ميراث فرهنگي مكلف شده تا ظرف سه ماه پس از ابلاغ اين آييننامه، با همكاري دستگاههاي عضو اين كارگروه، شرح خدمات طرحهاي طبيعتگردي را تهيه و ابلاغ كند. اما پس از چهار ماه و با شروع پيك سفر تابستاني، تنها خبر مربوط به اين آييننامه همان است كه وزير گردشگري روز 15 فروردين در حياط دولت به رسانهها گفت: «تصويب آييننامه طبيعتگردي».
طبيعتگردي غيرمسوولانه
بُعد ديگر مسائل طبيعتگردي در ايران، بيمسووليتي گردشگران و تخلفات برگزاركنندگان تورهاي طبيعتگردي است كه با رفتارهاي بيمبالات خود باعث وارد آمدن آسيبهاي بلندمدت جدي به طبيعت ميشوند. در دنيايي كه حتي مسير عبور براي گردشگران در مناطق طبيعي با حساسيت تعيين و رصد شده و تاكيد ميشود كه از مسير پاكوبها عبور كنند تا پوشش گياهي منطقه آسيب نبيند، گردشگران ايراني با خودروي شخصي تا بالاي تپههاي پوشيده از انواع گونههاي گياهي يا ساحل رودخانهها پيش ميروند. به راحتي و بدون وجود هيچ پروتكلي با اتومبيلهاي خود بر بستر كوير -كه يك اكوسيستم است و محل زيست گونههاي مختلف جانوران و حشرات- آفرودسواري ميكنند. با باندهاي بزرگ پخش صوت در دل جنگل موسيقي پخش ميكنند و... بدون اينكه به تبعات بلندمدت اين رفتار خود بر اكوسيستم طبيعتي كه ميهمان آن هستند، آگاه باشند يا به آن فكر كنند. بارها فعالان محيط زيست در خصوص تاثير صداي بلند موسيقي در طبيعت، روي زيستِ گونههاي جانوري هشدار دادهاند، اما تبليغات رسمي برخي تورها در شبكههاي اجتماعي كه تاكيد بر اجراي موسيقي و هنرنمايي گروهي و امكان سفر با خودروي شخصي تا بالاترين ارتفاع و... دارند، نشان ميدهد نه تنها هشدارها شنيده نشده كه در حال گسترش نوعي از گردشگري هستيم كه هر نامي داشته باشد قطعا «طبيعتگردي» نيست.
علاوه بر نبود فرهنگ حضور در طبيعت در ميان اين قسم از گردشگران، بخشي از علت و ريشه اين رفتارها را بايد در اعمال محدوديتها در تجربه شادي و هيجان براي شهروندان دنبال كرد. تبعات سركوب نياز به شادي و هيجان در افراد جامعه -به ويژه جوانان- در رفتارهاي اشتباه در طبيعت -كه به نوعي در آن احساس آزادي نسبي ميكنند- بروز پيدا ميكند. متاسفانه در غالب موارد در عوض حل مساله، صورت مساله حذف ميشود. مصداق اين امر اتفاقاتي است كه در سالهاي اخير رخ داده و گروههايي اقدام به برخورد با طبيعتگردان و به صورت خودجوش به خيال خود تنبيهشان كرده و به آنها آسيب زدهاند، بدون اينكه به مراجع قانوني پاسخگو باشند. اما اين اقدامات مسائل طبيعتگردي ايران را حل نميكند، چراكه ريشه مشكلات در جاي ديگري است. آمارها نشان ميدهد طبيعتگردي در سالهاي اخير در گردشگري داخلي ايران، افزايش قابل توجهي داشته و بر اساس بررسيها حدود 30 درصد از آمار كل گردشگري داخلي را به خود اختصاص داده است. بر همين اساس ضروري است كه علاوه بر نظارتهاي قانوني به برگزاري تورهاي گردشگري، استانداردسازي لازم نيز از سوي متوليان دولتي امر گردشگري صورت گيرد و با كمك ابزارهاي مختلف اصول و ضوابط حضور در طبيعت به عنوان گردشگر به شكلي گسترده براي عموم مردم تبيين شود.