يك عالمه شكر در روزگار قحطسالي
اسدالله امرايي
شكرستان؛ نگاهي به آثار زنان در نشريات طنز است كه به قلم رويا صدر در انتشارات گلآذين منتشر و چاپ سوم آن راهي بازار كتاب شده است. طنز در مطبوعات ايران، همواره چهرهاي مردانه داشته است. بااينحال به مرور، در مطبوعات طنز، شاعران و نويسندگان زن حضور يافتند، جرياني از طنزنويسي را شكل دادند و در مراحلي با آثار مردان به رقابت پرداختند.در سالهاي اخير، گسترش فضاي رسانهاي نوين و فضاي مجازي و سهولت دسترسي به خوانندگان بستر تازهاي براي انعكاس نگاه و نظر زنان فراهم ساخته. چهرههاي جديدي در طنز زنانه پديد آمده. خانم صدر در اين كتاب تلاش ميكند از رهگذر بررسي و معرفي آثار زنان در نشريات طنز دوره معاصر، به درك روشني از اين حضور مطبوعاتي برسد و زمينهساز نزديكي ذهن مخاطب با دغدغههاي زنان طنزنويس و سير حركت آنان در طنز معاصر باشد.شكرستان علاوه نگاهي به آثار زنان در نشريات طنز معاصر دارد و سهم زنان طنزنويس را در نشريات مشخص ميكند و هم به نشريات گذشته مانند «توفيق» و هم به نشريات بعد از انقلاب مانند «گلآقا» ميپردازد كه حضور زنان در هر دو كمرنگ بوده است. شكرستان ويژه نشريات طنز است. شكرستان اداي ديني به زنان طنزنويس است كه متاسفانه حضور كمرنگي دارند. شايد چون طنزنمايش قدرت است و نمايش قدرت هم كمي خشونت و بيرحمي در ذات خود دارد زنان از آن فاصله ميگيرند. طنز زنان در نشريات همپاي رشد مدرنيسم و رشد طبقه متوسط شهري رشد كرده است. زماني كه تحصيلات زنان مطرح شد، حضور زنان در مطبوعات طنز هم بيشتر شد. شكرستان پژوهشي پايه در بررسي آثار زنان در نشريات طنز است. ارزش اين كوششها زماني بيشتر هويدا ميشود كه ما كتابهايي درباره زنان و در خصوص طنزپردازان را بررسي كنيم. تا پيش از شكرستان، كتاب مستقلي درباره زنان طنزپردازان وجود نداشت و در كتابهايي كه بهطور عام به طنز ميپردازند، كمتر نامي از زنان طنزنويس ديدهايم، حتي خود صدر هم در كتاب «بيست سال با طنز» نگاهي كلي و فارغ از زنانهنگاري و مردانهنويسي به طنز داشته است. شكرستان با ديباچه آغاز ميشود و پس از دو فصل با نمايه پايان ميپذيرد. فصل اول كتاب زن در مقام نويسنده و فصل دوم به قلم مردان، به نام زنان است. در فصل اول به نشريههاي «چلنگر »، «توفيق»، «كاريكاتور »، «نامه آهنگر»، «فكاهيون (توفيقيون) »، «خورجين »، «گلآقا»، «طنز و كاريكاتور »، «طنز پارسي» و «ستون آزاد» اشاره شده است. در ذيل نشريه «چلنگر» با اشاره به بانواني كه با اين نشريه همكاري داشتهاند، به تلاشهاي رباب تمدن اشاره شده است. رباب تمدن، همسر مصطفيخليفه سلطاني مشهور به خليل ساماني و متخلص به «موج» است كه سبب حضور پررنگ اين خانم در نشريه «چلنگر» شايد اين باشد كه مدتي خانه مسكوني او و همسرش دفتر «چلنگر» بوده بعد هم او در نشريه «آهنگر» بعد از انقلاب مطالبي را مينوشته است. در اين كتاب همچنين به نام صفورا نيري كه در 18سالگي با توفيق همكاري ميكرده و پروين كرماني كه حدود 20سالگي با توفيق همكاري ميكرده، برميخوريم كه نشان ميدهد زنان طنزپرداز از معادل سني پاييني برخوردار بودهاند.