خشم و نفرت
حسن لطفي
رفيق اهل دل و كتابخواني داشتم كه گاهي درباره اتفاقات مختلف نظر ميداد، بحث و گاهي هم حكم صادر ميكرد . مثلا ميگفت قمار باختش حرام و بردش حلال است . بعد هم استدلال ميكرد، چون بازنده پس از باخت با از دست دادن مالي يا جنسي يا... خشمگين ميشود كنترلش را از دست ميدهد و از دايره انسانيت خارج شده امكان سر زدن هر كاري از او امكانپذير است . البته پس از اين تحليل ميگفت چون هيچ قماري بدون باخت نيست پس بهتر است هيچ وقت وارد بازياي نشويم كه يكسرش برندهاي است كه باعث نفرت و خشم ديگري شده و يكسرش بازندهاي است كه با از دست دادن چيزي از مدار عقلانيت و انسانيت خارج شده و به زمين و زمان بد و بيراه ميگويد. يك روز دوست ديگري پس از شنيدن اين حرف او بعد از كلي توضيح در مورد شخصيت آدمها ما را به اين باور رساند كه هر بازندهاي خشمگين و عصباني نميشود . البته منظورش كليتر از قمار بود و ميخواست به نقش خصوصيات آدمها در قبال وقايع مختلف برسد. براي او آدمهاي بيجنبه (كساني كه تحمل باخت يا از دست دادن يا ...) افرادي هستند كه در صورت عدم تحقق خواستهشان ناراحت شده و اين ناراحتي باعث خشم و نفرت ميشود . حقيقتش را بخواهيد اينكه بعد از سالها دوباره به ياد اين دو دوست و نظراتشان افتادهام بيربط با انتخابات اخير كشورمان نيست . نميخواهم بگويم راي دادن و شركت در انتخابات بازي است كه برد و باخت دارد . اما از آنجايي كه از ميان كانديداها قطعا يك نفر بايد بر مسند رياستجمهوري بنشيند و ديگران بايد به سر كارشان برگردند (اميدوارم مانعتراشي براي رييسجمهور منتخب نباشد) ممكن است براي بعضيها رايگيري مبدل به مسابقهاي شود كه نتيجهاش به معناي برد و باخت تلقي شده و بيجنبههاش عكسالعملي برآمده از خشم و نفرت داشته باشند . البته اگر از خودشان بپرسيد قطعا چنين تلقي نداشته و خيليهاشان عكسالعمل خشمگنانهشان را نوعي احساس مسووليت ميدانند كه... بگذريم گمانم كساني كه هنگام انتخابات قر دادند و به پزشكيان راي دادند و خاري در چشم بعضيها شدند (بعضيهايي كه اگر قردهندگان در ستاد كانديداي مورد نظرشان قر داده بودند قرشان، قر مقدس و سماع ميشد) از اين خشم و نفرت دلگير نميشوند، اما لابد مثل من بدشان نميآيد اول دولت تشكيل شود، پزشكيان حكم بگيرد و بعد مشخص شود ناكارآمد هستند .