• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5132 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۴ بهمن

لبخندي براي بقا پس از بانوي محبوب من

ماهرخ ابراهيم‌پور

پس از يك روز سخت و آزار‌دهنده به تئاترشهر رفتم تا به دعوت دوستي به تماشاي نمايش «بانوي محبوب من» به كارگرداني گلاب آدينه
 بنشينم.
بعد از يك روز سرد و خسته‌كننده و مجدد بگويم تلخ و دشوار وقتي وارد سالن اصلي تئاترشهر شدم، فكر نمي‌كردم همه صندلي‌هاي سالن پر شود و حتي برخي به بالكن تالار بروند.
هنگام شروع نمايش گلاب آدينه روي سن آمد و ضمن ابراز ادب و خوشامدگويي به تماشاگران درباره نمايش توضيحاتي داد و رفت.
پس از آن بيش از دو ساعت به تماشاي نمايشي شاد و پركاراكتر نشستم، نمايشي كه از خيابان و دختري گلفروش آغاز و با عشق تمام شد. در تمام مدت نمايش صداي خنده و گاهي پچ‌پچ تماشاگران به من حس خوبي مي‌داد.
حسي كه باعث مي‌شد احساس كنم زنده‌ام و زندگي جريان دارد البته با يك لبخند ولو كمرنگ و حتي گذرا.
بازي نورا هاشمي و رضا عمراني خوب بود و دلنشين و باعث مي‌شد كه تماشاگران لحظاتي شادي را هم ببينند و براي ساعاتي از زندگي دشواري كه اين روزها پشت سر مي‌گذاريم، دور شوند.
وقتي نمايش تمام شد و بعد از يك ربع كه اغلب تماشاگران تئاترشهر را ترك كرده بودند، گلاب آدينه با همان لبخند گرم و خلق خوبش به ميان تعداي از تماشاچيان علاقه‌مند آمد تا با تماشاگران عكسي بگيرد و خوش و بشي بكند. من از بانو آدينه پرسيدم: چرا اين نمايش را براي اجرا در اين موقع انتخاب كرديد؟
گفت: شايد اپيدمي كرونا در پس و پيش شدن نمايش تاثير داشت اما در اصل اين نمايش را با درونمايه طنزش انتخاب كردم تا بتوانيم به بقا ادامه دهيم؛ بقايي كه نياز به لبخند دارد.
نمي‌خواهم بگويم همه خستگي از تنم رفت و تاثير يك روز دشوار ناگهان محو شد، اما حالا روي لبم يك لبخند بود كه چند روزي به من انرژي مي‌داد تا براي بقا بجنگم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون