بازگشت مسرتبخشِ رامين پرچمي به دنياي هنر
ملاقات دوباره رفقا در مغازه موسيو
بابك احمدي
رامين پرچمي براي بسياري نماينده يك نسل خروشان است و اميدوار، اما در نهايت شايد مأيوس. نسلي كه خودش را در آينه بازيگران سريال «در پناه تو» (۱۳۷۴) به كارگرداني حميد لبخنده ديد و تجربه دلپذيرِ تماشاي عشقِ دوران جواني در قاب ممنوعيتهاي بيپايان! و ديري نگذشت كه همين نسل با فيلم سينمايي «ضيافت» (۱۳۷۴) ساخته مسعود كيميايي، در سينما به تسخير حالوهواي مرام و معرفت درآمد و اگرچه طعم رفاقت چشيد، اما نميدانم چرا در نهايت با حس ناكامي از سالن سينما بيرون رفت. چند رفيق قرار گذاشته بودند بيست سال بعد باهم ملاقات كنند، اما چرا وقتي پيمان ميبستند گريه ميكردند؟ مگر باخبر بودند كه زندگي قرار است آوار ويرانگر روي آيندهشان بپاشد؟ در هرصورت وعده عملي شد اما دست تقدير همهشان را به چالش كشيد. چه بود آن دست روزگار كه دربارهاش حرف ميزنيم؟ حدودا يك دهه بعد، رامين پرچمي (جوادِ فيلم ضيافت) انگار داشت در زندگي واقعي، آنچه در فيلم بر سر شخصيت رامين شريفي (با ايفاي نقش بهزاد خداويسي) آمد را تك و تنها تجربه ميكرد. اينجا ديگر هيچ خبري از آن دوستان نبود، تا او بماند يكه و تنها در برابر مسائل و پيشامدهاي گوناگون. آقا جوادِ فيلم خاطرهانگيز ضيافت حالا مدتي است از متعدد بندهاي تنيده اطرافش خلاصي يافته و قرار است به زودي با همراهي دوستانش در يك جلسه نمايشنامهخواني شركت كند. چه ميدانم، شايد زندگي قرار است به آقا جواد فيلم روي خوش نشان دهد و دوستان بار ديگر در مغازه موسيو به هم رسيدهاند. اميد كه اين تازه اول راه باشد و هر روز خبرهاي خوش از ايفاي نقش او بشنويم. به قول قديميها «بيش باد». خبرگزاري ايسنا هم نگاهي به اين موضوع داشته و گزارش-گفتوگويي در اين باره منتشر كرده است. بسياري از متولدان دهه ۵۰ و ۶۰ بازي رامين پرچمي را در چندين اثر خاطرهساز به ياد دارند اما او هم مانند بسياري از همكاران خود، كمتوجهي و بيرحمي فضاي هنري را تجربه كرده و اينچنين است كه چند سالي است حضورش كمرنگ بوده و گاهي هم به دليل بعضي مشكلات از جمله مشكلات مالي، طعم زندان را هم چشيده است.
چنين وضعيتي طبيعتا حال خوشي براي آن بازيگر باقي نميگذارد و همين احوال ناخوشايندِ رامين پرچمي سبب شد بعضي دوستان و همكارانش آستين بالا بزنند و براي همراهي با دوستشان، يك جلسه نمايشنامهخواني ترتيب بدهند. آنها نمايشنامه مشهور «چه كسي از ويرجينيا وولف ميترسد» نوشته ادوارد آلبي را انتخاب كردند كه قرار است روز ۲۲ آبانماه نمايشنامهخواني شود. مهتا محدث كارگردان اين جلسه نمايشنامهخواني در اين باره به ايسنا ميگويد: ما براي بهتر شدن حال رامين پرچمي عزيز، اين جلسه نمايشنامهخواني را برگزار ميكنيم. اين نمايشنامه با دقت و وسواس زيادي انتخاب شد و قرار است به همت هنرمندان و به صورت همت عالي روخواني شود. براي برگزاري اين برنامه با دوستان بسياري تماس گرفتيم كه در اين كار همراه ما باشند ولي خيلي از آنان از كار و گرفتاريهاي خود سخن گفتند و دعوت ما را نپذيرفتند اما دوستاني مانند خانمها ميترا حجار و خاطره اسدي و آقاي حامد كميلي به گرمي هرچه تمامتر پيشنهاد همكاري با اين برنامه را پذيرفتند و نقشخواني اين جلسه نمايشنامهخواني را برعهده گرفتند. محدث تاكيد ميكند: بزرگترين هدف ما بازگشت دوباره رامين پرچمي عزيز به فضاي كار هنري است، به همين دليل تعداد زيادي از دوستان كارگردان را هم دعوت كردهايم تا بار ديگر شاهد بازي او باشند. ايشان در اين نمايشنامهخواني نقش «نيك» را ميخواند و بسيار مسلط است. حيف است از كنار چنين استعدادي بيتفاوت بگذريم. او كه اميدوار است اين برنامه زندگي دوبارهاي به رامين پرچمي بدهد، اضافه ميكند: هرچند بسياري از همكاران براي همكاري با اين نمايشنامهخواني به ما پاسخ منفي دادند اما دوستاني كه پيشنهاد ما را پذيرفتند، بسيار همدلانه و بدون كوچكترين چشمداشتي آمدند و حالا همهچيز به شكل گروهي اتفاق ميافتد كه تجربه بسيار شيريني است. فضاي كار هنري سختيهاي زيادي دارد و گاهي هنرمندان در اين سختيها به فراموشي سپرده ميشوند ولي چه خوب است كه هميشه براي كمك به يكديگر پيشقدم شويم و كنار هم بايستيم و حال بد يكديگر را به احوالي خوش تبديل كنيم، همچنانكه رامين پرچمي هم بعد از حضور در تمرينهاي اين نمايشنامهخواني، حالش خيلي بهتر شده است. نمايشنامه «چه كسي از ويرجينيا وولف ميترسد» نوشته ادوارد آلبي با ترجمه سيامك گلشيري و كارگرداني مهتا محدث روز ۲۲ آبانماه در دو نوبت ۱۸ و ۲۰ با همكاري سالن شهرزاد و در اين سالن روخواني ميشود. ميترا حجار، خاطره اسدي و حامد كميلي در كنار رامين پرچمي، خوانش نقشهاي اين نمايشنامه را برعهده دارند.