مقتضي موجود و مانع مفقود
دولت جديد ديگر در تقابل با روحاني نيست كه عليه آن شعار دهد. اين دولت بايد عناصر ايجابي و مثبت براي همكاري داشته باشد. اين نهايت ساده كردن قضيه است كه گمان كنيم افرادي مثل آقاي مخبر، رضايي، ميركاظمي، خاندوزي و گزينههاي پيشنهادي براي بانك مركزي ميتوانند با يكديگر هماهنگ كار كنند. در واقعه «مانع» اصلي اينبار نه در بيرون كه درون دولت خواهد بود. اگر كل فضاي مجازي را بگرديد، نميتوانيد يك گزاره پايهاي مشترك اقتصادي ميان اين افراد پيدا كنيد؟ اصولا تاكنون گزاره چنداني از آنها ديده نشده است نه در اولويتبندي مسائل اقتصادي و نه در راهحلهاي آنها! آقاي خاندوزي به عنوان وزير اقتصاد توييت زدند كه «پيشنهاد ميشود ستاد اقتصادي دولت در كوتاهمدت بر كنترل انتظارت تورمي و كنترل نوسانات ارز تمركز كند. اولويت با ثبات اقتصاد كلان است و مانع شدن از كاهش قدرت خريد.» اول اينكه چرا اين ايده از طرف ايشان پيشنهاد شده؟ مگر رييسجمهور پيشاپيش اين اولويت را تعيين نكرده؟ به علاوه چرا اين پيشنهاد در توييتر آمده؟ روشن است كه وزير اقتصاد به درستي گمان كرده كه از اين طريق بهتر ميتواند پيام خود را برساند. به علاوه بحث درباره اين پيشنهاد و به نتيجه رسيدن درباره آن، نيازمند مقدمات بسيار زيادي است كه پس از تشكيل دولت فرصت بحثهاي طولاني درباره اين مقدمات فراهم نيست. اين مباحث بايد در ۴ سال گذشته ميشد و نه در ابتداي شكلگيري كابينه. اين پيشنهاد نشان ميدهد كه در حوزه اقتصادي اولويتبندي صورت نگرفته است و همين ويژگي موجب روزمرگي تصميمات و افزايش اختلافنظرات خواهد شد. پس بايد گفت كه اينبار «مقتضي» ممكن است قلب ماهيت دهد و خود به «مانع» تبديل شود. پيشنهاد ميكنم حالا كه دولت روحاني نيست تا عليه آن حرف زده شود، بهتر است تمامي وقت را صرف تفاهم نسبت به يك برنامه حداقلي كنند.