يادداشت چهار ماه پيش!
اين انگيزه در طرف عرضهكننده به تنهايي منجر به اين كلاهبرداريها نميشود. مشكلات اصلي در طرف تقاضا است. شدت نياز، متقاضي را مستأصل و دچار هيجان ميكند كه هر چه زودتر به كالاي مورد نياز برسد. اين پيشفرض نادرست كه هر كاري شدني است و فقط نيازمند اراده است و اين اراده را داريم، پس آن كار شدني است. اين تصور كه ديگران در برابر غرب خودباخته هستند و ما نيستم. اينكه ايمان و خلوص نقش مهمي در اين اختراعات و اكتشافات دارد و ما نيز سراپا مومن و خالص هستيم و از همه مهمتر اينكه علم كشك است و هر كس با هر ميزان آشنايي ميتواند در مورد گزارههاي علمي نظر دهد و نيازي به آزمون روشهاي علمي براي اثبات ادعاها نيست. علل ذهني اين نوع فريب خوردن است. همه اينها را بگذاريد در كنار محيطي كه فاقد نظارت و پاسخگويي است، بهشدت دنبال خودكفايي در همه زمينهها و به هر قيمتي است، فاقد فروتني و آشنايي علمي است. بهشدت مستعد بروز اين نوع كلاهبرداريها است. متاسفانه همه اين علل و زمينهها در جامعه ما همچنان وجود دارد. ديگران را ميترسانند كه مبادا اين ادعاها را نقد كنند. ديگران را از طريق متهم كردن به خودباختگي ميترسانند تا اعتراضي نكنند و... اگر احتمال موفقيت توليد واكسن هم وجود داشت، بايد هزينه و كيفيت آن را هم شفاف محاسبه كرد. واكسن كرونا مثل موشك نيست كه نتوان خريد و لازم باشد كه به هر قيمتي در داخل توليد شود. واكسن، هم نياز ضروري است و هم قابل خريد است. اينكه با افتخار بگوييم واكسن خارجي نميزنيم، در عين حال در همان لحظه بخش مهمي از پوشش و وسايل خانه و كار ما كه سادهترين توليدات است، خارجي باشد، فعلا محل بحث نيست. در هر حال مردم را نميتوان معطل اين وعدهها كرد. يكي، دو روز پيش ديدم كه آقاي دكتر بابك زماني در همين مورد به نكته درستي اشاره و نوشته بودند، چرا واكسن آنفلوآنزا كه سادهتر است را پس از سالها نتوانستيد توليد كنيد؟ جستوجو كردم ديدم كه از سال ۸۸ وعده توليد آن داده ميشد، امسال هم اين وعده چندين نوبت تكرار شد حتي با زمان معين (نميدانم اكنون توليد شده يا خير؟) نتيجه چه بود؟ نه توليد و نه واردات و البته اتلاف پول براي خريد امسال كه بهموقع به دست مردم نرسيد!! آيا نتيجه واكسن كرونا نيز همين خواهد شد؟ خوب است مسوولان امر قدري محتاطانه رفتار كنند. حداقل اگر واكسني درست شد، مثل آن كروناياب نام خداوند را روي آن نگذاريم و مثلا نگوييم، واكسن شافي! با نامگذاري، واقعيت تغيير نميكند و روحِ نام در واقعيت پديده وارد نميشود.