سيدحسن خميني در ديدار با اعضاي ارشد اعتماد ملي:
مردم قهر كردهاند، بايد اميد را به جامعه بازگرداند
يادگار امام خميني(ره) در سخناني كه در جريان ديدار با اعضاي ارشد حزب اعتماد ملي ايراد كرد، گفت:«به هر حال اولين مساله اين است كه بايد سعي كنيد اميد را به جامعه برگردانيد. مردم خيلي نااميد و قهر هستند و حق هم دارند؛ چراكه در اين سالها روشهاي درستي در مواجهه با جامعه انجام نگرفت. نميگويم «فرد» در فرآيند اجتماعي تاثير ندارد ولي بيش از كار فردي، «كار جمعي» مهم است.»
سيدحسن خميني گفت: تا وقتي نتوانيم بر تحريمها فائق بياييم وضع همين است. دوستان اقتصاددان همواره گفتهاند كه اگر در ايران كالاي استراتژيك «نفت» از گردونه خارج شود، تفاوت بين بهترين دولت و بدترين دولت فقط 20درصد است. پس براي حل مشكل ما بايد عزتمندانه مشكلمان را با دنيا حل كنيم. امروز غربيها ما را گير انداختهاند و خوب هم از وضع ما اطلاع دارند. از اين طرف خودمان هم بعضا در داخل اشتباهات مهمي را مرتكب ميشويم و مثلا به اشتباه در واقعهاي مثل رخداد اخير در نطنز اطلاعات سرّي را در رسانهها ميگوييم. او ادامه داد: «از سوي ديگر در مملكتي كه وضع مرغ آن اينگونه است و نميتواند مشكل را جمع كند، ادامه وضع فعلي هر قدر هم با مديريت همراه باشد به معناي توزيع فقر است. بايد تحريمها برطرف شود و به طور اساسي اقتصاد ساماندهي و بازسازي شود.» يادگار امام در ادامه تاكيد كرد:«نكته مهمتري كه وجود دارد، اين است كه وضع موجود به شدت به نارضايتي اجتماعي ميانجامد و بحرانهاي اجتماعي از جمله طلاق و اعتياد را در پي ميآورد. خدا رحمت كند آقاي هاشمي را كه ميگفت تا وقتي كار و اشتغال نباشد و مردم درآمد نداشته باشند، همه شعارها و بحثهاي اجتماعي و فرهنگي، بازي است.» او ادامه داد:«اگر ميخواهيد همه اينها اصلاح شود بايد شغل ايجاد كنيد تا وضع مردم خوب شود. ايجاد شغل هم نيازمند سرمايهگذاري است و سرمايهگذاري هم امنيت و آرامش ميخواهد. وظيفه رييسجمهور «تغيير دادن ريل» است.» يادگار امام با بيان اينكه كار رييسجمهوري صرفا كار اقتصادي نيست بلكه مديريت همه جهات كشور است، ادامه داد:«مگر هر رييسجمهوري در همه حوزهها توان تخصصي دارد؟! قاعدتا او با همه حوزههاي فرهنگ، اقتصاد، اجتماع، نفت، پتروشيمي و... آشنا نيست بلكه وظيفه او اين است كه سياستگذاريهاي كلان، ريلها را عوض كند. مثلا آقاي خاتمي متخصص اقتصاد نبود ولي در پي ريلي كه عوض ميكند، اقتصاد دورهاش بسيار خوب ميشود.» سيدحسن خميني در بخش ديگري از اين ديدار درباره كانديداتوري خود در انتخابات رياستجمهوري نيز صحبت كرد و گفت:«واقعيت اين است كه اصلا خودم بناي حضور نداشتم؛ براي اينكه احساس مسووليت نميكردم و معتقد بودم افراد زيادي براي تصدي اين مسووليت حضور دارند. اين تصميم پابرجا بود تا اينكه با پيشبينيها و ارزيابيهاي قابل توجهي مواجه شديم. اين را بگويم كه بيش از اقبال افراد و جريانات خاص كه به نوبه خود بسيار ارزشمند است، اقبال مردمي براي من مهم بود و از همينرو بود كه ارزيابيها براي من مهم بود. تنها عاملي كه من را در تصميمگيري مردد كرده بود-البته تصميم هم نگرفته بودم- اين بود كه نكند فرداي قيامت پيش خدا، روح امام، شهدا و آيندگان بگويند يك موقعي كاري از شما ميآمد و نكرديد. فرآيند شوراي نگهبان هم خيلي برايم مهم نبود. اگر هم رد ميكردند، اتفاق مهمي نميافتاد.»
او تاكيد كرد:«امثال ما اگر گوشت و پوستمان هم برود، نميخواهيم جمهوري اسلامي از بين برود و هيچكس نبايد چنين توقعي را داشته باشد و اگر كسي روزي ميخواهد به بنده اقبال كند، بداند كه ما تا آخرين لحظه هيچوقت هيچ كاري نميكنيم كه جمهوري اسلامي بخواهد لطمه ببيند و اگر هم احيانا كاري انجام ميدهيم براي اين نكته (حفظ جمهوري اسلامي) است.» سيدحسن خميني همچنين با بيان اينكه «آينده ايران و مردم كشورمان را هم چندان متفاوت از آينده جمهوري اسلامي نميدانم» اعلام كرد:«معتقدم به هر حال اين دو با هم پيوند دارد. بالاخره ما عرق ديني، شيعي و اسلامي داريم و نميتوانيم نسبت به تاريخ بزرگي هم كه پشت سرمان هست، بيتفاوت باشيم.» او گفت:«واقعيت اين است كه جريان افراطي در كشور ما بعضا تصميمهاي بسيار خطرناك ايدئولوژيك ميگيرد. البته من معتقد نيستم همه اين افراد ايدئولوژيك هستند بلكه خيلي از آنها كاسب هستند ولي به هر حال تصميماتي با پايههاي ايدئولوژيكي ميگيرند كه غلط و خطرناك است.» توليت آستان امام خميني(ره) ادامه داد:«اصلا بنا ندارم كه بگويم در اين شرايط(ديگر در ميدان) نيستم و ديگر كار نميكنم. بالاخره تا حالا ميگفتم همه بايد باشند و از مردم دعوت كنيم و الان هم ميگويم حضور مردم از هر عنصري واجبتر است.» يادگار امام همچنين تاكيد كرد:«بايد عقيده و مشرب سياسي خودمان و خطري كه پيش رو است را بگوييم. به نظر من واقعا حكومت يكدست افراطي براي كشور خطرناك است. همه نسبت به مملكت، آينده، فرزندانمان و گذشته تاريخيمان مسووليت داريم؛ تلقي من هم اين بود شايد بتوانيم كاري كنيم كه اين امر در مورد شخص بنده ديگر امكانش فراهم نيست اما نه به اين معنا كه به عنوان يك كنشگر، فعال، توصيهكننده و همدل حضور نداشته باشم، بلكه در عرصه حضور خواهم داشت.» سيدحسن خميني در پايان گفت:«به هر حال اولين مساله اين است كه بايد سعي كنيد اميد را به جامعه برگردانيد.»
او ادامه داد: «مردم خيلي نااميد و قهر هستند و حق هم دارند؛ چراكه در اين سالها روشهاي درستي در مواجهه با جامعه انجام نگرفت. نميگويم «فرد» در فرآيند اجتماعي تاثير ندارد ولي بيش از كار فردي، «كار جمعي» مهم است. اگر بنده نبودم و زيد و عمروا نبود، يكي ديگر ميآيد و همين مساله را انجام ميدهد و پيش ميبرد. ممكن بود به عللي- مثلا عامل مهم «ارادت مردم به امام»- نسبت به بنده نگاه ديگري موجود باشد ولي به نظر من ميتوان با مردم صحبت كرد و انشاءالله شما هم به نتيجهاي كه مطلوبتان است، برسيد.»