ديپلماسيهاي وهوي
سرمقاله كيهان به قلم جعفر بلوري به بحث «تئوري بــازدارنـــدگي» پرداخته است و در محتواي آن از دولت ميخواهد به جاي زباني كه امروز با غرب و امريكا حرف ميزند از ديپلماسي بازدارنده استفاده كند. از نگاه اين روزنامه رفتار روحاني حتي در سازمان ملل نيز در قالب اين ديپلماسي نيست.
نويسنده بازدارندگي را اينگونه تعريف ميكند: «اقدام يا مجموعهاي از اقدامات كه براي پيشىجستن از اقدامات خصمانه دشمن صورت ميگيرد.» در ادامه نيز با اشاره به حمله تروريستي در اهواز معتقد است: برخي سياستمداران معتقدند دشمن هر قدر تهديد كرد، خيانت كرد، حتي از مرحله تهديد فراتر رفت و تحقير كرد يا حتي اگر عواملش را به خاك كشورت فرستاد و مردمانت را در روز روشن به گلوله بست، نبايد كاري كرد كه موجب بازدارندگي شود! »
ترديد نداشته باشيد اگر سپاه آن چند موشك را به مقر قاتلان هموطنان مظلوم اهوازيمان نزند، و همين رويهاي كه دولت محترم در پيش گرفته ادامه يابد، دشمن از اين واكنش «ضعف» و«ترس» برداشت كرده هر سال و هر ماه و هر هفته يك حمله مسلحانه تروريستي در كشور انجام خواهد داد.
سرمقاله كيهان در ادامه به سخنراني روحاني در نيويورك هم اشاره كرده مينويسد: «به مواضع اين تيپ از سياستمداران اگر رجوع شود، تاكيد زيادي روي «عقلانيت» و «قانون» و «ديسيپلين» دارند. آنها حتي معتقدند، در سخنرانيها هم نبايد حرف تندي عليه دشمن زد.»
به اعتقاد جعفر بلوري اين نگاه، نهتنها باعث بازدارندگي نميشود، بلكه حريف را حريص كرده و به طمع مياندازد. «پرهيز از اظهار ضعف در مقابل دشمن يك اصل مهم در سياست و كشورداري است كه رعايت آن قطعا باعث بازدارندگي است.»
به نظر ميرسد بايد دوره احمدينژاد را بهترين و مشخصترين نمونه از سياست بازدارندگي مورد ارزيابي قرار داد و از كيهان پرسيد: «پس چگونه آن سياست نه تنها نتوانست تهديدات را از كشور دور كند، بلكه ايران را روز به روز بيشتر درگير تحريمهاي همهجانبه جامعه جهاني كرد؟»
احمد منتظري ميخواهد چه مشكلي را حل كند؟
عبدالله گنجي مــديــرمســوول روزنامه جوان با اشاره به اظهارات جديد احمد منتظري درمورد اطلاع داشتن آيتالله هاشمي از انتقال موادمنفجره در حج سال 65 به دنبال پاسخ به چرايي رفتار او رفته و معتقد است او به دنبال انتقام گرفتن از هاشمي است. گنجي مينويسد: احمد منتظري فرزند مرحوم آيتالله منتظري اصرار دارد كه حرف بزند و ديده شود. يك روز اسناد حاكميتي را منتشر ميكند، يك روز درصدد خراب كردن مرحوم سيداحمد خميني برميآيد و يك روز مرحوم هاشمي را متهم ميكند و... چرا؟ از صحبتها و نقلهاي ديگر ايشان ميتوان فهميد كه آنچه بر آيتالله منتظري رفته است را دستپخت سيداحمد خميني و مرحوم هاشمي ميداند. اگر اين فرض درست باشد ايشان نه به دنبال شفافسازي تاريخ است و نه به دنبال اطلاعرساني صحيح از پديدهها، بلكه درصدد انتقام است.
او مينويسد: «اكنون كه هر دو – پدر و هاشمي- از دنيا رفتهاند، دنبال چه هستيد؟ مگر عمده فرزندان هاشمي به صراط امام و انقلاب اصرار دارند كه شما درصدد هجو آنان به عنوان ميراثداران پدرشان هستيد؟»
گنجي سپس آيتالله منتظري را نيز در مقابل آقاي كروبي قرارداده و معتقد است: دگرديسي بخشي از صحابه امام امري بديهي است و اصرار بر اثبات آن دميدن در امري بديهي است و وقت تلف كردن و درجا زدن است. همين كروبي تاريخچهاي دوگانه در برخورد با پدرتان ندارد؟
ايشان با افراطگرايي و بيتدبيري حج خونين ۱۳۶۶ را سامان نداد؟ اما اكنون به عنوان يك مصلح اجتماعي طلبكار از زمين و زمان و خود را يك اصلاحطلب متساهل نشان نميدهد؟ اين پروژه، پروژهاي نيست كه شما بتوانيد در آن از انقلاب امام انتقام بگيريد زيرا اكثر آنان كه شما دل پرخوني ازشان داريد يا فوت شدهاند يا از مدار انقلاب خارج شدهاند و نمره قبولي ندارند كه شما بخواهيد درصدد مردود كردن آنان برآييد.
مقاومت شديد شوراي شهر در مقابل اربعين
دو سالي است كه با آمدن اصلاحطلبان به شوراي شهر بحث كمك به برگزاري مراسم اربعين به سوژه مهم تبديل شده است. روزنامه فرهيختگان در انتقاد به تصميم اخير شوراي شهر در مورد كمك به اربعين نوشت: «كار حسين(ع) روي زمين نميماند، احتياجي هم نيست مبالغ ميلياردي و ميليوني هزينه شود براي رونق بازار! چراغي كه هزار و چهارصد و انديسال پرفروغ مانده، نيازمند چراغ ديگري نيست تا روشن بماند.»
اين كه كمك به برپايي حركت عظيم ديني و فرهنگي اربعين توسط شهرداري تهران و خدمترساني به زائران كه حدود يك ميليون نفر آنها تهراني هستند را سياسيكاري بخوانيم، اينكه خودسوزي طلبكاران و منتقدان شهري در برابر ساختمان شهرداري را كه تا بهحال سابقه نداشته و در اين دوره اتفاق افتاده به الزام عدم كمك شهرداري به اربعين پيوند بزنيم، اينكه 50 هزار ميليارد بدهي شهرداري را كه بخش زيادي از آن ميتواند پس از وصول مطالبات از دولت همسو پرداخت شود را به بودجه حداقلي برپايي مراسم اربعين گره بزنيم، و براي برپايي اربعين مخالفت كنيم، هيچ توجيه و استدلالي نميتواند داشته باشد.