مقابله با يكجانبهگرايي امريكا
اما در عمل بعيد به نظر ميرسد كه بتوانند صادرات نفت ايران را به صفر برسانند اما اينكه تا حد قابل ملاحظهاي صادرات نفت ايران كاهش يابد اين احتمال وجود دارد. آنها در تلاش هستند تا خريداران نفت ايران را مجبور كنند تا نفت ايران را با نفت ديگري جايگزين كنند كاملا مشهود است. اما اينكه بتوانند اين خواسته خود را به همه كشورها تحميل كنند و صادرات نفت ايران را به صفر برسانند، با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده و وقوع جنگهاي تجاري كه بين امريكا و ديگر كشورها از جمله چين رخ داده است مقداري بعيد به نظر ميرسد كه اين سياست محقق شود، اما كاهش صادرات نفت ايران شايد محسوس شود ولي به اندازهاي كه مد نظر امريكاييها است نخواهد رسيد. با اين وجود در شرايط كنوني حتي اگر سياستهاي كاهش فشار تحريمهاي امريكا عليه ايران همگي اجرايي شود و بعد از اجرايي شدن دور دوم تحريمها آثار آن به شكل ملموسي نمايان نباشد، باز هم به نظر نميرسد تغييري در سياستهاي امريكا ايجاد شود. زيرا با ديدگاهي كه در ايالات متحده و كاخ سفيد، شخص رييسجمهور امريكا و تيمي كه به هر حال دست اندركار تقابل با جمهوري اسلامي ايران هستند بعيد به نظر ميرسد كه آنها اگر متوجه شوند برنامهشان بهطور كامل اجرايي و محقق نميشود دست از ادامه اين سياستهاي خصمانه بردارند و آن را مورد بازبيني و بازنگري قرار دهند. بايد گفت كه با شروع دور دوم تحريمها تا حدودي جمهوري اسلامي ايران خواهد توانست از فشارها رهايي پيدا كند. البته بازهم بايد تاكيد كرد كه نه به خاطر اينكه منافع ايران تامين شود بلكه به دليل تقابلي است كه اين كشورها با ايالات متحده پيدا كردهاند. از همين رو جمهوري اسلامي ميتواند از فشار تحريمها خارج شود و حداقلي از منابع درآمدي خود را تامين كند. البته طرف مقابل نيز قطعا راضي نخواهد شد و اقدامات ديگري را در پيش خواهد گرفت تا بتواند به هر شكل ممكن خواستههاي خود را به جمهوري اسلامي تحميل كند. اما اين موضوع تا چه حد ادامه پيدا كند مشخص نيست. به نظر ميرسد مسوولان جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه رسيدهاند كه خواهند توانست بخشي از درآمدها را كسب كنند و حداكثر نيز اگر بتوانند اين دوره دوساله را پشت سر بگذارند حداقل اين اميدواري وجود دارد كه ترامپ براي دور دوم رياستجمهوري دچار مشكل شود، البته تا چه حد اين برداشت واقعبينانه باشد يك مقدار قابل تامل است.