مقابله با يكجانبهگرايي امريكا
اردشير سنايي
به نظر ميرسد كشورهايي كه در برجام باقي ماندند تمام تلاششان بر اين است كه به نوعي برجام حفظ شود كه بحث عمده آن هم مقابله با يكجانبهگرايي امريكا و تلاشهايي است كه ترامپ در پيش گرفته است. اكنون به نظر ميرسد كه فرصتي پيش آمده تا اروپا، چين و روسيه از موضوع برجام بيش از آنكه به فكر حفظ آن و منافع جمهوري اسلامي ايران باشند، به دنبال آن هستند تا به بهانه حفظ برجام از اين فضا استفاده كنند و جلوي سياست يكجانبهگرايانه ترامپ را بگيرند و سياستهاي وي را خنثي كنند. بنابراين مذاكراتي كه بين ايران، روسيه و تركيه در تهران و همچنين مذاكراتي كه درحاشيه نشست سازمان ملل متحد صورت گرفت، در ظاهر امر نشان ميدهد كشورهايي كه در برجام باقي ماندند تلاش ميكنند تا يك سازوكار مالي و اقتصادي فراهم شود تا قبل از شروع تحريمهاي دور دوم ايالات متحده عليه ايران درآمدها يا حداقل بخشي از درآمدهاي جمهوري اسلامي ايران تضمين شود تا ايران تمامي منابع درآمدي خود را از دست ندهد و در عين حال ايران هم كماكان متعهد باشد كه برجام را ترك نكند و محدوديتهاي هستهاي كه طبق توافق پذيرفته را تحت نظارت آژانس ادامه دهد. آنچيزي كه مشخص است بناشده نفت ايران توسط كشورهاي متعهد به برجام يا شركتهايي كه توسط اين كشورها از آنها حمايت ميشود خريداري شود و منابع مالي آن را خارج از پروسه دلار به ايران تحويل دهند، اگر اين كار صورت نگيرد صندوقي در كشورهاي اروپايي ايجاد شود كه برمبناي پول واريزي به آن صندوق ايران نيز بتواند به شركتهايي كه از آنها كالا خريداري ميكند پرداخت صورت گيرد و در گام آخر اينكه يك مبادله پاياپاي صورت گيرد و نفتي كه از طريق ايران به فروش ميرسد در مقابل آن كالا دريافت كند. اينها همگي ترتيباتي است كه صورت گرفته و پيشبيني شده و اخباري است كه در رسانههاي مختلف منتشر و مطرح ميشود، اما اينكه كدام يك از طرحها اجرايي شود و كدام يك خواهد توانست از اين فشار تحريمي امريكا به سلامت عبور كند و در واقع بتواند تحريمها را دور بزند و منابع درآمدي ايران را حفظ كند مقداري بايد صبر كرد و منتظر بود تا اجرايي شدن و عملياتي بودن آن را مشاهده كنيم. البته به نظر ميرسد حداقل بخشهايي از آن اجرايي خواهد شد و دليل اصلي آن هم به دليل مقابلهاي است كه كشورهاي مختلف قصد دارند در برابر امريكا انجام دهند اما اينكه دقيقا منافعي كه در اختيار جمهوري اسلامي قرار ميگيرد چه ميزان خواهد بود و آيا اينكه تامينكننده نيازهاي مالي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران خواهد بود يا نه هنوز مشخص نيست. از طرفي اين سوال به وجود خواهد آمد كه آيا به دليل دورزدن اين تحريمها ايران مجبور ميشود براي اين موضوع امتيازاتي يا تخفيفهايي براي شركتهايي كه قصد ادامه همكاري با ايران را دارند اختصاص دهد يا نه اينها جزو مواردي است كه نميتوان در خصوص آن صحبت كرد. اما به نظر ميرسد كه طرف مقابل پذيرفته كه حداقل نيازهاي ايران را تامين كند اما اين حداقل خواستهها بتواند مشكلات اقتصادي ايران را در اين برهه مهم حل كند يا نه از جمله مواردي است كه بايد صبر كرد تا با قطعيت بتوان در خصوص آن صحبت كرد. با اين حال به نظر ميرسد كه مقامهاي امريكايي سياست خود را بر مبناي به صفر رساندن صادرات نفت ايران قرار دادند و آقاي برايان هوك نماينده وزارت امورخارجه امريكا در پرونده ايران نيز سفرهايي براي اجرايي كردن اين سياست به هند و كشورهاي اروپايي نيز داشته است.
اما در عمل بعيد به نظر ميرسد كه بتوانند صادرات نفت ايران را به صفر برسانند اما اينكه تا حد قابل ملاحظهاي صادرات نفت ايران كاهش يابد اين احتمال وجود دارد. آنها در تلاش هستند تا خريداران نفت ايران را مجبور كنند تا نفت ايران را با نفت ديگري جايگزين كنند كاملا مشهود است. اما اينكه بتوانند اين خواسته خود را به همه كشورها تحميل كنند و صادرات نفت ايران را به صفر برسانند، با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده و وقوع جنگهاي تجاري كه بين امريكا و ديگر كشورها از جمله چين رخ داده است مقداري بعيد به نظر ميرسد كه اين سياست محقق شود، اما كاهش صادرات نفت ايران شايد محسوس شود ولي به اندازهاي كه مد نظر امريكاييها است نخواهد رسيد. با اين وجود در شرايط كنوني حتي اگر سياستهاي كاهش فشار تحريمهاي امريكا عليه ايران همگي اجرايي شود و بعد از اجرايي شدن دور دوم تحريمها آثار آن به شكل ملموسي نمايان نباشد، باز هم به نظر نميرسد تغييري در سياستهاي امريكا ايجاد شود. زيرا با ديدگاهي كه در ايالات متحده و كاخ سفيد، شخص رييسجمهور امريكا و تيمي كه به هر حال دست اندركار تقابل با جمهوري اسلامي ايران هستند بعيد به نظر ميرسد كه آنها اگر متوجه شوند برنامهشان بهطور كامل اجرايي و محقق نميشود دست از ادامه اين سياستهاي خصمانه بردارند و آن را مورد بازبيني و بازنگري قرار دهند. بايد گفت كه با شروع دور دوم تحريمها تا حدودي جمهوري اسلامي ايران خواهد توانست از فشارها رهايي پيدا كند. البته بازهم بايد تاكيد كرد كه نه به خاطر اينكه منافع ايران تامين شود بلكه به دليل تقابلي است كه اين كشورها با ايالات متحده پيدا كردهاند. از همين رو جمهوري اسلامي ميتواند از فشار تحريمها خارج شود و حداقلي از منابع درآمدي خود را تامين كند. البته طرف مقابل نيز قطعا راضي نخواهد شد و اقدامات ديگري را در پيش خواهد گرفت تا بتواند به هر شكل ممكن خواستههاي خود را به جمهوري اسلامي تحميل كند. اما اين موضوع تا چه حد ادامه پيدا كند مشخص نيست. به نظر ميرسد مسوولان جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه رسيدهاند كه خواهند توانست بخشي از درآمدها را كسب كنند و حداكثر نيز اگر بتوانند اين دوره دوساله را پشت سر بگذارند حداقل اين اميدواري وجود دارد كه ترامپ براي دور دوم رياستجمهوري دچار مشكل شود، البته تا چه حد اين برداشت واقعبينانه باشد يك مقدار قابل تامل است.