در اهميت حضور جهاني «زنان پارالمپيكي»
فاطمه ذوالقدر
امروزه بازيهاي پارالمپيك مهمترين رويداد ورزشي معلولان و اخبار آن مورد پيگيري همه افراد جامعه است. در اين بازيها عملكرد موفقيتآميز معلولان مورد تاكيد قرار ميگيرد، نه معلوليت آنها. در سال 1988 كاروان ورزشي كشورمان براي نخستينبار در رقابتهاي پارالمپيك سئول حضور پيدا كرد و از آن پس تاكنون اين حضور همواره به صورت چشمگير وجود داشته و در دورههاي اخير نيز با حضور زنان ورزشكار، حضور و اثر كاروان ورزشي پارالمپيك، درخشانتر و با مدالآوري بيشتر همراه شده است.
حضور زنان در ورزشهاي پارالمپيك، حضور موثر و معناداري است؛ بعضي از فعاليتهاي زنان در اجتماع با موانع و مشكلاتي همراه است كه بعضا ممكن است موجب دلسردي و نااميدي شود. حال اين مشكل براي زنان كمتوان، مضاعف است. لذا اين زنان، همين كه جسارت ورزش كردن و شايستگي حضور در عرصههاي ملي و بينالمللي را دارند بدون هيچ مدالي قهرمانند. اين زنان توانستهاند در روابط اجتماعيشان به درك واقعبينانهاي از خود برسند. حال، نحوه تعامل جامعه با اين بانوان ميتواند نتايج متفاوتي در بينش همه زنان كمتوان نسبت به خود و جامعه ايجاد كند. زنان كمتوان در راه تعيين سرنوشت خود هستند. اين زنان مانند ديگر كمتواناني كه در زندگي عملكرد موفقي داشتهاند، وضعيت جسماني خود را به خوبي درك كرده و با تعريف هويت خود تلاش ميكنند، پيوندي دوباره ميان خود و جامعه ايجاد كنند و اين مهم را با حضور در جامعه ميسر كردهاند. بعضا اين حضور تا آنجا فعال بوده كه صبغه پيشتازي و قهرماني گرفته است. زنان پارالمپيكي با حضورشان، توانمندي خود و داشتن حق حضور در همه عرصهها را فرياد ميزنند و اينچنين موجب تقويت اعتماد به نفس نهتنها در زنان كمتوان كه همه زنان و همه كمتوانان و شوق و انگيزه در كل جامعه ميشوند. آنان توهم ناتواني را درهم كوبيدهاند و توانستهاند در رشتههاي گوناگون: دوميداني، تير و كمان، تيراندازي، شطرنج، قايقراني، اسكي و واليبال نشسته و... بدرخشند و انگيزهاي براي ديگران شوند تا آنها نيز خود را باور كنند و بدون نگراني به عرصههاي مختلف اجتماعي و از جمله ورزش حرفهاي قدم بگذارند. چنانچه در مسابقات پاراآسيايي جاكارتا نيز شاهد حضور قدرتمند و مدالآوري بانوان ايراني و سهم بسزاي ايشان در كسب جايگاه سوم آسيا بوديم. انتظار آن است كه مسوولان امر در وزارت ورزش و جوانان، تاثير و شوق عميق اين قشر از ورزشكاران را دريابند و در گسترش آن و ترغيب دختران كمتوان به حضور فعال در عرصه ورزش، نقش گستردهتر و پررنگتري ايفا كنند. امروزه گسترش انواع رشتههاي ورزشي و نياز حياتي كمتوانان به تحرك و نشاط و فعاليت بيشتر جسماني، بيش از پيش احساس ميشود. برابر اهميت به ورزش بانوان در سطح گسترده، جايگاه مديريت زنان در ورزش نيز نيازمند ارتقا و توسعه است. ممكن است كه ورزش زنان به دليل اينكه سالها بعد از ورزش مردان، وارد ميدان شد، جايگاه ورزش مردان را نداشته باشد اما اين مساله نبايد بياهميتي برخي مسوولان را در صرف بودجه ورزش زنان توجيه كند. ورزش زنان كه ورزش زنان كمتوان را نيز دربرميگيرد در تمام ابعاد آن، مهياي توسعه و خواست بخش بزرگي از جامعه است؛ بنابراين مسوولان امر بايد بر اين خواسته، جامه عمل بپوشانند. نبايد فراموش شود كه زنان دچار معلوليت در تار و پود اجتماعي و فرهنگي هر جامعه نقشي حياتي دارند و ...
براي مشاركت در جامعه و شكوفايي كامل استعدادهاي اجتماعي و اقتصادي بايد از حمايت لازم برخوردار شوند. از لوازم بقا و رشد ورزش اين قشر از ورزشكاران، تخصيص اعتبار جهت توسعه ورزش زنان كمتوان و پارالمپيكي، تجهيز سالنها و امكانات ورزشي مناسب براي حضور زنان كمتوان ورزشكار و برنامهريزي جدي و دقيق در حوزه ورزش پارالمپيكي زنان است. نه اينكه گاهي حتي با مواردي چون عدم تحقق وعده اهداي پاداش مواجه شويم. در مجلس شوراي اسلامي نيز همواره آماده همكاري هستيم و از هيچ تلاشي جهت حضور و فعاليت زنان در عرصههاي مختلف داخلي و بينالمللي فروگذار نخواهيم بود.