خستهايم ويكتورجان
خبرگزاريها از قيمت 250 هزار توماني بليت نمايش «بينوايان» خبر دادهاند و اهالي توييتر فارسي از همين حالا تكليفشان را با اين نمايش روشن كردهاند؛ شوخي با قيمت بليت اين نمايش و آنچه قرار است روي صحنه برود. نمايش هنوز روي صحنه نرفته، اما حضور ستارگان سينما و تئاتر، هتل مجللي كه محل اجراي نمايش است و البته حواشي اطراف نام كارگردان نمايش، به اندازه كافي درباره اين اجرا سروصدا كرده است. آنچه ميخوانيد نظرات اهالي توييتر فارسي است درباره نمايشي كه در اين اوضاع و احوال اقتصادي با بليت 250 هزار توماني روي صحنه ميرود:
«اگه الان خود تنارديه و زنش هم بودن از اين حجم تناقض و ظلم اشك تو چشماشون حلقه ميزد»، «وقتي به تئاتر لاكچري شده ميتازيم، بازيگر اثر كالا بابيشرمي ميگه مخاطب خودش رو داره. شما هم اگه پولت نميرسه برو يه كار ديگه رو ببين. اين است افسارگسيختگي بورژوازي و هنرش»، «دوست عزيز گنگبنگ اينا رو ببينيم رو استيج هم بايد ارزونتر دربياد»، «پارادوكس فقط بينوايان و 250 هزار تومان»، «يعني اينقدر آدم پولدار تو ايران هست كه با اين قيمت هر شب سالن پر ميشه و ميرن نمايش رو ميبينن»، «با اين قيمت من بعيد ميدونم زن تنارديه تو اين داستان هم چنين ظلمي به كوزت كرده باشه»، «حالا باز خوبه تئاتره و موزيكاله و بالاخره يه زحمتي كشيدن كه شده 250 هزار تومان؛ كتاب استاد ارجمند، رامكننده واژگان به بند، داراي مقام بلند و آن فاقد گيسوي كمند كه 300 هزار تومان بود»، «بينوايان اصلي ما هستيم كه ديگه يه نمايش و تئاتر رو هم نميتونيم ببينيم»، «سقف قيمت بليت تئاتر ميسيسيپي نشسته ميميرد، دويست هزار تومان و سقف قيمت بينوايان 250 هزار تومان. ليست بازيگران: ويشكا آسايش، نويد محمدزاده، پارسا پيروزفر، بهرام افشار، سحر دولتشاهي و ...جان؟ تناقض سلبريتيها؟!»، «ژانوالژان راضيه واسه ديدنش 250 هزار تومن بديم؟!»، «واسه ما بينوايانه، واسه اونا احتمالا بانوايانه»، «احتمالا اين نمايش درباره ماست كه نميتونيم بليتش رو بخريم»، «اسم نمايش رو ميذاشتين ريچ كيدز ديگه، بينوايان چيه؟!»، «من همون ورزشم رو ادامه ميدم، تئاتر نخواستيم»، «گفتيم بريم نمايش رو ببينيم، حساب كرديم دونفري ميشه 500 هزارتومان... فعلا به افق پيش رو نگاه ميكنيم؛ مفت»، «تئاتر بينوايان رو همه ميتونن ببينن جز بينوايان»، «اين بهرام افشاري تو خنداونه گفته بود من از صفر شروع نكردم از منفي 200 شروع كردم. الان با بازي تو اين نمايش ميتونه بگه من به مثبت 200 رسيدم»، «ويكتور اگر زنده بود حتما در نگارش بينوايان تصحيحات شاياني منظور ميداشت»، »اين پولدارها چرا 250 تومن ميدن برن بينوايان ببين؟ اينا مگه هروز تو شهر ما رو نميبينن»، «اين نمايش مثال بعضي از رفقاي ماست كه در ظاهر لوتياند اما در ذهن طبقاتي»، «250 تومن بدم ميتونم به بازيگرها هم دست بزنم يا دونت تاچه؟»، «بابا گفت بريم بينوايان رو ببينيم، قيمت بليتش رو كه گفتم، ميگه كتابش رو بياريد هرشب يه تيكهش رو براتون بخونم»، «منتظر استوري دوستاي لاكچريم از بينوايان ميمونم»، «بينوايان با پارسا پيروزفر تو هتل اسپيناس پلاس 250 هزار تومن. بينوايان بدون پارسا پيروزفر تو تئاتر شهر 30 هزار تومن»، «نمايش هنوز نرفته بازبيني بعد بيلبوردهاش دوماهه تو شهره، ماهم دلمون خوش كه تئاتر كار ميكنيم»، «ممنون كه اختلاف طبقاتي رو كردين تو چشممون»، «مگه قرار نبود هنر در تاريكيها جرقه دل مردم نااميد باشه؟ مگه دغدغه مردم دغدغه هنرمند نبود؟» و «آقاي هوگو! آيا ميداني بينوايانت رو تو رويال هال اسپيناس پالاس اجرا ميكنند تا پولدارا ببينند و به ريش بينواها بخندند؟ خستهايم ويكتورجان.»