ماستروياني مبدع بازي زيرپوستي
احمد طالبينژاد
سينماي ايتاليا در دهههاي 60 و تا حدودي 70 در اوج قدرت و تاثيرگذاري بود. علاوه بر فيلمسازان بزرگي مانند فليني، آنتونيوني، دسيكا و ويسكونتي چند ستاره بزرگ در سينماي ايتاليا متولد شدند كه در دوره خود و پس از آن در سطح جهاني ابرستاره بودند؛ جينالو لو برجيدا با جذابيتهاي ظاهري و سوفيا لورن و مارچلو ماستروياني به خاطر جذابيتهاي ظاهري و بازيهاي هنرمندانهشان.
نام مارچلو ماستروياني و سوفيا لورن در هم تنيده شده است، آنها در فيلمهاي زيادي همبازي بودند كه درخشانترينشان «گل آفتابگردان» و «ديروز، امروز، فردا» به كارگرداني ويتوريو دسيكا، «يك روز بهخصوص» به كارگرداني «اتوره اسكولا» بود. اين فيلم يك ملودرام عاشقانه در زمان جنگ جهاني دوم است و داستان تلخ جنگ و تبعات آن را نشان ميدهد.
مارچلو ماسترياني نشانهاي از مردانگي در سينماي ايتاليا و جهان است. او از چنان شهرتي در زمان خود برخوردار شد كه ستارههاي امريكا هم در كارهاي خود از او متاثر و مارلون براندو بارها در وصف او سخن گفته بود.
اين بازيگر ايتاليايي در فيلمها به شيوه مرسوم بازي نميكرد و تكنيك بازيگري او به گونهاي بود كه نشانهاي از بازيگري به مفهوم متعارف را نداشت. اصطلاح بازي زيرپوستي كه بعدها در سينما متداول شد درباره ماستروياني مصداق دارد؛ چون او نماينده اينگونه بازيگري در سينما بود. در چهره و رفتار چنان خونسرد بود كه مخاطب گمان ميبرد با يك انسان واقعي طرف است، نه يك بازيگر و ستاره. ماستروياني در هر نقشي كه داشت چنان در آن فرو ميرفت كه نقش را از آن خود ميكرد. فراموش نكنيم بازي درخشان او را در فيلم «هشت و نيم» فليني كه عدهاي آن را اوج بازيگري مارچلو و بهترين اثر سازندهاش ميدانند. فيلمهاي درخشان ديگري نيز از او ديدهايم از جمله «زندگي شيرين» فليني، «طلاق به سبك ايتاليايي» پيترو گِرمي «شب» اثر آنتونيوني، «مكاني براي عشاق» ويتوريو دسيكا، «پرورشدهنده زنبور عسل» و «گام معلق لكلك» اثر تئو آنجلوپلوس، «جينگر و فرد» فليني و انبوهي فيلم ديگر كه هرگز از ياد عشاق قديمي سينما نميرود.
ماستروياني بازيگر بزرگ و ارزشمندي بود و گمان نميكنم هنرمندي به اندازه و قدرت او و سوفيا لورن در سينماي ايتاليا داشته باشيم؛ لورن و ماستروياني علاوه بر ستاره، هنرپيشه و هنرمند بزرگي هم بودند.
از ميان فيلمهاي زيادي كه ماستروياني بازي كرده است، شخصا «هشت و نيم»، «گل آفتابگردان» و «يك روز بهخصوص» را بيشتر دوست دارم. «يك روز بهخصوص» به كارگرداني «اتوره اسكولا » در مقايسه با گل آفتابگردان وجه هنري بيشتري دارد، او از نسل كارگردان پس از نئورئاليسم و ادامهدهنده راه فليني، دسيكا و ويسكونتي بود.