• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4186 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۶ شهريور

برخيز و اول بكش (37) فصل پنجم

گويي آسمان بر سر ما افتاده بود- كشتن دانشمندان آلماني

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

در همان زمان موساد يك عمليات گمراه‌كننده گسترده‌اي را آغاز كرد. بر اساس اين عمليات فردي مثل كروگ شبيه‌سازي شد و اسنادي را با نام وي كه در اطراف امريكاي جنوبي سفر مي‌كند، درست كردند. كاغذي در اين سفر بر جاي گذاشته شد كه نشان مي‌داد كروگ به سادگي پول را برداشته و از مصر و همكارانش جدا شده است. همزمان موساد خبر انحرافي را بر اين مبنا به رسانه‌ها نشت داد كه كروگ با ژنرال خليل و افرادش دعوا كرده و ظاهرا ربوده شده و توسط آنها به قتل رسيده است.

اما در اسراييل، كروگ در يك پايگاه مخفي موساد زنداني و تحت بازجويي‌هاي شديد بود. اول او سكوت كرده بود اما به زودي همكاري خود را آغاز كرد و برطبق اسناد موساد بعد از چند ماه او «ميوه‌هاي بسيار زيادي داد. مرد حافظه خوبي دارد و تمام جزييات اداري – سازماني پروژه موشكي را مي‌داند.» اسنادي كه در كيفش هم بود بسيار مفيد بود. اين گزارش نتيجه مي‌گيرد كه: «با اين داده‌ها مي‌توان يك دايره‌المعارف اطلاعاتي بنا كرد.»

كروگ همچنين داوطلب شد كه به مونيخ برگردد و به عنوان يك عامل موساد همكاري كند. در نهايت بعد از آنكه بازجوها پي بردند كه هر آنچه را كروگ مي‌دانست به آنها گفته است، موساد مانده بود كه با او چه كند. واضح بود كه موافقت با پيشنهاد او كه به مونيخ برگردد خيلي خطرناك بود- كروگ مي‌توانست به مراقبانش خيانت كند، نزد پليس برود و به آنها بگويد كه چگونه اسراييلي‌ها يك شهروند آلماني را از خاك آلمان ربوده بودند. هارل آسان‌ترين راه را انتخاب كرد. او به « اس، جي» يكي از افرادش دستور داد تا كروگ را به نقطه خلوت شمال تل‌آويو ببرد و با شليك گلوله او را بكشد. يك هواپيماي نيروي هوايي هم جسدش را بردارد و به دريا بيندازد.

موفقيت عمليات كروگ بن‌گوريون را ترغيب كرد كه براي عمليات بيشتر كشتن افراد مورد هدف چراغ سبز بيشتري بدهد. او استفاده از واحد 188 اطلاعات نظامي (آمان) كه يك واحد مخفي عملياتي كه سربازان اسراييلي را تحت پوشش جعلي در عمق خاك كشورهاي دشمن قرار مي‌داد، تصويب كرد و فرماندهي اين واحد در مجموعه سارونا در تل‌آويو قرار داشت كه از دفتر بن‌گوريون زياد فاصله نداشت و تجهيزات آموزشي آن در ساحل شمال تل‌آويو كه جنب آزمايشگاه ناتان روتبرگ بود، قرار داشت.

آيسر هارل از واحد 188 رنجيده خاطر بود. از اواسط دهه 1950 او سعي داشت تا بن‌گوريون را ترغيب كند كه اين واحد را به موساد منتقل كند يا آنكه حداقل او را مسوول اين واحد قرار دهد اما با مخالفت كامل ارتش روبرو شد و لذا بن‌گوريون درخواست او را رد كرد.

رييس آمان، سرهنگ ماير آميت به اندازه‌اي كه هارل اعتقاد داشت دانشمندان آلماني تهديد مرگ‌آوري براي اسراييل هستند، باور نداشت. اما به خاطر رقابت درون سازماني با موساد تقاضا كرده بود كه واحد 188 او اجازه داشته باشد كه عليه آنها، البته آن طور كه او برنامه را مي‌ريزد، وارد عمل شود چون «ما نبايد آنها را ناديده بگيريم. ما بايد آنها را در نطفه خفه كنيم.» بنابراين، رقابت شديدي بر سر اينكه چه كسي آلماني‌هاي بيشتري بكشد ميان واحد 188 و موساد در گرفت.

در آن دوران واحد 188 يك عامل كاركشته‌اي داشت كه با يك پوشش كامل در مصر بود. ولفگانگ لوتس يك موش تمام‌عيار بود – او كه فرزند يك پدر مسيحي و مادري يهودي بود، تمام و كمال به يك آلماني مي‌مانست. او يك پوشش و داستاني درست كرد افسر قديمي ورماخت در ارتش آفريقايي رومل بوده كه اكنون به اصلاح نژاد اسب مي‌پردازد و حالا به مصر آمده تا مزرعه پرورش اسب راه بيندازد.

در يك مدت زمان كوتاهي، لوتس كه نقش خود را به خوبي ايفا كرده بود يك عضو جدايي‌ناپذير از حلقه رو به رشد جامعه آلماني در قاهره شد. او واحد 188 را با جزييات بسيار زياد درباره پروژه‌هاي موشكي و افراد آن تامين كرد. هر چند كه او نمي‌توانست شخصا مسووليتي در حذف آنها بگيرد زيرا نيازمند مشاركت مستقيم خودش مي‌بود و مي‌ترسيد كه چهره‌اش رو بشود. يوسف ياريو، رييس واحد 188 به اين جمع‌بندي رسيد كه بهترين راه براي خلاص شدن از دانشمندان آلماني استفاده از بمب‌هاي نامه‌اي و بسته‌اي است.

توضيح: عنوان « تروريست» كه نويسنده در متن به كار برده فقط به صرف رعايت در امانت ترجمه استفاده شده‌است . از نظر مترجم آنها مبارزاني هستند كه براي گرفتن حق خود مي‌جنگند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون