فروشگاه يا نمايشگاه، مساله ديگر اين نيست!
محسن آزموده
يكي از اصليترين مسائل مورد بحث درباره نمايشگاه كتاب اين است كه بالاخره «نمايشگاه» است يا «فروشگاه»؟ سوالي قديمي و مناقشهبرانگيز ميان موافقان و مخالفان نمايشگاه كه تاكنون جواب مشخصي نيافته است. منتقدان ميگويند آنچه در ايران اتفاق ميافتد، با توجه به معيارهاي جهاني يك نمايشگاه، يعني زمان و مكاني براي عرضه آخرين محصولات و جديدترين كتابها نيست. به نظر آنها در نمايشگاه كتاب تهران، ناشران ريز و درشت، هر چه از بدو خلقت تا زمان حاضر منتشر كردهاند را جمع ميكنند و با الصاق برچسب قيمت جديد، براي فروش عرضه ميكنند. نحوه قيمتگذاري هم به طريقي است كه خداينكرده ناشر محترم با تخفيف مرسوم نمايشگاه ضرر نكند! بعضا حتي مشاهده شده كه ناشري در همان هفتههاي منتهي به نمايشگاه، قيمت چاپ جديد را چنان بالا ميبرد كه قيمت كتاب مزبور با احتساب تخفيف نمايشگاه، بيشتر از قيمت چاپ قبلي شده است. از سوي ديگر منتقدان كاربرد فروشگاهي نمايشگاه ، آن را به ضرر كتابفروشيهاي كوچك محلي ميدانند. ايشان ميگويند مگر به طور سالانه مردم چقدر كتاب ميخرند كه همان تعداد اندك را هم در نمايشگاه تهيه كنند؟ پس كاركرد كتابفروشيهاي كوچك چيست؟ آيا با برگزاري نمايشگاه، اسباب تعطيلي اين فروشگاههاي مظلوم و مغفول را فراهم نميكنيم؟ در مقابل اما موافقان كاربرد فروشگاهي نمايشگاه ميگويند اولا چه اشكال دارد ناشران، كتابهاي قديمي و ناياب را در نمايشگاه عرضه كنند؟ اينطور انبوهي از آثار فراموششده بار ديگر مجال عرضه شدن و احتمالا خوانده شدن مييابند. ثانيا آن تعداد معدود كتابي كه مردم ميخرند، با جمع شدن نمايشگاه، به كتابفروشيهاي محلي سرريز نميكند و مغازههاي مذكور، بسته به خلاقيت و قدمتشان مشتريهاي ثابت خودشان را دارند. با نمايشگاه شمار قابلتوجهي از كساني كه ممكن است در سال يك بار به كتابفروشي نروند، به بهانه برگزاري نمايشگاه سري به آن ميزنند و حتي اگر كتابي هم نخرند (كه ميخرند)، باز با چند عنوان كتاب آشنا ميشوند. البته با افزايش قابل توجه قيمت كتاب از سويي و كاهش قدرت خريد مردم از سوي ديگر، به نظر ميرسد مباحثه بالا سالبه به انتفاء موضوع شده است؛ به عبارت ديگر جيب مردم عملا چنان خالي شده كه وقتي به نمايشگاه ميروند، فقط كتابها را نگاه ميكنند و نميتوانند كتابي بخرند. با اين حساب نمايشگاه هم به كاركرد «اصلي» و «واقعي»اش چنان كه منتقدان ميگويند، برگشته و همه آسودهخاطر شدهاند.