جنگ تحميلي و مصادره دستاوردها
علي شكوهي
وقتي جنگ بر كشور تحميل شد، شوق دفاع در همه مردم ايجاد شد. غالب نيروهاي انقلابي و بسياري از فعالان سياسي كنوني در آن زمان پاي در جبهه گذاشتند و از تماميت ارضي كشور دفاع كردند. نفس جنگ موجب ايجاد وحدت در ميان مردم شده بود و اوج انسجام ملي را در ميان مردم شاهد بوديم. بعدها درباره ادامه جنگ اختلافاتي ظهور كرد اما در حدي نبود كه وحدت ملي را خدشهدار كند. حتي قبول قطعنامه كه يك اتفاق متفاوت و خلاف رويه جاري جنگ تحميلي بود، باعث ظهور اختلاف در ميان نيروهاي رزمنده و فرماندهان دفاع مقدس و سياسيون ما نشد زيرا امام خميني اين ماجرا را به شكلي مديريت كرد كه هيچ اختلافي ايجاد نشود.
امام خميني مسووليت قبول قطعنامه را شخصا برعهده گرفت و اعتماد خود به مسوولان سياسي و فرماندهان دفاع مقدس را به اشكال مختلف بيان كرد تا كسي تصور نكند كه «جام زهر» را آنان به رهبري نظام خوراندند و در واقع «جام زهر» همان ناكامي كل نظام در رسيدن به هدف اصلي يعني حذف رژيم بعث بود و تلخي آن را همه نيروهاي رزمنده و مسوولان نظام هم در كام خود حس كردند. در نتيجه تدبير امام خميني، همگان پذيرفتند تا ديروز، تداوم جنگ به مصلحت بود اما از اين پس قبول قطعنامه مصلحت است و بايد در صلح هم جدي بود.
بعدها طيفي پيدا شدند كه منازعات سياسي خود با جريان رقيب را اصل قرار دادند و اين منازعه را به مقوله جنگ تحميلي و تحليل اين رخداد مهم هم سرايت دادند. آنان سعي كردند دستاوردهاي جنگ تحميلي را مصادره و در عين حال رقباي سياسي خود را متهم به كارشكني در اداره جنگ تحميلي كنند. آنان اكنون تاريخ جنگ را به شكلي وارونه مينويسند و خادمان به جبهههاي جنگ را به خيانت متهم ميكنند. حاصل اين نگرش اين است كه يكي از زحمات برجسته امام براي جلوگيري ازشكاف سياسي را برباد ميدهند و موجب بروز اختلاف در ميان نيروهاي انقلاب ميشوند. اين افراد مخاطب امام در همان زمان بودند كه آنان را از تندروي و متهم كردن مسوولان نهي كرده بود اما اكنون تندروانه همه خادمان را متهم ميكنند.