پرسشهاي اعتماد-پاسخهاي باهنر
درباره نامه رحيمي و كمكهايي كه به كانديداهاي اصولگرا در انتخابات مجلس شده شما چه نقشي داشتهايد؟
در هر دوره انتخابات معمولا تلاش ميكنم به وضعيت نزديك حدود 290 كانديدا رسيدگي كنم. بالاخره ما در قالب 5+6، 7+8، موتلفه، جبهه پيروان خط امام و رهبري به ماجراي انتخابات بي تفاوت نيستيم. براي انتخابات تلاش و فعاليت داريم و نامزد، انتخاب ميكنيم و از نامزد هايمان حمايت ميكنيم. نقش بنده در اين انتخابات نقش محوري بوده و بسياري اوقات نقش محوري دارم. چه در زمان گروههاي 7+8 و 5+6 چه در زمان دوره چهارم و پنجم كه با جامعه روحانيت كار ميكرديم. از كانديداهاي مورد نظر خود حمايت ميكنيم. بايد هم پاسخگو باشيم. شهادتنامهاي كه دراين پرونده (رحيمي) است، همين است. در كارهاي انتخاباتي كسب كمك مردم در هزينههاي انتخاباتي وجود دارد اما بايد همواره دقت كنيم كه اين پولي كه كسب ميشود بايد منشأ كاملا شفاف و روشن داشته باشد. اگر در آن پول شبهه دار و كثيفي پيدا شد همگي بايد پاسخگو باشيم. هم بنده بايد پاسخ بدهم هم بزرگتر از بنده و هم كوچكتر از بنده.
رسيد آن پول را شما صادر كرده بوديد؟
نه. بنده رسيدي صادر نكردم. بنده به آقاي رحيمي هيچ كاري ندارم و در طول هر دوره انتخابات با مقداري كم و زياد بيش از 200 كانديدا را حمايت ميكنم. حتي برخي از اين كانديداها را با يك اطلاعيه حمايت ميكنيم. برخي از آنها را به نفعشان سخنراني انجام ميدهيم. گاهي با يك تلكس يا تراكت حمايت ميكنيم. بنده رسيدي به كسي ندادم و از كسي هم پولي نگرفتم.
همه توضيح شما درباره ماجراي آقاي رحيمي همين است؟ هنوز ابهام وجود دارد.
من در اين جلسه قرار نيست همه ابهامات را حل كنم.
شما اشاره كرديد كه در انتخابات همواره نقش محوري داشتهايد، به طور مشخص اين نقش محوري شما در اين اتفاق خاص چه بوده و بحث مالياي هم داشته است؟
اين مساعدتها، مجموعهاي بوده است. بدين معنا كه ممكن است به طور مثال 10 يا 20 حزب با هم ائتلاف كرده و كانديدا تعيين شده و بايد از آنها حمايت مي شده است. در گذشته و در زماني كه آقاي عسگراولادي در قيد حيات بودند، بخشي از كمكها را ايشان جمع ميكردو بخشي را افراد ديگر. كار دستهجمعي حزبي در اين زمينه انجام ميشود. البته اين مساله بايد حل شود. اينكه آيا احزاب سياسي ميتوانند كار اقتصادي كنند و فعاليت اقتصادي داشته باشند يا خير. اين نوع مسائل مالي يك مقدار مبهم است. اين را بايد بپذيريم كه كار انتخاباتي هزينه دارد و اين هزينه بايد به يك شكل تامين شود و ثالثا بايد كثيف نباشد و فساد در آن نباشد. بايد اين اصول را بپذيريم و براي آن راهحل پيدا كنيم.
يعني شما معتقديد كه تشخيص اينكه به چه افرادي اين پولها ميتواند تعلق بگيرد در برنامههاي انتخاباتي احزاب بررسي شده است؟ تشخيص آن با چه كسي بوده است؟
ببينيد وقتي من ميگويم كه 250 كانديدا دارم كه از آنها حمايت ميكنم يعني آن 250 نفر را حزب و مجموعه آدمهايي كه دور من جمع شدند، حمايت ميكنيم. بعضيها را با يك اطلاعيه، بعضي را با يك «سرفه» و نه «سفره»، بعضيها را با يك اشاره، بعضي را با يك سخنراني، بعضيها را براي چاپ كردن يك سخنراني و قس عليهذا.
نظر شما درباره آمدن دوباره احمدينژاد چيست؟ آيا ممكن است دوباره اصولگرايان از احمدينژاد حمايت كنند؟
ما قبلا هم از احمدينژاد حمايت نميكرديم. آقاي احمدينژاد يك نوع اصولگرايي دارد كه ما معني آن را نميفهميم. خود او هم بارها و بارها گفته كه من اصولگرايان را قبول ندارم، ما هم خواهشمان از احمدينژاد اين است كه همين طور بگويد كه اصولگرا نيست و همينطور اصولگرايان را قبول نداشته باشد.